پنجشنبه ۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۶:۱۱ - ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ کد خبر: ۱۴۰۲۰۲۱۹۰۰
رادیو و تلویزیون

مریم سعادت: علی انصاریان از «مادربزرگه» می‌ترسید

مریم سعادت, صداپیشه عروسک نوک طلا
صداپیشه عروسک «نوک طلا» گفت: خدابیامرز علی انصاریان در یک برنامه گفته بود که از عروسک مادربزرگه می ترسید؛ موضوعی که برخی دیگر هم به من گفته‌اند اما زمانی که این اثر را تولید می‌کردیم کسی ترس از این کاراکتر را مطرح نکرد.

مریم سعادت در گفت وگو با ایرنا  درتوضیح این که چرا عروسک زی‌زی‌گولو و مجموعه تابه‌تا در زمان خود با اقبال کودکان و حتی بزرگسالان مواجه شد، بیان کرد: چون اولین عروسکی بود که به غلط حرف نمی زد و درست صحبت می کرد و حتی ایرادات بقیه را هم می گرفت؛ اخلاق و ادب داشت و با یک فانتزی در کار آمده بود که می شد با او هرکاری کرد و با او قصه های متفاوت تر و بهتر داشت.

بازیگر سریال آرایشگاه زیبا (۱۳۶۹) ادامه داد: وقتی یک کاراکتر انقدر جا برای کار داشته باشد قطعا اتفاق خوبی برایش خواهد افتاد. مخصوصا که تا آن زمان این شکل از عروسک که با ادبیات خاصی صحبت می کرد اتفاقی نو بود؛ فانتزی زی‌زی‌گولو دوست داشتنی بود و با کسی هم بد نبود. ترسناک هم نبود و طناز بود.

وی در توضیح این موضوع که کار عروسکی نه یک اتفاق یا جبر در زندگی که انتخابش بوده است، اظهار داشت: کار عروسکی همواره انتخاب من بوده است و هنوز هم این کار را به همه کارهای دیگر ترجیح می دهم. در حقیقت کار با عروسک عشق و علاقه و انتخاب و رشته تحصیلی من در دانشگاه بوده است و امروز هم با وجود این که هنرپیشه ای معروف و اسم و رسم دار هستم همچنان اولویتم کار عروسکی است.

مریم سعادت, صداپیشه عروسک نوک طلا

بازیگر فیلم سینمایی زن‌ها فرشته‌اند۲ (آرش معیریان ۱۳۹۸) تصریح کرد: فانتزی کار عروسکی را و این ذهن سیالی که جست وجو می کند و چیزهایی به دست می آورد که در روی صحنه واقعی و جلوی دوربین با بازیگر حقیقی صرفا امکان پذیر نیست را بسیار دوست می دارم.

سعادت در پاسخ به این پرسش که در بین آثار عروسکی کدام اثر را بیش از سایر کارها دوست دارد، بیان کرد: خونه مادربزرگه را از بین کارنامه کارهای عروسکی ام بسیار دوست دارم.

صداپیشه نوک طلا در خونه مادربزرگه (مرضیه برومند ۱۳۶۶) در توضیح این مطلب که عروسک مادربزرگه را ترسناک ندیده است، خاطرنشان کرد: به نظرم یک پیرزن فابریک شمالی بود و ترسناک هم نبود و بسیار هم مهربان بود ولی اگر می ترسانده است من به عنوان یکی از سازندگان این مجموعه این موضوع را نشنیدم البته این روزها با چنین اظهاراتی برخورد کرده ام اما در گذشته نه.

وی افزود: خدابیامرز علی انصاریان در یک برنامه گفت از مادربزرگه می ترسیده است اما در آن زمان که این اثر را تولید می کردیم کسی ترس از این کاراکتر را مطرح نکرد.

مریم سعادت, صداپیشه عروسک نوک طلا

مریم سعادت در مجموعه قصه‌های تابه‌تا (مرضیه برومند ۱۳۷۴–۱۳۷۳)

بازیگر سریال تولدی دیگر (داریوش فرهنگ ۱۳۷۷) در پاسخ به این سوال که خواستگاه شکل گیری یک بازیگر کجاست، تصریح کرد: همه این موارد هست و این نیست که بگویم صرفا کسانی که به دانشگاه می روند بازیگران خوبی می شوند؛ مطالعه، جستجوگری جوانان، روبروشدن با واقعیت و همه اینها هست.

وی ادامه داد: من سالیان طولانی در دانشگاه درس داده ام و از اول بسم الله همه می خواهند مانند فلان بازیگر معروف شوند اما مهم این است که چقدر در این مسیر اشتیاق دارند؛ اگر مثلا یک کارگردان به شما گفت که در یک سکانس بازی کنید و یا حتی در یک صحنه از جلوی دوربینش رد شوید این نباید به شما بربخورد آن هم به خاطر این که علاقمندی یا خودت فکر می کنی که بسیار بااستعداد هستی؛ اصلا شاید بسیار با استعداد باشی اما هنوز که کسی تو را نمی شناسد و باید به هرحال از جایی شروع کنی.

بازیگر فیلم سینمایی شب طلایی (یوسف حاتمی کیا ۱۴۰۰) بیان کرد: بازیگری باید در وجود افراد باشد و اگر نباشد حتی اگر بهترین بستر هم برای فرد فراهم شود (آشنا و پارتی داشته باشد) و آدم باهوشی باشد و بتواند خوب حفظ کند نمی شود؛ وقتی فرد دیوانگی و جنون بازیگری را در وجودش نداشته باشد اتفاقی نمی افتد؛ ممکن است این آدم در یک نقش خوب ظاهر شود اما در نهایت و در کلیت مسیر نمی تواند موفق باشد و رنگ ها و حالت های بازیگری را به خوبی اجرا کند.

سعادت در پاسخ به این پرسش که چرا همانند دهه ۶۰ و ۷۰ تولیدات عروسکی رونق ندارد، گفت: باید از مسئولان تلویزیون سوال شود چون ما همان کسانی هستیم که آن زمان کار می کردیم و امروز هم همچنان داریم کار می کنیم و اگر بسترش باشد باز هم کار می کنیم اما این که چرا بسترش نیست سوالی است که مسئولان باید به آن پاسخ دهند.

بازیگر مجموعه قصه‌های تابه‌تا (مرضیه برومند ۱۳۷۴–۱۳۷۳) در انتها بیان کرد: این روزها درگیر پروژه ای هستم که در تمام سال گذشته درگیر بازی آن بودم اما اجازه ندارم درباره آن صحبت کنم.

مریم سعادت, صداپیشه عروسک نوک طلا

مریم سعادت در فیلم کوتاه شپش (پریسا شمس ۱۴۰۱)

به گزارش ایرنا، مریم سعادت (۱۳۳۷) به بازیگری، عروسک گردانی، گویندگی عروسک و مجری گری تسلط دارد و شاید دهه شصتی ها او را به دلیل بازی در مجموعه کودکی تا به تا به در کنار زی ی گولو به خاطر داشته باشند.

سعادت در سال ۶۴ در فیلم تلویزیونی تک خوان به کارگردانی حمید جبلی بایگری را شروع کرد و سپس در سریال آرایشگاه زیبا به کارگردانی مرضیه برومند ایفای نقش کرد و این نخستین سریالی بود که بازی کرد. وی تا به حال در سریال های معروفی مانند تا به تا، خوش رکاب، دردسرهای عظیم و بدون شرح بازی کرده است.

  • 13
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش