سه شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۱:۵۶ - ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۲۰۶۲۳۳
رادیو و تلویزیون

امیرکربلایی‌ زاده عنوان کرد:

وقتی جای رامبد ایستادم فهمیدم اصلا اجرا کار آسانی نیست

اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون,امیر کربلایی‌زاده
امیر کربلایی‌زاده؛ مجری «خنداننده شو» از کم و کیف این برنامه و نیز ماهیت اصلی استندآپ کمدی در ایران گفته است.

برنامه «خنداننده شو» بخشی از برنامه «خندوانه» است که از ایام نوروز آغاز شد. هدف «خنداننده شو» این است که استعدادهای تازه را از بین مردم در زمینه اجرای استندآپ کمدی شناسایی کند. از بین همه افرادی که در مسابقه شرکت کرده‌اند ۱۶۶ نفر انتخاب و در «خندوانه» استند آپ اجرا می‌کنند. درنهایت بیست نفر از آن‌ها که انتخاب شدند طبق گروه‌بندی با یکدیگر رقابت خواهند کرد.

 

درابتدا از کلیت مسابقه «خنداننده شو» بگویید، این بخش چند مرحله دارد و چطور برگزار می‌شود؟

طرح «خنداننده شو» ابتدا از طرف رامبد جوان و برنامه‌اش مطرح شد که در حقیقت کشف استعداد، شناسایی، آموزش و پرورش استند‌آپ کمدین‌های نسل بعدی خواهد بود که به‌صورت کاملا علمی در قالب مسابقه «خندوانه» معرفی می‌شوند. این برنامه نیز تصمیم به برگزاری این مسابقه گرفت و طی فراخوانی حدود سه‌هزار ویدئو در فاصله زمانی کوتاه به «خندوانه» رسید که داوران از میان سه‌هزار ویدئو گروهی صدنفره را انتخاب کردند.

 

اجرای گروه صدنفره توسط آتیلا پستیانی، گوهر خیراندیش و کمال تبریزی در استودیو داوری و کارشان ضبط شد و از بین آن صد نفر بیست نفر به مرحله نهایی راه یافتند که این مرحله تازه قسمت آموزش و پرورش آن‌ها آغاز می‌شود. تیم «خندوانه» نیز در مدت پروسه فراخوان و انتخاب شرکت‌کننده‌ها کتابی را ترجمه کرده است که به‌زودی وارد بازار می‌شود. در این کتاب علاوه بر این‌که به جزوات و مقاله‌های مختلفی را از گوشه گوشه دنیا پرداخته‌شده، تعریف‌های دقیق‌تری از استندآپ کمدی به علاوه نتایج تحقیقاتی که دیگر دوستانمان در این زمینه داشته‌اند ذکر شده است.

 

شما و علی مسعودی رکن اصلی استندآپ کمدی در «خندوانه» بوده‌اید، چرا علی مسعودی را در کنار شما نمی‌بینیم؟

ما در این برنامه درمجموع چهار مربی داریم که در ابتدا قرار بود علی مسعودی و امیرمهدی ژوله نیز در کنار ما باشند ولی به‌دلیل تلاقی کارها این امکان به‌وجود نیامد. و درنهایت تصمیم بر آن شد که حسن معجونی، اشکان خطیبی، شقایق دهقان و رامبد جوان تیم مربیان را تشکیل دهند. من نیز به‌عنوان ناظر و مجری برنامه در کنار دیگر دوستان هستم.

 

در این بخش بعد از این‌که آموزش شرکت‌کننده‌ها تکمیل شد مربیان یک نفر از بیست شرکت‌کننده را که به چهار گروه پنج نفره تقسیم شده‌اند به صلاح دید خودشان حذف می‌کنند. پس از آن ۱۶ نفر به مرحله بعد خواهند رفت و دقیقا مثل یک لیگ با هم رقابت می‌کنند و در آخر مرحله فینال است که دو نفر به آن راه پیدا می‌کنند. در تمام این مراحل مربیان همراه شرکت‌کننده‌ها هستند و به آن‌ها آموزش می‌دهند و در واقع رقابتی بین مربیان و شاگردانشان نیز محسوب می‌شود.

 

مرحله اول این بخش که در ایام نوروز پخش شد چقدر توانست مخاطبان را جذب کند؟ به‌ این دلیل که افراد ناشناسی در آن شرکت می‌کردند که سعی داشتند با تعریف کردن خاطره‌، به‌نظر بامزه بیایند و این برای مردم برای جذابیت چندانی نداشت.

نباید فراموش کنیم که هیچ‌کدام از این افراد استندآپ کمدین نیستند و فقط آمده‌اند برای این‌که ببینند آیا می‌توانند موفق شوند یا نه؟ مرحله اولی که در ایام عید پخش شد کاملا گزارشی بود و استندآپ کاملی را از آن‌ها نمی‌دیدیم بلکه گزیده‌ای از حضور شرکت‌کننده‌ها در مقابل داوران پخش می‌شد. این در حقیقت تست اولیه شرکت‌کننده‌ها بود که شانس خودشان را امتحان کنند.

 

مربیان این بخش چطور انتخاب شدند؟

طبق تصمیماتی که تیم «خندوانه» در شواری عالی این برنامه گرفتند آن‌ها را انتخاب کردند.

 

شما به‌عنوان مجری این بخش از برنامه تا چه اندازه شرکت‌کننده‌ها را با استعداد می‌دانید؟

ممکن است در کشور افراد بااستعدادتری داشته باشیم ولی فرق این افراد در این است که آن‌ها دنبال این اتفاق بوده‌اند و پیگیرش شدند که شانس خودشان را امتحان کنند و می‌دانند که «خندوانه» یک برنامه موفق تلویزیونی است که می‌تواند در صورت موفقیت به آن‌ها کمک کند.

 

آن‌ها بعد از آموزش به یک استندآپ کمدی تبدیل می‌شوند و می‌توانند از این طریق بیشتر به جامعه خودشان خدمتگذار باشند و پای در عرصه جدیدی در هنر بگذارند و شاید در آینده در عرصه کمدی وارد سینما و تلویزیون شوند کما این‌که بحث آموزش در همین حد نخواهد بود و بعد از این هم قطع به یقین ورکشاپ‌هایی توسط افراد فعال در تئاتر از جمله خود من برای آن‌هایی خواهد بود که نتوانستند به‌هر علتی خودشان را «خندوانه» برسانند.

 

واقعا نفر آخری که رای می‌آورد برنده می‌شود و می‌تواند به عرصه سینما و تلویزیون راه پیدا کند؟

اصولا سه نفر آخری که مقام‌های اول، دوم و سوم را کسب می‌کنند از نظر مردم بهترین بوده‌‌اند. البته فراموش نکنیم که این شروع یک راه است و این افراد بازیگر نیستند و فقط در مرحله استندآپ کمدی موفق بوده‌اند. درنهایت ممکن است با رامبد جوان و تیم تصمیم‌گیری برنامه «خندوانه» به‌عنوان کمدین‌های جدید به این برنامه اضافه شوند و همچنین دیگر برنامه‌های تلویزیونی که صددرصد آن‌ها را جذب خواهد کرد. شاید هم در این میان کارگردان‌هایی باشند که از سبک و سیاق آن‌ها خوششان بیاید و بخواهند از آن‌ها برای اجرا یا بازیگری دعوت کنند اما در زمینه تئاتر این افراد باید آموزش بازیگری را هم به‌طور کامل ببینند تا بتوانند وارد صحنه تئاتر شوند و به‌عنوان کمدین کار کنند.

 

شما درواقع در فصل چهارم «خندوانه» به‌جای رامبد جوان در فصل اول که استند‌آپ اجرا شد، قرار گرفته‌اید، این از نظر شما سخت نیست و استرسی ندارید؟

 

اساسا‌ کار اجرای کامل یک برنامه بسیار دشوار است زیرا دوربین‌های متعددی در صحنه وجود دارد و بعضی از قسمت‌ها ممکن است که بازتکرار شود و در مجموع به‌دست آوردن ریتم، اتمسفر و فرآیند کلی کار برای این‌که برنامه شاد و مفرحی به‌نظر برسد و به‌وجود آوردن این فضا کار دشواری است. به‌نظرم باید به رامبد جوان به‌خاطر تهیه پانصد برنامه که همه آن‌ها را با انرژی روی آنتن برده درحالی که گاهی اوقات به‌شدت بیمار یا خسته بوده است دست‌مریزاد گفت.

 

با این حال ما در تصویر آن را نمی‌دیدیم و با تمام وجود سعی کرده رکورد را که فعلا دست «خندوانه» است حفظ کند. من نیز پیش از این در «خندوانه» ۱۵ تا بیست دقیقه استندآپ داشتم اما بعد از این‌که به درخواست رامبد جوان اجرای برنامه را به عهده گرفتم تازه فهمیدم که واقعا کار آسانی نیست و باید همه جوانب را در نظر بگیریم. امیدوارم که طرفداران رامبد جوان و همچنین برنامه پر مخاطب «خندوانه» این اتفاق را دوست داشته باشند.

 

آیا در طی این دو سال معنا و مفهوم استندآپ کمدی برای مردم ما جا افتاده است؟

بله؛ خیلی تفاوت کرده است. در مسابقه «خنداننده برتر» مردم ما هنوز با استندآپ آشنا نبودند و شاید یک سری از آرا و رای‌هایی که می‌دادند سلیقه‌ای و احساسی بود و خیلی مبنای محکمی برای انتخاب نفرات شرکت‌کننده نداشت. اما بعد از آن مسابقه تب و تاب استندآپ کمدی در کشور ما خیلی بیشتر شد. من از این اتفاق خیلی خوشحالم زیرا پیش از «خندوانه» اولین کسی بودم که استندآپ کمدی را به‌صورت رسمی در یک کافه کوچک برای افرادی همچون امین تارخ، گلاب آدینه و برخی از هنرمندان سینما، تلویزیون، تئاتر و... اجرا کردم تا شاهد اولین استند‌آپ باشند و زمانی که برنامه «خندوانه» از من دعوت کرد در واقع اولین استندآپ رسمی من با تعریف درستش در تلویزیون انجام شد.

 

در اصل برنامه «خندوانه» کمک کرد تا راه جدیدی برای استندآپ کمدی میان مردم باز شود. در روزهای اول برای اجرای استندآپ کمدی پیش از این‌که به «خندوانه» بیایم با دردسر‌های زیادی مواجه شدم. از جمله کارشکنی‌های مرکز هنرهای نمایشی که به ما اجازه اجرا نمی‌داد و اصلا بندی به‌نام استندآپ کمدی در آن‌جا تعریف نشده بود. از طرفی همین که مردم در جامعه هنری خیلی نمی‌دانستند که استندآپ چیست و حمایت بزرگی در این حوزه وجود نداشت.

 

همان‌طور که می‌دانید نمایش به‌خودی خود مهجور است حالا استندآپ مهجور‌تر می‌شود. ولی من همیشه امیدوار بودم و الان احساس می‌کنم که به آرزویم رسیده‌ام و این از فیلم‌هایی که در استندآپ‌هایم در حدود پنج سال پیش دارم موجود است که من در آن‌ها گفته‌ام که این اولین استندآپ حرفه‌ای ایران است و امیدوارم روزی برسد که صد تا استندآپ کمدین در یک شب و در شهرهای خودشان به‌طور همزمان مردمشان را شاد کنند و تعداد استندآپ کمدین‌ها آن‌قدر زیاد شود که دارای انجمن و صنف باشند.

 

امیدوارم این هنر بتواند به‌عنوان هنر انتقادی درست از رفتارهای غلط اجتماعی،‌ سیاسی و جنسی بتواند ارتباط مستقیمی با تماشاگر برقرار کند و تربیون خنده‌ همراه اندیشه باشد و به‌جای جوک‌های قومیتی و مسخره کردن افراد از استندآپ کمدی که هنر نقد رفتا‌های غلط انسانی است استفاده کنیم. به‌نظرم الان این اتفاق افتاده است ضمن این‌که مردم با آرا خودشان در «خنداننده شو» احساس می‌کنند که بیشتر با استندآپ کمدی آشنا هستند.

 

در نشست خبری استند‌آپ کمدی که سال گذشته از طرف دانشکده خبر برگزار شد قراربر این بود که یک سری دوره‌های آموزشی برای علاقه‌مندان این حوزه برگزار کند. نتیجه این نشست چه شد و به کجا رسید؟

ابتر ماند و نمی‌دانم چرا، بهتر است این سوال را برگزار‌کنندگان این نشست پرسید. کیادواود اسفندیاری جزو اولین کسانی بود که این حرکت را در دانشکده خبر شروع کرد. آن‌ها خیلی خوب شروع کردند ولی ادامه راه بی‌نتیجه ماند اما الان خوشحال هستم که اتفاقاتی زیادی در سراسر ایران در این زمینه افتاده است. از جمله مسابقه بزرگ «پای خنده» در اصفهان که سال گذشته برگزار شد و امسال به‌صورت ملی در خردادماه برگزار خواهد شد که در این برنامه نیز آموزش‌هایی به شرکت‌کننده‌ها داده می‌شود. من، الیکا عبدالرازقی، رضا ساکی و دکتر رحمت امینی‌داوری اجرای این برنامه را که به‌صورت زنده است به عهده خواهیم داشت.

 

پخش سریال «شهرک جیم» با کمی اجحاف رو‌به‌رو شد. قسمت‌هایی از این سریال قبل از عید و قسمت‌هایی دیگر آن پس از عید پخش شد. شاید اگر در زمان بهتری این اتفاق می‌افتاد «شهرک جیم» می‌توانست بیشتر دیده شود. به‌طور کلی شما خروجی کار را چطور ارزیابی می‌کنید؟

من با شما موافقم و این را باید از تهیه‌کننده کار و تصمیم‌گیرندگان اصلی در ‌سازمان بپرسید. به‌نظرم این سریال در حد سریال‌های رده خودش که برای امور اجتماعی شبکه‌ها ساخته می‌شوند کار خوبی بود. در حقیقت سریالی با موضوعات مختلفی که آدم‌های ثابتی دارد. «شهرک جیم» واقعا از نظر کیفیتی نه‌تنها چیزی کم نداشت بلکه لحظات بسیار خوبی داشت که می‌تواند قابل دفاع باشد. باتوجه به این‌که تمام لوکیشن‌های این سریال کاملا در یک محیط سربسته گرفته شد اما کیفیت خروجی‌اش خیلی خوب بود.

 

اگر برنامه به‌صورت دوره‌ای و پشت سر هم پخش می‌شد و مردم آن را در ساعت مناسبی و به‌صورت ادامه دار می‌دیدند به یقین آدم‌هایش برای مردم بیشتر معرفی می‌شدند و آن سریال را می‌پسندیدند. اما زمان پخش این سریال پیش از پخش سریال «لیسانسه‌ها»؛ یعنی پخش دو سریال کمدی پشت سر هم بود که باعث سوخته شدن این کار شد و بعد هم که پخش نشد و فاصله زیادی بین آن افتاد و الان ادامه آن در ساعتی که اصلا مناسب نیست پخش می‌شود. همه این‌ها موجب شدکه تمام زحمات گروه کم رنگ شود. در این باره فقط می‌توانم بگویم حیف!

 

به‌عنوان سوال آخر دوست داریم بدانیم الان مشغول به چه کاری هستید؟

درحال حاضر نمایش «صعود مقاومت پذیر آرتورو اویی» را روی صحنه دارم. حدود بیست سال است که این نمایش روی صحنه نرفته و با پیشنهاد امیر دژاکام، من با نقش آرتورو اویی به این نمایش معرفی شدم. این نمایش یک بار اجرا شده و به‌خاطر استقبال زیاد مردم دوباره یک‌شنبه ۲۴ اردیبهشت‌ماه تا ۱۲ خرداد ماه هر شب ساعت ۲۰:۴۵ در سالن حافظ روی صحنه خواهد رفت.

 

اکرم رضایی

 

 

khabargozarisaba.ir
  • 13
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش