سه شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۵:۴۹ - ۰۵ دي ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۱۰۰۱۳۷۱
رادیو و تلویزیون

مهدی همایونفر:

سریال «مینو» رضایت بیننده را جلب کرده است/ هزینه‌های بسیاری برای ساخت دکور شهر قونیه در منطقه شهریار کردیم

مهدی همایونفر,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون
تهیه‌کننده سریال «مینو» گفت: ابتدا قرار بود تا این سریال در ۳ فصل ساخته شود. فاز اول تا دوران محاصره خرمشهر و فاز دوم برای بازپس‌گیری خرمشهر که حتی متن‌هایش به طور کامل نوشته شده بود، اما متاسفانه تمایلی به تولید ادامه سریال نداشتند.

به گزارش فارس، در این سالها بعد از دوران دفاع مقدس و پایان جنگ تحمیلی سریال، فیلم و آثار نمایشی بسیاری در این ژانر به تصویر کشیده شده است که هر کدام بنا به زاویه دید مؤلفان آن به نوعی متفاوت از دیگری بوده است. حالا تعدادی از این آثار نقش زن‌ها در دوران دفاع مقدس را هدف قرار داده‌اند و حضور پررنگ آنها را در پشت جبهه‌های جنگ را به تصویر کشیده‌اند.

 

قصه سریال «مینو» نیز در دوران قبل از محاصره خرمشهر روایت می‌شود. این سریال جزو همان دسته آثاری است که نقش اصلی آن را زنی به نام مینو بازی می‌کند. زنی پرستار که شرایط پیچیده‌ای دارد و قصه اصلی حول زندگی او می‌چرخد. فضایی که در این سریال پیش چشم مخاطبان قرار گرفته فضایی آشنا است که با حضور بازیگرهای جدید این سریال و همچنین قصه‌ای که تعریف می‌کند کمی از این تکرار فاصله گرفته است.

 

فضایی که پُر از سکانس‌های تلخ و رقت‌بار است و گاها مخاطب را آزار می‌دهد.  «مهدی همایون‌فر» تهیه کننده سریال «مینو» که پیشتر در تولید و ساخت آثار مستند از دوران دفاع مقدس تجربه داشته درباره کمبود بودجه‌ای که در این سریال نیز گریبانشان را گرفته بود، انتخاب بازیگران، کمبود تجهیزات جنگی و ... با ما به گفت‌وگو نشست.

 

**آقای همایون‌فر تا به اینجای پخش، از بازخوردها راضی بوده‌اید؟

- در مجموع این مجموعه تلویزیونی رضایت بیننده را جلب کرده است و البته نقطه عطف قصه در زمان جنگ اتفاق می‌افتد و داستان با محاصره خرمشهر شکل جدیدی به خود می‌گیرد.

 

** اما تا به اینجای قصه طور دیگری است و آنچه مخاطب با آن ارتباط خوبی گرفته همان داستان ملودرامی است که بین شخصیت‌های اصلی وجود دارد.

 

- بله همین طور است و طبیعتا بهانه اصلی‌مان همین بود که طوری این مثلث عشقی را در قصه بگنجانیم تا بتوانیم داستان اصلی خودمان را بگوییم. یک طرف داستان عماد شخصیت اصالتا ایرانی عراقی است که برای جاسوسی به ایران آمده اما در پوشش تاجری ایرانی در خرمشهر فعالیت دارد و آن طرف بچه‌های شهر هستند که رضا نماد مردم شهر است و بار اصلی بر دوش او است و هر چه جلوتر می‌رویم تکاورهای ارتش و بچه‌های سپاه را می‌بینیم. همین الان هم شخصیت مهدی که از بچه‌های پاسدار است که گهگاه در سکانس‌ها رفت و آمد دارد و مشخص شده که از بچه‌های سپاه است.

 

** از این به بعد مخاطب شاهد اتفاق‌های جدیدی خواهد بود؟

- این مثلثی که الان داریم رضا، مینو و عماد تا پایان قصه ادامه خواهد داشت و عماد نیز تا آخر و با اینکه جنگ شروع می‌شود در خرمشهر می‌ماند.

 

**  طرح مینو از ابتدا تا به مرحله اجرا رسید چقدر تغییر کرد؟

- تغییرات زیادی داشتیم اما آنچه برایمان به عنوان هدف مشخص بود نشان دادن مقاومت مردم خرمشهر بود و خرمشهر از معدود شهرهایی بوده که در همان روزهای ابتدایی جنگ، مردم نیز در کنار نیروهای نظامی می‌جنگیدند و همچنین از مناطق معدودی است که زن‌ها نیز در کنار مردانشان می‌جنگیدند و مقاومت خود را نشان می‌دادند. مسئله ما این بود که حضور خانم‌ها را در صحنه مستقیم نبرد نشان دهیم و بعد از این کم کم داستان شکل گرفت.

 

شاید نزدیک به یکسال طول کشید تا بتوانیم به شکلی که امروز شما می‌بینید برسیم و قهرمان‌ اصلی‌‌مان خانمی شود که به خاطر شغلش در شهر بماند. گرچه خیلی از خانم‌ها در شهر ماندند، اما برخی از مشاغل اجازه نداشتند که در آن شرایط شهر را ترک کنند چراکه به حضورشان نیاز داشتند. دو سال تحقیق‌های ما طول کشید و تمام سال ۹۵ را روی این متن کار می‌کردیم. اواخر سال ۹۵ متن‌ها تمام شد و در سال ۹۶ کار را کلید زدیم.

 

مهدی همایونفر,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

** شما عامدانه برای مینو که شخصیت اصلی‌تان بود، شغل پرستاری را انتخاب کردید؟

- بله، می‌خواستیم یک زن پرستار قصه ما باشد تا در ادامه مخاطب نگوید چرا این زن شهر را ترک نمی‌کند؟

 

** در مدت زمانی که تصویربرداری‌ انجام می‌شد، تجهیزات جنگی را به راحتی فراهم کردید؟

- در کل تولید کارهایی در ژانر دفاع مقدس به این خاطر که با تجهیزات نظامی سر و کار دارد کار راحتی نیست. سکانس‌های انفجار، بمب‌گذاری و ... همه با استفاده از این تجهیزات انجام شد، اما طبیعتا کار دفاع مقدسی پیچیده‌تر از کارهای آپارتمانی است. در مجموع هم روایت فتح و هم سازمن اوج از ما حمایت کردند تا به مطلوبمان برسیم. ضمن اینکه در مقطعی که ما داشتیم سریال مینو را می‌ساختیم اولویت سازمان اوج روی کارهای سینمایی (تنگه ابوقریب و به وقت شام) و رساندن آنها به جشنواره فیلم فجر بود و به دو دلیل به نظر می‌رسید که انگیزه‌ زیادی برای تولید سریال ما ندارند و سینمایی‌ها مهم‌تر است یکی از اینها وجود کارگردان جوان ما بود که کسی فکر نمی‌کرد آقای پوروزیری بتواند «مینو» را به این خوبی کارگردانی کند و دیگری اینکه اولویتشان کار سینمایی بود.

 

** و این ماجرا در مورد انتخاب بازیگران سریال نیز مصداق داشت؟

-همانطور که اشاره کردم همزمان با ما دو کار سینمایی در سازمان اوج ساخته می‌شد که باید بگویم که ما نصف هزینه‌های تنگه ابوقریب را هم نکردیم و بودجه بیشتری نداشتیم تا بتوانیم از بازیگران صاحب نام استفاده کنیم. در هر حال خوشحالیم که بازیگران‌مان همگی حرفه‌ای هستند و در جایگاه خودشان بسیار خوب بازی کردند و همه اینها جز با حمایت و اعتماد و تلاش آقای پور وزیری ممکن نبود.

 

** در این یک سالی که مشغول تحقیق بودید از چه منابعی کمک گرفتید؟

-یکی از منابع ما میدانی بود و از طریق روایت فتح با خیلی از خانم‌ها و آقایانی که خودشان در روزهای جنگ در خرمشهر حضور داشتند و درگیر جنگ بودند گفت‌وگو کردیم. همانطور که می‌دانید در زمان جنگ خرمشهر ۱۳ رزمنده خانم داشتیم که همه آنها با اسلحه می‌جنگیدند. ما در گذشته برای روایت فتح مستندهایی ساخته بودیم و در همان زمان با این افراد آشنا شده بودیم و تصویرهایی از همه آنها در اختیار داشتیم و این منابع اولیه ما را در شکل گرفتن داستان به طور واقعی و حقیقی خیلی کمک کرد.

 

**ولی در حالی که سریال روایتگر جنگ است، اما ریتم سریال خیلی کند پیش می‌رود.

- ما به متن‌هایمان پای‌بند بودیم و شاید یکی از ویژگی‌هایی که متن داشت همین بود که قصه‌ها به کندی پیش می‌رفت و از طرفی اصرار کارگردان بود که بازیگرها در نقش‌هایشان جا بیفتند و مخاطب نیز اینکه کار ما خانوادگی است را بپذیرد، چراکه وقتی وارد سکانس‌های جنگ می‌شویم دیگر فرصتی نیست که مخاطب بخواهد شخصیت‌ها را بشناسد و در اصل خواست کارگردان بوده که ریتم به کندی پیش رود. ناگفته نماند هر چه به سمت فضای جنگ می‌رویم ریتم‌مان تندتر می‌شود.

 

مهدی همایونفر,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

** پایان‌بندی سریال به گونه‌ای است که بتوانید ادامه آن را نیز بسازید؟

- از ابتدا قرار بود تا این سریال در سه فصل ساخته شود. فاز اول تا دوران محاصره خرمشهر، فاز دوم برای باز پس گیری خرمشهر که حتی متن‌هایش هم به طور کامل به نگارش درآمده بود، اما متاسفانه نه سازمان صداوسیما و نه سازمان اوج هیچ کدام تمایلی به تولید ادامه سریال مینو نداشتند. حتی برای فاز دوم مسجد جامع خرمشهر را در شهرک سینمایی دفاع مقدس ساختیم که متاسفانه به دلیل عدم حمایت از این سریال و اینکه طبق برنامه‌ریزی‌هایمان هنوز کامل نشده بود، نتوانستیم از آن برای فصل اول سریال نیز استفاده کنیم. لازم می‌دانم در اینجا اشاره‌ای به تخریب لوکیشن‌های سریال مینو کنم. واقعا نمی‌دانم چه دلیلی پشت این کار بود و به نظرم به کوتاهی نگاه مسئولین فرهنگی هنری برمی‌گردد.

 

** گویا برای فاز دوم سریال «جلال الدین» هم که فاز اول آن در سال ۹۳ پخش شد، دکورهایی ساخته بودید. سرنوشت آنها به کجا رسید؟

- ما هزینه‌های بسیاری برای ساخت دکور شهر قونیه در منطقه شهریار کردیم و سریال آماده بود تا تصویربرداری را آغاز کنیم که متاسفانه سازمان صداوسیما کار را متوقف کرد.

 

** نام سریال شما نیز در مرحله پخش تغییر یافت.

- اوایل نام سریال ما آشوب بود اما یکی از دوستان کاری را با این عنوان برای شبکه نمایش خانگی ساخته بود و این هم نامی باعث شد تا نام سریال را تغییر دهیم. نام مینو را پیشنهاد دادیم که در ابتدا موافقت نشد اما در ادامه موافقت کردند که با کار همخوانی دارد.

 

مهدی همایونفر,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

سریال «مینو» به کارگردانی امیر مهدی پور وزیری و تهیه کنندگی مهدی همایونفر هر شب از شبکه یک سیما پخش می‌شود. در این سریال سیاوش طهمورث، محمود پاک نیت، پروانه معصومی، سلمان فرخنده، عباس غزالی، مهدیه نساج و .. به ایفای نقش پرداختند.

 

  • 10
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش