جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
۱۰:۱۲ - ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۲۰۴۱۸۲
رادیو و تلویزیون

سهم تلویزیون در ترویج فرهنگ کتاب‌خوانی؛

تفاوت «آقای حکایتی» و «برنده‌باش» چیست؟

ترویج کتابخوانی در تلویزیون,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

تلویزیون از آن سال‌هایی که مجموعه‌های نمایشی چون «کتابخانه‌ هدهد» و «آقای حکایتی» را پخش می‌کرد، فاصله گرفته است و این روزها اغلب برنامه‏‌هایش در حوزه کتاب و ترویج کتاب‌خوانی، با ساختارهای ترکیبی، مسابقه و گفت‌وگومحور آن‌طور که باید و شاید تاثیرگذار نیست.

 

۱۸ سال پیش سریال «کتابفروشی هدهد» همان‌طور که از نامش پیداست با تِم اصلی کتاب و کتاب‌خوانی به کارگردانی مرضیه برومند پخش شد و موفق هم بود. در این سریال علاوه بر اینکه به مفاهیم کتاب‌خوانی پرداخته شد، رویه ظاهری جذاب و مفرحی هم دیدیم. پیام اصلی سریال این بود: «به کتاب به عنوان کالایی که مختص آدم‌های خاص، تحصیل‌کرده و روشنفکر است، نگاه نکنیم. کتاب می‌تواند در زندگی آدم‌های عادی هم نقش تعیین‏کننده‌ای داشته باشد.»

 

«زیر گنبد کبود» یا «آقای حکایتی» دیگر مجموعه تلویزیونی موفق تلویزیون در حوزه کتاب، مخصوص کودکان بود که در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ از تلویزیون پخش می‌شد و در نوع خود کم‌نظیر و تاثیرگذار بود. در این برنامه بهرام شاه‌محمدلو در نقش آقای حکایتی به ایفای نقش می‌پرداخت. سری اول با نویسندگی ایرج طهماسب در سال ۱۳۶۶ کلید خورد. در سال ۱۳۶۸ و ۱۳۷۴ نیز نویسندگی مجموعه ۱۳ و ۱۴ قسمتی «زیر گنبد کبود» برعهده راضیه برومند بود. این برنامه در فضای یک فروشگاه با نام فروشگاه قصه (در سری بعدی بازار قصه) اجرا می‌شد.

 

در این برنامه با یک قصه، موضوعی بیان می‌شد و وظیفه بعدی بر عهده بازیگران بود که به نحوی موضوع را گسترش بدهند و مسئله‌ای که در داستان ایجاد شده بود را با کمک آقای حکایتی حل کنند. در این میان، آقای حکایتی که شالی بر گردن و کتاب قصه‌ای بزرگ در دست داشت، به شیوه کاملاً غیرمستقیم و بدون آنکه پندی دهد، تلاش می‌کرد تا آن پیام مورد نظر را به مخاطب کودک برنامه منتقل کند. در این لحظات بود که بازیگران با هم توافق می‌کردند که آقای حکایتی قصه‌ای را برایشان تعریف کند و بعد با یک ریتم تند دکور صحنه متناسب با داستان تغییر می‌کرد.

 

اما به نظرمی‌رسد از آن سال‌هایی که مجموعه‌هایی چون «کتابخانه‌ی هدهد» و «آقای حکایتی» روی آنتن می‌رفتند، دیگر نشانی نیست و اگرچه هر از گاهی برنامه‌هایی نسبتاً موفق همانند «کتاب باز» با ساختاری به مراتب ساده‌تر روی آنتن می‌روند، اما مانند اغلب موضوعات و ساختارهای تلویزیونی، برنامه‌های کتاب و کتاب‌خوانی هم تاثیرگذاری خود را نسبت به دهه ۶۰ و ۷۰ تلویزیون از دست داده‌اند.

 

علت موفقیت «کتابفروشی هدهد» چه بود؟

ایسنا با مریم فیروزی، تهیه‌کننده برنامه‌هایی چون «چرخ»، «صفر تا صد»، «طلوع»، «اردیبهشت» درباره عملکرد تلویزیون در ساخت برنامه‌هایی با موضوع کتاب و ترویج فرهنگ کتاب‌خوانی گفت‌وگو کرده است که او هم در این ارتباط به مجموعه‌ای نظیر «کتابفروشی هدهد» اشاره کرد و گفت: در ارتباط با فرهنگ کتاب خواندن از وقتی که برنامه‌های تلویزیون را یادم می‌آید برنامه‌های موفقی داشتیم؛ مثل سریال‌های خانم برومند و «آقای حکایتی» و برنامه‌های مختلفی که در بخش‌های کودک ساخته شدند.

 

مجموعه‌ «کتابفروشی هدهد» سریال موفقی در حوزه کتاب و ترویج کتابخوانی بود که در دهه هشتاد به روی آنتن رفت. علت موفقیت این مجموعه این بود که آدم‌هایی که کار را ساختند که همگی اهل مطالعه بودند از طرفی ما با یک فضای جدید در این مجموعه روبه‌رو بودیم؛ از تزئین اتوبوس به عنوان کتاب‌فروشی گرفته تا بازی آقای امیرحسین صدیق که خیلی به‌یادماندنی و مطمئناً موثر بود. در حال حاضر نیز تلویزیون تلاش‌هایی داشته است و برنامه‌هایی مثل «کتاب باز» و «صد برگ» را به روی آنتن برده است.

 

این تهیه‌کننده سپس با اشاره به مسابقاتی که به منظور ارتقای فرهنگ مطالعه در تلویزیون تدارک دیده شده است، درباره‌ تاثیر مسابقاتی از جنس «برنده باش» که به همین منظور تدارک دیده شده بود، اظهار کرد: برنامه‌هایی مثل مسابقه ممکن است که برای مراجعه به کتاب و اینترنت برای به دست آوردن یک‌سری جواب‌ها مشوق باشد اما به عقیده من نمی‌تواند به مطالعه عمق دهد و این تفاوت را دارد که شما به شکل مقطعی برای به دست آوردن پاسخ یک نیاز این کار را انجام می‌دهید و نه به خاطر علاقه و تصمیم نهادینه.

 

در تلویزیون مهارتِ دانستن را تقویت نمی‌کنیم

وی با اشاره به مسابقاتی که به منظور ترویج کتابخوانی در تلویزیون ساخته می‌شود، گفت: به هر حال ما در هر تشویقی که انجام می‌دهیم باید اهرم‌های مناسب آن تشویق را هم داشته باشیم. در مسابقه‌ها هم جوایز، اهرم هستند. این اشکالی ندارد. اما اشکال آنجا پیش می‌آید که ما حتی در برنامه‌های کارآفرینی‌مان که می‌خواهیم خلاقیت و کارآفرینی و تلاش کردن را یاد بدهیم به جای اینکه خود دانستن را تقویت کنیم، بیشتر به اهرم پولدار شدن و ثروت بها می‌دهیم تا خود کار کردن و مولد بودن. به طور کلی هر برنامه‌ای عملکرد خودش را دارد شما از مسابقه استعدادیابی نمی‌توانید توقع تاثیرات عمیق داشته باشی و اینها همه بیشتر جنبه سرگرمی دارند تا آموزشی.

 

تهیه‌کننده «چرخ» سپس یادآور شد: خواندن اگر از بچگی عادت نشود و سپس ما بخواهیم در بزرگسالی با برنامه ساختن کتاب‏خوانی را عمق دهیم، کار دشواری است و مسلماً از طریق مسابقه نمی‌توان چنین توقعی داشت.

وی در همین زمینه مطرح کرد: یادمان باشد که رادیو، تلویزیون و سینما از ادبیات می آیند؛ یعنی اول شما باید ادبیات غنی داشته باشید تا بعد بتوانید آنها را در تصویر پیاده کنید. زمانی که نگاه می‌کنید می‌بینید که انتشارات ما به‏ویژه در حوزه کودکان و نوجوانان اصلاً غنی نیست؛ در حالی که فیلم‌های خوب دنیا همه اقتباسی هستند و از رمان‌ها و کتاب‌های مختلف ساخته می‌شوند.

 

او با بیان اینکه هر چه برنامه‌های تلویزیون تخصصی‌تر باشند، تاثیرگذارتر خواهند بود، اظهار کرد: ما افرادی داریم که در حوزه‌های خودشان متخصص هستند و بهتر است در برنامه‌سازی به سراغ افراد متخصص برویم؛ به عنوان مثال آقای بیرنگ و خدابیامرز رسام از سازندگان خوب سریال بودند. یک عده افراد خوش‌نام دیگر هم هستند که باید به سراغ آنها برویم یا اگر خانم برومند در حوزه کودک خوب کار می‌کند، در حوزه کتاب‌خوانی خوب کار می‌کند به سراغ آنها برویم و از آنها استفاده کنیم. به طور کلی اگر تفاوت‌های فردی هنرمندان را بشناسیم و به سراغشان برویم بهتر خواهد بود. فیروزی در بخش دیگری با بیان اینکه که یک مدیر که استراتژی مدیریت می‌داند، بهترین تصمیم استفاده درست از منابع ما انسانی‌اش را خواهد داشت، گفت: بزرگترین ثروت یک سازمان، منابع انسانی‌اش است؛ وقتی این منابع شناخته شود آن وقت است که برنده شده‌ایم.

 

معرفی کتاب در تلویزیون سیستماتیک نیست

این تهیه‌کننده در ارتباط با سازوکار اسپانسرها در برنامه‌های تلویزیونی و تاثیر مخرب آنها در خروجی یک اثر تلویزیونی، اظهار کرد: اولاً ما رسانه بی‌طرف در دنیا نداریم و نمی‌توانیم بگوییم که یک رسانه به جهت مالی روی پای خودش است و نیاز به کمک ندارد، اما باید گفت چرا رسانه‌های دیگر این وابستگی‌های‌شان نشان داده نمی‌شود؟ این مسئله به دلیل آن چیزی است که به مخاطبان نشان می‌دهند و اجازه نمی‌دهند که اسپانسر تصمیم‌گیرنده باشد.

 

ما شاید ناچار به گرفتن اسپانسر برای ساخت برنامه‌های تلویزیونی باشیم، اما نکته‌ای که وجود دارد این است که دخالت آن اسپانسر را باید متخصص رسانه یعنی تهیه‌کننده و مدیر رسانه مشخص کند و نه اسپانسر. یعنی باید بپذیرد. حتی اگر تبلیغ می‌خواهد روش تبلیغ موثر را مشخص کنیم که چه چیزی است. خیلی بی‌سلیقگی است که شما یک فیلم سینمایی را می‌بینی با اشاره مستقیم به آن خدمتی که می‌دهد به شکل گل‏درشت اسپانسرها را معرفی می‌کند. اما نکته‌ای که وجود دارد این است که در تمام دنیا این اتفاق می‌افتد.

 

مگر سینمای صهیونیستی طرفدارِ هولوکاست، سالیان سال نیست که جایزه اسکار، بفتا، گلدن گلوب و حتی جایزه نوبل را می‌گیرد؟ یک نگاه بیندازید می‌بینید برندگان جوایز نوبل چه کسانی هستند. اسپانسر تاثیر خودش را بر روی انتخابات می‌گذارد، ولی چند درصد از مردم متوجه می‌شوند که این انتخابات با چه سمت و سویی انجام می‌گیرد؟ به دلیل اینکه کارشان را هنرمندانه انجام می‌دهند. اما متاسفانه اسپانسرهای ما کار را به ما واگذار نمی‌کنند و می‌خواهند خودشان ورود کنند که ما به عنوان رسانه نباید بپذیریم.

 

مریم فیروزی که پیش از این برنامه‌هایی همچون «اردیبهشت» و «طلوع» را در تلویزیون داشته است، در پاسخ به اینکه تاکنون به چه میزان به نقش کتاب و ترویج فرهنگ کتاب‌خوانی در برنامه‌های تلویزیونی پرداخته است؟ توضیح داد: ما در برنامه‌هایی که داشته‌ایم پیش از این به طور مشخص در آیتم‌هایی به معرفی کتاب می‌پرداختیم اما باز هم سیستماتیک نبود و ما به خاطر علاقه شخصی‏مان این آیتم‌ها را می‌گذاشتیم و این فرق می‌کند با برنامه‌ای که ما مشخصاً برای کتاب‌خوانی طراحی کنیم.

 

طرح‌های ناتمام برنامه‌های کتاب‌خوانی

او با اشاره به طرح‌هایی که قرار بوده است در تلویزیون در زمینه فرهنگ کتابخوانی ارائه دهد و بسازد، اما بی‌نتیجه مانده است، اظهار کرد: ما برای امسال دهه فجر قرار بود برنامه کتاب‏خوانی داشته باشیم. به عنوان راه‌حلی که یک آدم محبوب و خوش‏صدا بیاید و در برنامه‌ ما کتاب بخواند. همچنین یک کار پرفورمنس طراحی کردیم که در آن بخش‌هایی از یک کتاب را به صورت اجراهای صحنه‌ای و مثل تله‌تئاتر بخوانند که روشی‌جوان‏پسندانه است و گران هم نیست. یا مثلاً می‌خواستیم دورخوانی بخش‌هایی از کتاب‌هایی که دوست داشتیم را ارائه دهیم اما این اتفاق نیفتاد.

 

هدف ما ترویج کتاب‌های تاریخ معاصر بود. فکر کردم چنین فضایی هم ارزان است و هم فرم جدیدی از برنامه‌سازی است که نیاز به اسپانسر هم ندارد. همچنین برنامه دیگری را طراحی کرده بودیم که نقاشی روی شیشه بود، اینکه شما صدای گوینده را می‌شنوید و نقاشی را روی شیشه در حال طراحی بینید. این طراحی مربوط به داستان‌های کتاب است و با حلقه اتصال ما هر دفعه مخاطب از طریق تصویر، صدا و هنر نقاشی به روایت‌های داستان می‌رسد که متاسفانه این اتفاق هم نیفتاد.

 

مریم فیرزوی که این روزها برنامه «نسل امروز» را در شبکه پنج سیما روی آنتن دارد، در پایان درباره موضوع این برنامه به ایسنا گفت: موضوع این برنامه برای نسل جوان است. بر این اساس یک آدم از نسل جوان و فردی از یک نسل قدیمی‌تر، در کنار هم مسائل مختلف را مطرح می‌کنند. این برنامه با حضور کارشناسان مسائل را از زبان نسل‌های امروزی مطرح می‌کند، صرفاً طرح موضوع است و چالشی در آن وجود ندارد.

 

ebtekarnews.com
  • 14
  • 3
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش