شنبه ۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۷:۴۹ - ۰۵ مرداد ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۵۰۱۲۲۴
رادیو و تلویزیون

اولین مدیر شبکه سه: نه گزینش مزدک میرزایی مشکل داشت، نه محبوبیت عادل فردوسی‌پور

عادل فردوسی پور و مزدک میرزایی,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

خبر مهاجرت مزدک میرزایی یک‌بار دیگر شبکه‌سوم سیما را با اتفاقات عجیب‌وغریبی که در آن رخ می‌دهد به صدر اخبار رسانه‌ها کشاند. درحالی‌که حرف‌وحدیث‌ها درباره حذف عادل فردوسی‌پور از این شبکه هنوز به پایان نرسیده، رفتن مزدک تأکید دیگری بود بر این سؤال بزرگ که واقعا در تلویزیون و خصوصا شبکه۳ چه خبر است؟

برای گفت‌وگو و تحلیل درباره آنچه این روزها در شبکه۳ می‌گذرد، بنیانگذار و نخستین مدیر این شبکه یکی از بهترین گزینه‌هاست. محمدجعفر صافی دیروز با شفافیت خاصی به سؤالات همشهری پاسخ داد. او مهاجرت مزدک را یک اشتباه بزرگ از سوی او می‌داند اما در عین حال تأکید دارد این مهاجرت‌ها و خانه‌نشینی‌ها محصول سوءمدیریت مدیرانی است که این روزها به اشتباه در جام‌جم نشسته‌اند.

مزدک میرزایی، عادل فردوسی‌پور و... نسلی از گزارشگرها بودند که در دوره ریاست شما وارد کار شدند. این گزارشگرها و مجری‌ها که خیلی هم پیشروتر از نسل قبل از خودشان بودند، چگونه گزینش و انتخاب شدند؟

شبکه۳ در آذرماه۷۲ افتتاح شد و چون قرار بود حجم برنامه‌های ورزشی و گزارش‌های فوتبال نسبت به سال‌های قبل چندبرابر شود، نیاز به چهره‌های جدیدی برای گزارشگری بود. ما در سال۷۳ فراخوانی دادیم و چهره‌های بااستعدادی را جذب کردیم. البته بعد از آن هم درها بسته نشد و چهره‌های جدیدی وارد می‌شدند. آنها برای ورود باید از یک استانداردهایی برخوردار می‌بودند و به مرور فوت‌وفن گزارشگری را هم در کنار قدیمی‌ترها یاد می‌گرفتند. بعد از ورود به سازمان کلاس‌هایی برای‌شان برگزار می‌شد و حین کار هم آموزش‌هایی می‌دیدند. این کلاس‌ها بعد از رفتن من یک دوره دیگر هم برگزار شد و بعدا به‌طور کلی تعطیلش کردند.

مازیار ناظمی در ایسنا مطلبی نوشته بود با این مضمون که صداوسیما از گزارشگرهای خود به خوبی مراقبت نمی‌کند و حواسش نیست که از یک جایی به بعد آنها کجا می‌روند و چه می‌کنند. نظر شما چیست؟

الان مدتی است یک‌سری گزارشگر جدید هم آمده‌اند که می‌بینیم بعضی از آنها صدای خوبی دارند و خوب هم کار می‌کنند اما بعضی دیگر اصلا خوب نیستند و نیاز به‌کار بیشتری دارند. حالا اگر در بازی‌های کم‌طرفدارتر از آنها استفاده شود تا رشد کنند بد نیست. اما می‌بینیم در بازی‌ تیم‌های مهم مثل رئال،   بارسا ، منچستر و... از گزارشگرانی استفاده می‌شود که خیلی برای گزارش آن مسابقه مناسب نیستند و حتی باعث ناراحتی می‌شود. چون کسانی که طرفدار این تیم‌ها هستند توقع دارند گزارشگرهای بهتری بازی تیم‌شان را گزارش کنند. به این ترتیب کم‌کم شاهد بودیم که از گزارشگرهای خوب و قدیمی کمتر استفاده شد. مزدک میرزایی کم‌کار شد. آقای فردوسی‌پور که یکی از گزارشگرها و مجریان برجسته صداوسیماست کنار گذاشته شد. به هر حال اینها سرمایه‌های صداوسیما هستند و سال‌ها روی تربیت آنها کار شده تا به این درجه برسند. برای بعضی از اینها بحث مالی و ضرری که بابت این بیکاری متحمل می‌شوند مهم است اما از آن مهم‌تر بحث اعتبار آنها و عشق و علاقه‌ای است که به این کار دارند و باید این نکته درنظر گرفته شود. نمی‌شود افرادی که سال‌ها عمرشان را روی گزارشگری و اجرا گذاشته‌اند یک مرتبه اینطور به آنها بی‌اعتنایی شود.

یعنی شما فکر می‌کنید مزدک میرزایی را هم همین بی‌اعتنایی‌ها دلخور کرده است؟

مزدک میرزایی البته هنوز هیچ پاسخی به شایعات نداده و ما در مورد آن طرف هنوز نمی‌توانیم قضاوتی داشته باشیم. امیدوارم تمام این اخباری که درباره رفتن او هست اشتباه باشد. چون آن شبکه، شبکه‌ای است که تمام پولش را از سرویس‌های عربستان سعودی می‌گیرد و کاملا معاند با جمهوری اسلامی است. امیدوارم سفر او به همراه همسرش یک سفر صرفا سیاحتی باشد و به‌زودی به ایران برگردد. تا زمانی که خودش در این مورد صحبت نکند هیچ‌چیزی مشخص نیست. اما به هر حال وقتی به بعضی‌ها احترام گذاشته نشود یا ‌شأن و شخصیت‌شان حفظ نشود قاعدتا مجبور می‌شوند کار دیگری بکنند. اتفاقا آقای مزدک میرزایی کسی است که این حاشیه نخستین حاشیه زندگی اوست. او فرد بسیار مودب و بی‌حاشیه‌ای بود. اصلا حس برتری‌جویی نسبت به دیگران نداشت و کارش را سربه‌زیر انجام می‌داد و می‌رفت. به همین دلیل این خبر برای من یک شوک بزرگ است. امیدوارم این خبر نادرست باشد و یا اگر هم مزدک چنین مسیری را رفته مسیرش را عوض کند و برگردد. حالا فوقش اینکه در صداوسیما دیگر جایی برای این افراد نیست، خب، می‌توانند بروند و کار دیگری انجام بدهند.

آقای فلاحت‌پیشه عضو سابق کمیسیون امنیت مجلس مصاحبه کرده‌اند و گفته‌اند مشکل فردوسی‌پور محبوبیت زیادش بوده و پروژه حذف عادل از ۸ماه قبل کلید خورده است! جای تأسف دارد که چرا محبوبیت یک آدم باید باعث حذف او شود. اما درباره مزدک حتی این بهانه اشتباه هم وجود ندارد چون او که به اندازه عادل محبوب نبوده است. مدیریت صداوسیما و به‌طور خاص شبکه۳ چرا باید چنین نیرویی را از سازمان فراری بدهد؟

مزدک میرزایی از آنهایی است که واقعا زحمت کشیده، کار و مطالعه کرده تا خودش را به اثبات برساند. اینکه با چنین افرادی اینطور برخورد می‌شود نشانه بی‌درایتی است. من در بحث آقای فردوسی‌پور و برنامه۹۰ هم یک مثالی زدم که قبلا هم چاپ شده است. مگر یک آدم پولدار پولش را همینطور بی‌دلیل دور می‌ریزد؟ ما چرا باید سرمایه‌هایی را که در یک سازمان ساخته شده‌اند به این راحتی دور بریزیم؟ عادل و مزدک و امثال آنها سرمایه‌های سازمان صداوسیما هستند که باید به آنها احترام گذاشته شود و از آنها به شکل خوب و درست استفاده شود. آدم بی‌حاشیه‌ای مثل مزدک که برای یک رسانه مشکلی ندارد. حتی عادل فردوسی‌پور هم حاشیه‌ای نداشت. حاشیه او این بود که برنامه‌اش چالشی بود و ما در این مملکت حاضر نیستیم نقدپذیر باشیم. الان شما ببینید بعد از حادثه‌ای که در فینال جام‌حذفی در اهواز اتفاق افتاد، همه تبرئه شدند و هیچ‌کس محکوم نشد. بالاخره تأخیری که آنجا اتفاق افتاده و بازی فینال تا ساعت یک نیمه‌شب طول کشیده، یک مسببی داشته است یا نه؟ دو تیم بارها به زمین آمدند و گرم کردند و برگشتند، وقتی هیچ‌کس محکوم نشده و همه تبرئه شده‌اند یعنی از نظر برگزارکنندگان این اتفاقِ میمون و جالب و فرخنده‌ای بوده است؟ اگر اتفاق خوبی بوده که یاد بدهیم کشورهای دیگر هم بیایند از ما الگوبرداری کنند! بعد از آن شب یک عده باید خودشان استعفا می‌دادند یک عده هم باید برکنار می‌شدند. چون آن اتفاق را خیلی از کشورها دیدند و باعث آبروریزی برای کشور ایران شد. حالا اگر برنامه‌ای مثل ۹۰ وجود داشته باشد و این چیزها را نشان بدهد طبعا یک عده‌ای خوششان نمی‌آید چون این برنامه ناتوانی آنها را مشخص می‌کند. اگر برنامه‌ای مثل ۹۰ می‌آید و درباره این مشکلات حرف می‌زند، باید برنامه را تعطیل کرد؟ باید صورت مسئله را پاک کرد؟ تازه اینها همه درباره عادل فردوسی‌پور بود. مزدک میرزایی که اصلا اینقدر هم تأثیرگذاری و محبوبیت نداشت و بدون حاشیه کارش را می‌کرد. چرا باید به او کم‌توجهی کنند و به او گزارش ندهند تا این اتفاق بیفتد. به‌نظرم یک سوءمدیریتی در کار است که این اتفاق‌ها می‌افتد.

چطور می‌شود که خیلی‌ها متوجه این سوءمدیریت هستند اما هیچ اتفاقی نمی‌افتد؟ انگار اراده‌ای هست که با مردم لجبازی می‌کند و می‌خواهد به همه ثابت کند نظرشان هیچ اهمیتی ندارد.

من اعتقادم این است و در دین اسلام هم آمده که اگر کسی مسئولیتی را بپذیرد و صلاحیت آن را نداشته باشد ملعون است. این دیگر از ائمه ما نقل شده و جای تردید ندارد. افرادی که می‌آیند و مسئولیت‌ها را می‌پذیرند باید تخصص کافی در آن زمینه داشته باشند، تعهد داشته باشند و از همه مهم‌تر تحصیلکرده آن حوزه باشند. افراد باید براساس سلسله مراتب یک مراحلی را گذرانده باشند تا به یک پست و مقامی برسند. من بحثم درباره شبکه۳و فرد خاصی نیست، بحثم کلی و درباره تمام مسئولیت‌های مهم مملکت است.

شما چقدر احتمال می‌دهید چیزی که آقای فلاحت‌پیشه درباره عادل فردوسی‌پور گفته درست باشد؟ مثلا در دوره خودتان چنین مواردی دیده بودید که بگویند فلان چهره دارد زیادی محبوب می‌شود و باید فکری برایش کرد؟

چون من خودم شخصا اعتقادی به این قضیه ندارم، هیچ مشکلی با محبوب‌تر شدن کسی نداشتیم. اتفاقا من اعتقاد دارم برای یک رسانه خیلی خوب است که تعدادی نیروی محبوب و ستاره داشته باشد تا بتوانند مردم را جذب کنند. طبعا برای هر شبکه‌ای این یک نکته مثبت است. ولی این حس در این کشور وجود دارد که تا افرادی محبوبیت پیدا می‌کنند باید کم‌کم انگار به فکر انتقال به‌جای دیگری باشند.

روزنامه کیهان نوشته بود رفتن مزدک میرزایی نشان‌ داد در به‌کارگیری این افراد، گزینش درست و دقیقی صورت نگرفته. به‌نظر شما چنین ایرادی وارد است؟

نه. من به‌نظرم نمی‌رسد که در گزینش ایشان مشکلی بوده است. اینها بیشتر از ۲۰سال کار کردند، گزارش کردند و مشکلی هم نداشتند. یک مواردی هست که حالا من نمی‌خواهم آنها را در این مصاحبه زیاد باز کنم، ولی گاهی از اینها چیزهایی خواسته می‌شود که با درونیات آنها خیلی سازگاری ندارد. اگر کسی گزارشگر ورزشی است خب فقط باید از او گزارش ورزشی خواسته شود نه چیز دیگری. منظور اینکه این افراد و همه اینهایی که بودند، مشکلی در گزینش نداشتند. اگر کسی بیاید و ۶ماه یا یک سال بعد مشکل‌ساز شود می‌توان گفت او درست گزینش نشده است. اما کسی که بالغ بر ۲۰سال بدون مشکل در سازمان کار کرده که نمی‌توان گفت گزینش او ایراد داشته است. الان چیزهای زیادی تغییر کرده است که آن افراد به مشکل می‌خورند و در بحران قرار می‌گیرند. بعضی‌ها ظرفیت‌شان خیلی بیشتر است و تحمل می‌کنند اما برخی دیگر ظرفیت‌شان کمتر است و ممکن است تصمیمات اشتباهی بگیرند. چون اگر این خبر واقعیت داشته باشد من معتقدم مزدک اشتباه خیلی بزرگی کرده است.

  • 18
  • 5
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش