شنبه ۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۷:۰۱ - ۲۳ شهریور ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۶۰۶۱۴۰
رادیو و تلویزیون

جزئیات فصل سوم سریال ستایش در گفت‌وگو با کارگردان این سریال

سریال ستایش,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

فصل پرچالش «فردوس»

قصه دنباله‌دار ستایش به فصل سوم رسید و شبكه سه سیما از شب گذشته راوی ماجراهای این شخصیت و خانواده‌اش شد. این سریال هر شب ساعت ۲۰ و ۴۵ دقیقه روی آنتن می‌رود و فردای آن روز ساعت یك بامداد، ۱۰ صبح و ۱۴ و ۳۰ دقیقه بازپخش می‌شود. مجموعه ستایش در فصل اول با درگیری این شخصیت با حشمت فردوس بر سر حضانت فرزندانش اوج گرفت و در فصل دوم با آشنایی غریبانه فردوس با نوه‌اش و در نهایت خاكسترنشینی او به پایان رسید. فصل سوم قرار است از فردای روزی كه سری دوم تمام شد، آغاز شود و علاوه بر خط اصلی قصه یعنی ماجرای پدربزرگ و درگیری‌های او با ستایش بر سر نوه‌هایش به داستانك‌های دیگر شخصیت‌های قدیمی و تازه‌وارد قصه هم بپردازد. به خاطر ورود قصه‌های تازه، بازیگران جدید كنار بازیگران فصل قبل مقابل دوربین این سریال رفته‌اند.

هنرپیشگانی همچون فرهاد جم، شهرام پوراسد، مهتاج نجومی، مریم خدارحمی، بهزاد خداویسی، لاله مرزبان و... به گروه بازیگران فصل پیش اضافه و وارد زندگی شخصیت‌هایی می‌شوند كه نرگس محمدی، داریوش ارجمند، مهدی سلوكی، فریبا نادری، سیما تیرانداز، قربان نجفی، امیرمحمد زند، امید علیمردانی و... به ایفای آنها می‌پردازند. از آنجا كه فصل دوم سریال با انتقادهایی از جمله پایان‌بندی نامناسب همراه بود، تماشای فصل سوم كه قرار است به بسیاری از پرسش‌های مخاطبان پاسخ دهد، وسوسه‌كننده به نظر می‌رسد؛ ضمن آن كه عوامل سریال در گفت‌وگو با جام‌جم نوید جذابیت بیشتر آن را می‌دهند.

در ادامه با كارگردان و بازیگران این سریال گفت‌وگو كردیم و از فصل سه پرسیده‌ایم.

چه دیدیم؟

ستایش را تا آنجا دنبال كردیم كه به میانسالی رسیده است و در شمال با نام ثنابانو، رستورانی را اداره می‌كند. پسر او با نام مستعار محمد رودباری به صورت اتفاقی پایش به ویلای حشمت فردوس باز می‌شود و بدون این‌كه بداند چه نسبتی با وی دارد با پیرمرد حشر و نشر پیدا می‌كند. محمد دنبال فردوس به تهران می‌آید و با علاقه‌ای كه به نوه او پیدا كرده است، سعی می‌كند خود را به این خانواده نزدیك كند.

در این میان پسر بزرگ فردوس، صابر نیز برای سرپوش گذاشتن بر عقده‌ حقارتی كه همواره نزد پدرش حس كرده است و برای به دست آوردن جایگاهی بهتر وارد بازی زنی به نام پری‌سیما می‌شود. زنی كه به خاطر كینه پدرش (صفایی) در واقع نه برای آبادی زندگی صابر بلكه برای خانه خراب كردن فردوس آمده است. قصه آنجایی پایان گرفت كه فردوس اموالش را در این بازی می‌بازد و مجبور به ترك خانه می‌شود. او كه از اسب افتاده دوشادوش محمد در پارك به درددل و نصیحت می‌نشیند و تمام.

چه می‌بینیم؟

فصل سوم ستایش كه قرار است بر خلاف گذشته نه یك روز در هفته بلكه به صورت شبانه روی آنتن برود، قصه فصل دوم را بلافاصله ادامه می‌دهد. به گفته سعید سلطانی كارگردان سریال، قصه از فردای شبی كه سری دوم در آن به پایان رسید، آغاز می‌شود و حشمت فردوس در این قصه سعی می‌كند برای گرفتاری كه دچارش شده، راه‌های پیش روی خود را امتحان كند.

ستایش ۴ هم در راه است؟  

سلطانی در مورد احتمال ساخت فصل چهار این مجموعه به جام‌جم می‌گوید: این فصل را هم می‌توان در ادامه دو فصل پیش دید و هم به عنوان یك سریال مجزا به آن نگاه كرد. این‌كه بعد از این نیز سریال ادامه خواهد داشت یا خیر، سوالی است كه من هم هنوز به جوابش نرسیده‌ام. باید ستایش۳ دیده شود و بعد ببینیم این ظرفیت در آن وجود دارد كه بتوانیم ادامه‌اش دهیم یا خیر.

اوضاع بهتر می‌شود؟

قصه ستایش در فصل ۲ از حیث كیفیت فاصله زیادی با سری نخست آن داشت. قصه آن‌گونه كه باید مخاطب را باخود درگیر نكرد و ماجرا خیلی زود و بی‌فرجام به انتها رسید. حال بسیاری منتظرند با تغییرات ستایش در فصل سه مواجه شوند و ببینند آیا دوباره قصه پر غصه زندگی این شخصیت و خانواده‌اش اوج می‌گیرد یا خیر. سلطانی در این مورد اظهار می‌كند: فصل سوم قابلیت‌های زیادی از جمله اضافه شدن چند شخصیت تازه و خط قصه‌ای جذاب دارد؛ به همین خاطر گمان می‌كنم این سری از فصل‌های قبلی پر بیننده‌تر باشد .

از صابر چه خبر؟

رامسین كبریتی نقش صابر، پسر حشمت فردوس را بازی می‌كرد. پسری كه هیچ‌گاه از سمت پدر جدی گرفته نشده بود و نزد او مثل طاهر محبوبیت نداشت. نقش این شخصیت در فصل دوم پررنگ‌تر شد اما با مهاجرت كبریتی، سرنوشت صابر در فصل سه برای بینندگان سریال سوال‌برانگیز شده که آیا قرار است بازیگر دیگری جای او بازی كند یا شاهد حذف این شخصیت از ماجرا خواهیم بود؟ شنیده می‌شود، بازیگری جایگزین او شده و قرار است با گریمی مشابه تنها در لانگ شات دیده شود. سعید سلطانی در مورد بازیگر جایگزین كبریتی به جام‌جم می‌گوید: اگر در مورد این شخصیت بخواهم صحبت كنم، سمت و سوی قصه لو می‌رود. برای همین به نظرم بهتر است این پرسش را پیش از آغاز سریال پاسخ ندهم و مردم آنچه را پیش می‌آید ببینند.

چند حذف و اضافه

در سری سوم سریال ستایش، چند بازیگر فصل‌های پیشین به دلایل متفاوت حضور ندارند و چند هنرپیشه تازه جای آنها را گرفته‌اند. علاوه بر این شخصیت‌های جدید نیز به مجموعه افزوده شده‌اند كه قرار است بچه‌‌قصه‌های تازه‌ای را به خط اصلی اضافه كنند.

برای مثال حدیث میرامینی از بازی در فصل ۳ كناره گرفت و لاله مرزبان به جای او ایفاگر نقش نازگل، دختر ستایش است. مهدی سلوكی اما با تغییر در شخصیتی كه به ایفای آن می‌پرداخت از فصل یك به فصل دو آمد. او در سری نخست مجموعه نقش محمد برادر ستایش و رفیق طاهر را داشت و در فصل دو به محمد، پسر ستایش مبدل شد و در این فصل نیز قرار است ادامه نقش خود را ایفا كند. نقشی كه در فصل گذشته، تاثیر زیادی در روند قصه داشت و احتمالا حلقه وصلی است كه سبب رویارویی دوباره ستایش و فردوس می‌شود.

از شمال تا جنوب با ستایش

قصه ستایش در فصل اول از تهران آغاز شد و در تعقیب و گریزهای این شخصیت و فردوس به شمال ایران رسید و در آنجا ماندگار شد. در فصل دوم اما دوباره ستایش از شمال به تهران آمد و قصه در تهران به پایان رسید. حال در این فصل قصه علاوه بر تهران، در شمال ایران به رامسر و در جنوب نیز به بندرعباس سر زده است.

قصه جذاب‎‌تر می‌شود

قربان نجفی، بازیگر نقش صفایی در دو فصل گذشته سریال حضور داشت و در فصل سه نیز همراه دخترش پری‌سیما آدم بدهای قصه را بازی می‌كنند. كسانی كه باعث خانه‌خرابی فردوس شدند و اموال او را تصاحب كردند. نجفی به جام‌جم می‌گوید تلاش كرده است نقش را از قالب یك بدمن كلیشه‌ای خارج كند و رنگ خاكستری به شخصیت صفایی بزند. او كه نقش پررنگی در این فصل دارد؛ نوید می‌دهد در صورت مهیا بودن شرایطی چون زمان پخش و... سریال ارتباط خوبی با مخاطب برقرار خواهد كرد چون حتی از فصل یك، قصه جذاب‌تری دارد. نجفی همچنین درباره پایان‌بندی ستایش ۳ و احتمال ساخت فصل ۴ عنوان می‌كند: هنوز صحبتی در این مورد نشده است اما قصه هم قابلیت پایان یافتن و هم ادامه داشتن را دارد.

یك خانواده تازه‌وارد

شهرام پوراسد از بازیگران گزیده كاری است كه بعد از مدت‌ها با شخصیت آقای مظفری در ستایش ۳ به تلویزیون بازگشته است. او جزو شخصیت‌هایی است كه در این فصل به قصه افزوده شده است و با خانواده ستایش دچار درگیری‌های عاطفی می‌شود. پوراسد درباره این نقش به جام‎جم می‌گوید: خانواده مظفری كه در آن مهتاج نجومی نقش مادر و من نقش پسر را بازی می‌كنم دراین فصل به مجموعه اضافه می‌شوند. مظفری، مردی نقاش و هنرمند است و من مقابل شخصیت‌هایی كه نرگس محمدی، كیهان ملكی، فرهاد جم و مهتاج نجومی ایفا می‌كنند، بازی دارم. خوبی این شخصیت این است كه با بسیاری از شخصیت‌های سریال ارتباط دارد. از دیگر جذابیت‌های نقش برایم همین هنرمند بودن او بود؛ كمتر در آثار تلویزیونی، شخصیت اینچنینی می‌بینم.

او همچنین دلایلش برای پذیرش این نقش را چنین توضیح می‌دهد: ستایش ۱ و ۲ جزو سریال‌های پرمخاطب بود، به همین دلیل فكر كردم ستایش ۳ هم باید مورد اقبال عمومی قرار بگیرد. با آقای مطلبی و زرین‌كوب صحبت كردم و نویسنده معتقد بود فصل سوم به مراتب جذاب‌تر نوشته شده است و قطعا مورد توجه قرار خواهد گرفت، پس این همكاری را پذیرفتم.  پیش‌بینی‌ این بازیگر برای فصل سه چنین است: امیدوارم اتفاق خوبی برای فصل سوم بیفتد. متاسفانه بعد از مونتاژ سریال را ندیدم و فقط با دیدن بعضی از راش‌ها و صحبت با نویسنده و كارگردان می‌توانم بگویم خوشبینم كه كار جذاب‌تر از قبل شده باشد.

 ستایش ۳ در شهرهای مختلفی مقابل دوربین رفته است، اما شخصیتی كه پوراسد بازی می‌كند تنها در تهران حضور دارد. این بازیگر بیان می‌كند: با این‌كه شخصیت من فقط در تهران بازی داشت اما در همین تهران هم محل‌‌های داخلی و خارجی زیاد داشتیم؛ این تنوع برای بیننده‌ها جذاب خواهد بود. او ادامه می‌دهد: گروه بسیار منسجم و خوب بود و آقای مطلبی بسیار انگیزه داشتد و همراه بودند. بارها هنگام تصویربرداری به ما سر زدند و نگران فیلمنامه بودند. آقای زرین‌كوب هم به عنوان تهیه‌كننده، كارنامه خوبی دارند و آقای سلطانی هم، آن‌قدر انسان شریف،‌ كاربلد و بااخلاقی هستند كه در نهایت تجربه خوبی برایم رقم خورد.

پوراسد در آخر عنوان می‌كند: مدت‌هاست امیدوارم تلویزیون سریال‌های خوب بسازد، با كارگردان فرهیخته كار كند و عوامل آثار نمایشی از كارها سرسری نگذرند. فیلمنامه و بازیگران مجموعه‌ها را با دقت بیشتری انتخاب كنند و تهیه‌كنندگان فقط به جنبه مالی و سود اثر فكر نكنند. من منكر نیاز به حضور چهره‌های تازه در سینما، تلویزیون و تئاتر نیستم.

همیشه باید راه برای تازه‌نفس‌ها باز باشد و هیچ‎كس نمی‌تواند جای دیگری را در هنر بگیرد. امیدوارم از آدم‌های باتجربه نیز استفاده بكنند و صرفا به فكر ارزان تمام شدن یك اثر نباشند. تماشاچی ما بسیار هوشیار است و متوجه این مسائل می‌شود.

  • 20
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش