پنجشنبه ۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۸:۳۴ - ۰۵ بهمن ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۱۱۰۰۸۷۳
رادیو و تلویزیون

کامبیز دیرباز؛

«دست فرمون» فقط برای لاکچری‌ها نیست/ بدون موتور اموراتم نمی‌گذرد!

کامبیز دیرباز,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون
کامبیز دیرباز که اجرای برنامه «دست فرمون» از شبکه «نسیم» را بر عهده دارد ضمن توضیح رویکردها و اهداف این برنامه تلویزیونی، درباره علایق شخصی خود در زمینه رانندگی و موتورسواری سخن گفت.

برنامه «دست فرمون» از تازه‌ترین برنامه‌های شاخص در کنداکتور فصل پاییز شبکه نسیم بود. برنامه‌ای با محور اتومبیلرانی که کامبیز دیرباز آن را اجرا می‌کند و در یک پیست حدوداً ۱۱ هزار متری شرکت‌کننده‌ها به شکل یک نفره از طریق ثبت رکورد به رقابت می‌پردازند. مسابقه‌ای که برای بخشی از طرفداران مسابقات سرعتی می‌تواند جذاب باشد؛ مخصوصاً اگر علاقمند به رکورد زدن و عشق ماشین باشند.

کامبیز دیرباز در گفتگویی با مهر از علاقه خود به ماشین و موتور و همچنین اجرای این مسابقه می‌گوید.

مشروح این گفتگو را در ادامه می‌خوانید؛

* احتمالاً بعد از ۲۴ قسمت که از پخش مسابقه «دست فرمون» می‌گذرد، نظر مخاطب دستتان آمده است که بدانید بازخوردها نسبت به این مسابقه چطور بوده است؟

البته هنوز خیلی نتوانسته‌ایم فیدبک‌ها را به دست بیاوریم، چون پخش این برنامه همراه با کمی بدشانسی بود و دقیقاً شروع پخش آن جمعه شبی بود که بنزین گران شد! برنامه هر بار خواست پا بگیرد اتفاقاتی پیش آمد که تلویزیون کمتر بیننده داشت. برنامه وقتی نوپاست نیاز دارد در فضای مجازی حمایت شود اما در همان اوایل پخش اینترنت هم قطع شد و مزیدی بر علت شد!

* وقتی اسم اتومبیلرانی و دست فرمون و مسابقه می‌آید مخاطب دوست دارد از برنامه به هیجان بیاید و شاید بیشتر مسابقات «فرمول یک» برایش تداعی شود. چقدر این برنامه برای خود شما هیجان دارد؟

من همیشه سعی کردم خود را جای مخاطب بگذارم چه در مواجهه با فیلمنامه یک سریال و چه برنامه‌های عادی. این درست است که هیجان برنامه کم است و بخش زیادی به دلیل سبک چنین مسابقاتی است که به شیوه «تک‌نفره» پیش می‌رود. فرض کنید جمعه‌ها بروید به میدان آزادی و چنین مسابقه‌ای را تماشا کنید در این مسابقه ساختار به این شکل است که عددها رقابت دارند. شاید اگر من از روز اول نحوه مسابقه را می‌دانستم، پیشنهاد می‌دادم که پیست را به گونه دیگری طراحی کنند.

البته پیش‌بینی هم نمی‌کردیم که تک نفره بودن ماشین هیجان را کم می‌کند و ما تلاش کردیم با آیتم‌ها و چالش‌های مختلف هیجان را به مسابقه تزریق کنیم، الان هم صحبت‌هایی شده و موافقت شبکه هم گرفته شده است.

* پس به این ترتیب می‌توان انتظار هیجان واقعی این نوع مسابقات را داشت؟

بله حتماً. ما برنامه داریم پیست را تا ۲ برابر یا سه برابر عریض‌تر کنیم تا همزمان دو ماشین با یکدیگر مسابقه دهند.

کامبیز دیرباز,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

* احتمالاً این کار نیازمند بودجه هم باشد.

بله تمام مشکل همین است و اگر منابع مالی تأمین شود به نظرم در سه یا چهار شب بتوان فضای جدید را آماده سازی کرد چون آسفالت کاری پیست هم در دو شب انجام شد.

* خود شما چرا هیچ گاه در این پیست حضور ندارید. از همان ابتدا هم گفته شد حضور شما به دلیل علاقه به موتورسواری و اتومبیلرانی است.

حضور من در این پیست شاید یک بار جذاب باشد و اگر قرار باشد هر شب باشد، احتمالاً هم برای خودم و هم مخاطب خسته‌کننده می‌شود و من آن یک بار را هم نگه داشته‌ام که با چند تن از دوستانم شرکت‌کننده‌های یک ویژه برنامه باشیم و چنین رقابتی را برگزار کنیم.

* و قرار است مسابقه موتورسواری باشد؟

پیست برای موتور کوتاه است چون موتور شتاب بیشتری دارد و پیچ‌های آن به لحاظ فنی متفاوت است بنابراین سخت افزار جدیدی نیاز دارد اگر این امکان باشد خیلی هم خوب است چون کلی عشق موتور هستند که به برنامه اضافه می‌شوند.

* فکر کنم اولین بار است که خانم‌ها می‌توانند به عنوان راننده در یک مسابقه تلویزیونی شرکت کنند.

بله این اولین بار است و چند نفر هم به مرحله بعد راه پیدا کردند.

* محدودیتی برای راننده‌ها نسبت به نوع ماشین‌شان وجود ندارد؟

هیچ محدودیتی وجود ندارد و اصلاً یکی از علت‌های این سبک از مسابقه همین بود که هرکسی با هر ماشینی بتواند شرکت کند و حجم و قدرت موتور ماشین چندان ملاک نیست بلکه فقط مهارت راننده است. البته ما یک استاندارد اولیه را رعایت کردیم ولی منظور از اینکه همه می‌توانند شرکت کنند افراد صفر کیلومتر نبودند.

کامبیز دیرباز,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

* در ضبط برنامه تصادف یا مجروح هم وجود داشت؟

مجروح و چپ کردن نداشتیم، ولی تا دلتان بخواهد انحراف به چپ، خرابی ماشین و… داشتیم چون برخی خیلی وارد نبودند. در تمرین‌ها فشار می‌آوردند و ماشین دچار نقص فنی می‌شد.

هیچ ارتباطی ندارد. ما در پیست هم پراید داشتیم و بی‌. ام. و داشتیم و اتفاقاً بی‌. ام. و اوت و راننده پراید اول شد! چون صددرصد به مهارت راننده بستگی دارد. اصلاً سیاست برنامه این است که ما به چنین دنیایی ورود نکنیم که بخواهیم فقط ماشین‌های لاکچری را راه بدهیم. این برنامه برای مردم کف خیابان است و برای همین هم بازخورد داشته‌ایم که خیلی‌ها می‌گویند از ثبت‌نام جا مانده‌اند. ما در دور اول حتی برای چند نفری که ماشین نداشتند اما ثبت نام کرده بودند، ماشین در اختیار گذاشتیم.

* خود شما چقدر مسابقات و برنامه‌های اتومبیلرانی دنیا را می‌بینید؟ هرچند «تخت گاز» مسابقه نبود اما برنامه‌ای پرطرفدار در میان علاقمندان به انواع ماشین و خودرو بود و در ایران هم جای چنین برنامه‌هایی خالی است.

محور اصلی «تخت گاز» مقایسه ماشین‌ها و برندها بود که البته ما اصلاً در تلویزیون نمی‌توانیم به آن ورود کنیم و ما مجبور هستیم به مردم بگوییم روی ماشین‌هایشان اسم بگذارند که بتوانیم با اسم صدایشان کنیم من به طور مثال نمی‌توانم بگویم علی با بنزش آمده است و باید بگویم علی به طور مثال با پسرش آمده است!

* با شرایط موجود برنامه می‌تواند به یک برند تبدیل شود؟

امیدوارم. من البته اصلاً قصد مقایسه ندارم چون ساختار برنامه‌ها متفاوت است، ولی برنامه‌های شاخص امروز شبکه «نسیم» که برند هم شده‌اند، در ابتدا آزمون و خطا داشتند و براساس بازخوردها روند خود را اصلاح کردند. به‌تعبیری به تدریج گرفت تا به ۲ برند شاخص تلویزیون و شبکه نسیم تبدیل شدند.

به نظرم با تغییرات جدید این برنامه هم می‌تواند برند شود چون طیفی از مخاطبان را دارد که جایش در تلویزیون خالی بوده است. با این حال باید منطقی بود در همان مقیاس بهترین برنامه در دنیا که «تخت گاز» است باز هم نمی‌توانید آن را با «امریکاز گات تلنت» که مخاطب عمومی‌تری دارد مقایسه کنید و شما حتماً باید عشق ماشین باشید تا «تخت گاز» یا «دست فرمون» را ببینید چون تخصصی است ولی با هر علاقه‌ای می‌توان «عصر جدید» یا همان «امریکاز گات تلنت» را دید.

کامبیز دیرباز,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

* البته بخشی هم به ساختارهای برنامه است که به طور مثال جدید یا خلاقانه باشد، مثلاً در آیتمی که تایر ماشین را عوض می‌کنند در یکی از برنامه‌های خارجی همین کار را در خلأ انجام می‌دادند و اگرچه که این کار بودجه کلان می‌خواهد و قیاس مع‌الفارغی است اما بستگی دارد که چقدر بتوان از اتفاقات جدید بهره برد.

من امیدوارم خداوند اگر پدر و مادرتان زنده هستند آن‌ها را برایتان نگه دارد، ولی ما آنجا در استدیوی بزرگ برنامه که حدودا هزار متر وسعتت دارد، ۲ بخاری نیاز داریم که از سرما نلرزیم خلأ که دیگر هیچ! قطعاً هرچقدر پول بدهید آش می‌خورید. حتی مدتی آب ما ناشی از اتفاقات مالی قطع بود و ما حتی برای بدیهی‌ترین چیزها هم چالش داشتیم. البته بخشی از این مشکلات درون خانوادگی است اما همین قدر می‌گویم که خوانندگانتان بدانند که با حجمی از مشکلات برنامه ساخته می‌شود.

* فکر می‌کنید فرهنگ شوفری و ماشین سواری ممکن است باعث شده باشد در این برنامه شوخی‌هایی داشته باشید که کمی غیرعادی به نظر برسد یا برخی حس کنند مبادی آداب و به رسم اجرای دیگر مجریان نبوده است؟

من به ضرس قاطع می‌گویم از شوخی‌هایم کسی ناراحت نشده است چون در این ۴۴ سال سنی که از خدا گرفته‌ام می‌دانم با چه کسی شوخی کنم و یا حتی با چه کسی شوخی نکنم. ولی بیننده‌ها سلایق مختلفی دارند و شاید برخی حس کنند مهمان برنامه از شوخی من ناراحت شده باشند با این حال اگر برنامه را خیلی جدی برگزار کنیم دیگر جذابیتی ندارد، شوخی‌ها نمک و فلفل برنامه است.

من در زندگی شخص هم همین شکلی هستم هم شوخی می‌کنم و خودم هم برای خودم جفت پا می‌گیرم و اتفاقاً از زاویه بالا به پایین نگاه نمی‌کنم. فرهنگ شوفری هم کاملاً عامدانه است؛ فضای دیزل و گاراژطور است که فضای خودش را می‌طلبد من هم اصلاً نمی‌خواستم ادای مجری‌ای را در بیاورم. می‌خواستم خودم باشم.

* فکر کنم کل کل کردن را هم دوست دارید؟

من در هیجانی که وجود دارد با شرکت کننده‌ها شریک می‌شوم و برایم جذاب است مخصوصاً وقتی بین شرکت کننده‌ها نوعی کل کل صورت می‌گیرد یا شوفرهایی که خیلی دست فرمانشان خوب است و برای هم کری می‌خوانند، این هیجان به من هم غلبه می‌کند و بعد هی به خودم یادآوری می‌کنم که نباید هیجان‌زده شوم و باید کارم را انجام دهم. این هم به دلیل همان علاقه شخصی من به موتورسواری و مسابقه است و به لحاظ هیجان بیرونی هم باید گفت در چند سفری که به شهرهای مختلف داشتیم آدم‌های بسیاری را دیدم که رکوردها و تایم‌های مختلف شرکت‌کنندگان مسابقه را حفظ بودند و این برای من جالب بود.

کامبیز دیرباز,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

* در برخی از مصاحبه‌هایتان هم احساس کرده‌ام نسبت به دلیل پرسش درباره اجرا، نوعی گارد داشته‌اید و بیشتر گفته‌اید که اجرا را بازی می‌کنید.

من زمانی که حضور در این مسابقه را پذیرفتم با برخی از نویسندگان مشورت کردم تا واژه‌هایی را برای من ابداع کنند که سمت برخی از واژه‌های دیزلی برویم تا مدل خودم باشد و آن را بازی جدیدی مختص خودم می‌دانم. زمان پخش برنامه «عصر جدید» یک شب مهمان آن‌ها شدم که شما آن نوع بیان را در «دست فرمون» نمی‌بینید، من هم آنجا و هم اینجا دارم بازی می‌کنم.

* بازی می‌کردید یا روایت؟

به هر حال اسمش را بازی هم می‌شود گذاشت مثل شما که با پدر، مادر، دوست و… به نوعی حرف می‌زنید و می‌توان گفت نقش‌های مختلفی را بازی می‌کنید. در عین حال در دنیا چهره‌های مختلفی هستند که اجرا می‌کنند مثل مورگان فریمن یا دیگر چهره‌های بازیگری.

* بله اما بستگی به برنامه هم دارد، مثل شما که برنامه‌ای را در راستای علاقه خود اجرا می‌کنید، آنجا هم یک بازیگر مثلاً اسکار یا گلدن گلوب را اجرا می‌کند.

بله این برنامه هم سبکی دارد که لایف استایل من است. من همیشه روی موتور بوده‌ام و هستم و در این برنامه هم نوعی میزبانی دارم.

* در این لایف استایل تصادف به خاطر سرعت بالا هم داشته‌اید؟

تصادف داشته‌ام اما قاطعانه می‌توان گفت هیچیک به خاطر سرعت نبوده است، چون اگر با موتور تصادف می‌کردم الان در خدمت شما نبودم! چون با موتور با سرعت بالا تصادف کنید دیگر چیزی از شما باقی نمی‌ماند.

* و خدایی نکرده باید آن دنیا بروید؟!

بله یک ضرب می‌روید آن دنیا (می‌خندد). اما آن اوایل که موتور خریداری کردم یک بار تصادف ناجوری داشتم و تجربه‌ای شد که بعداً با احتیاط بیشتر موتورسواری می‌کردم.

* همسرتان هیچ گاه غدقن نکرده است استفاده از موتور را؟

نه خودش می‌بیند که من بدون رعایت نکات ایمنی پشت موتور نمی‌نشینم. مخصوصاً در این چند سالی که پدر شده‌ام حتی برای رفتن تا سر کوچه هم بدون کلاه، موتورسواری نکرده‌ام.

* ولی همچنان سوار می‌شوید؟

بله اصلاً نمی‌توانم سوار نشوم و بدون موتور اموراتم نمی‌گذرد. نوعی حس رهایی دارد. من روزهای برفی سعی می‌کنم سوار موتور نشوم اما در همین ایام شب‌ها به پارکینگ می‌روم موتورم را روشن می‌کنم کمی گاز می‌دهم به موتورم سر بزنم و بعد به خواب بروم.

  • 19
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش