چهارشنبه ۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۶:۵۵ - ۲۷ اسفند ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۱۲۰۸۱۶۵
کتاب، شعر و ادب

پرفروش ترین کتابهای تالیفی در حوزه رمان،داستان،ترجمه در سال ۹۷

کتاب‌های پرفروش سال 97,اخبار فرهنگی,خبرهای فرهنگی,کتاب و ادبیات

نگاهی کوتاه به وضعیت کتاب در سال ۹۷

پیش به سوی سال سخت کتاب

اینکه بخواهیم در چند کلمه و حتی یک صفحه از کتاب بگوییم در سالی که گذشت، به قول معروف این صفحه و کلمات بر آنچه بر کتاب در این سال گذشت، کم است. باید چندین کتاب بنویسیم تا بگوییم چه گذشت در این سالی که اقتصاد و مشکلاتش سایه‌شان را بر همه چیز انداخته بود و دنیای کتاب‌ها هم از این قضیه مستثنی نبود. در این گزارش کوتاه و چند خطی، خواستیم مروری داشته باشیم بر اتفاقاتی که در حوزه کتاب سال ۹۷ گذشت و بعد هم پرفروش‌ترین کتاب‌ها را معرفی کردیم.

 

تعطیلی کتابفروشی‌ها

فروردین را با خبر تلخ تعطیلی شروع کردیم، آن هم تعطیلی یک کتابفروشی قدیمی که تصمیم‌شان هم از ابتدا تعطیلی نبود، می‌خواستند جای کتابفروشی را تغییر دهند تا بتوانند گسترشش دهند، اما وضع اقتصادی زورش چرب‌تر شد و ناگهان قیمت ملک خیلی بالا رفت و نتوانستند مکان بزرگ‌تری برای کتابفروشی پیدا کنند. این سرگذشت چند خطی، برای کتابفروشی قدیمی رود در خیابان کریمخان است. البته مردم برایشان سنگ‌تمام گذاشتند، وقتی کتاب‌هایشان را حراج کردند، چون نمی‌توانستند انباری برای کتاب‌ها پیدا کنند، همه کمک کردند کتاب‌هایشان خریداری شود.

 

تیتر خبر گویای همه چیز بود، «کتابفروشی آسیا کباب‌فروشی شد!» محمود عطایی فعالیت انتشارات آسیا را از سال ۱۳۳۹ در بازار تهران آغاز کرد و مرحوم عطایی شعبه دوم این انتشارات را در سال ۱۳۴۳ در خیابان جمهوری بنا نهاد و درحال حاضر شهرام عطایی مدیریت آن را برعهده دارد.

 

شهرام عطایی، مدیرمسئول انتشارات آسیا درباره پیشینه فعالیت کتابفروشی‌شان گفت: «کتابفروشی انتشارات آسیا تا قبل از اینکه تبدیل به اغذیه‌فروشی شود، به‌صورت مشارکتی اداره می‌شد، اما با توجه به نظر شریکم که از کتابفروشی سهم داشت، بنا شد که کتابفروشی به اغذیه فروشی تبدیل شود.»

 

مدیر انتشارات آسیا دلیل اصلی تعطیلی کتابفروشی این نشر و تبدیل آن به اغذیه فروشی را مشکلات مالی و نداشتن سود کافی عنوان کرد و گفت: «کتابفروشی دیگر برایمان صرفه اقتصادی نداشت و درنهایت آن را به شریک خود واگذار کردم و او هم تصمیم به تغییر کاربری گرفت. در حال حاضر هم با وجود واگذار کردن کتابفروشی، انتشارات هنوز پابرجاست و دفتر نشر همچنان دایر است.»

 

وی افزود: «کتاب‌ها و سایر محصولات موجود در کتابفروشی‌ را هم به دفتر مرکزی انتشارات آسیا انتقال داده‌ایم.»

 

بحرانی به اسم کاغذ!

اسفند ۹۶ کتابفروشان نگران بحران کاغذ بودند و پیش‌بینی می‌کردند ممکن است این بحران در سال ۹۷، بیشتر شود و دقیقا همه پیش‌بینی‌ها درست از آب درآمد و حتی از آن فراتر رفت. بازار متلاطم سال‌های اخیر چاپ و نشر درگیر مشکلات متعدد دیگری ازجمله گرانی بیش از اندازه کاغذ و مقوا و در مواقعی کمبود کاغذ در کشور شد، موضوعی که سید‌عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارتخانه متبوعش تلاش کردند با ورود به آن، مشکلات بدنه نشر را مرتفع سازند که البته بحق هم باید گفت‌، این ورود اگرچه مخالفانی به‌ویژه در حوزه ورود کاغذ به فهرست کالاهای اساسی بهره‌مند از ارز ۴۲۰۰ تومانی داشت‌، اما تا اندازه‌ای برخی از مشکلات ناشران را در دسترسی به کاغذ برطرف کرد، سامانی هر چند اندک به بازار کاغذ داد و وضعیت واردات را بهبود بخشید اما این بهبود نسبی نتوانست مشکلات دسترسی به کاغذ را برطرف کند.

 

از طرف دیگر بی‌سامانی بازار ارز در ماه‌های اخیر و درگیر بودن صنایع دیگر موجب شده واردات کاغذ نیز دچار مشکل شود. هرچند وزارت ارشاد و وزارت صنایع همکاری خوبی با واردکنندگان مورد تایید خود برای انجام مراحل مقدماتی اقدام به واردات کاغذ کرده‌اند‌، اما انتظار چند ماهه این واردکنندگان در صف تخصیص‌های ارزی بانک مرکزی مشکل‌آفرین شده است. در این میان اضافه کنید دستگیری سلطان کاغذ و همدستانش را که تا می‌توانستند ارز گرفتند یا کاغذ وارد نکردند یا اینکه کاغذ وارد شده را با قیمت‌های گزاف به فروش رساندند. وضعیت حال حاضر کاغذ نشان می‌دهد که کاغذ به بندی ۴۰۰ هزار تومان هم رسیده و نبود زینک و دیگر ملزومات چاپ نشان‌دهنده اوضاع خوب و بسامانی در سال ۹۸ نخواهد بود.

 

 کتاب‌های پرفروش سال ۹۷

با وجود همه سختی‌ها و فشار اقتصادی، باز هم هستند کسانی که کتاب را دوست دارند و به قول معروف خوره کتاب هستند و در هر شرایطی باشد باز هم کتاب می‌خرند و هدیه می‌دهند. ادبیات داستانی و شعر هم همیشه پرمخاطب هستند و علاقه‌مندان به این دو حوزه منتظرند تا کتاب جدید بیاید و برای خریدن آن به کتابفروشی‌ها می‌روند.

 

کتاب پرفروش هم کم نداریم. در بخش کتاب‌های تالیفی بعد از «طریق بسمل شدن»، اثر محمود دولت‌آبادی، «رهش»، اثر رضا امیرخانی، «سلام بر ابراهیم» زندگینامه شهید ابراهیم هادی، «قهوه سرد آقای نویسنده»، نوشته روزبه معین، «سمفونی مردگان»، اثر عباس معروفی، «پاییز فصل آخر سال است»، اثر نسیم مرعشی، «چشم‌هایش»، اثر بزرگ علوی، «آخرین رویای فروغ»، اثر سیامک گلشیری، «مستوری» اثر صادق کرمیار، «انگار خودم نیستم»، اثر یاسمن خلیلی‌فرد، «بعد از ابر»، اثر بابک زمانی، «راه طولانی بود از عشق حرف زدیم»، اثر رسول یونان، «چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم»، اثر زویا پیرزاد، «هرس»، اثر نسیم مرعشی، «ناتمامی»، اثر زهرا عبدی و «احتمالا گمشده‌ام» اثر سارا سالار در رتبه‌های بعدی قرار دارند. در بخش کتاب‌های خارجی، کتاب «ملت عشق» اثر الیف‌شافاک با ترجمه ارسلان فصیحی، «جزء از کل»، اثر استیو تولتز با ترجمه پیمان خاکسار، «من پیش از تو» نوشته جوجو مویز، «من پس از تو» نوشته جوجو مویز، «انسان خردمند»، دیگر اثر یووال نوح هراری با ترجمه نیک گرگین، «هنر خوب زندگی کردن»، اثر رولف دوبلی با ترجمه عادل فردوسی‌پور و «مردی به نام اوه»، اثر فردیک بکمن با ترجمه فرناز تیمورازف در رتبه‌های بعدی قرار دارند.

 

در بخش شعر کتاب «اسکارلت دهه ۶۰»، اثر سجاد افشاریان، «سیب هوس»، اثر امید صباغ‌نو، مجموعه شعرهای «دلهره‌ مدام گریختن»، اثر سابیر هاکا، «گریه‌های امپراتور»، اثر فاضل نظری و «اسمش همین است»، اثر علیرضا آذر در رتبه‌های بعدی قرار دارد. البته در این چند روز هم باید کتاب «اکنون» فاضل نظری را هم به این آمار اضافه کنیم، کتابی که کمتر از یک هفته است که به بازار آمده اما تا به حال چهار چاپ از آن منتشر شده است.

 

کتاب‌های پرفروش سال 97,اخبار فرهنگی,خبرهای فرهنگی,کتاب و ادبیات
کتاب‌های پرفروش سال 97,اخبار فرهنگی,خبرهای فرهنگی,کتاب و ادبیات
کتاب‌های پرفروش سال 97,اخبار فرهنگی,خبرهای فرهنگی,کتاب و ادبیات

نگاهی به وضعیت سینمای ایران در سال ۹۷

سال سرمایه های مشکوک سینما

سال سینمایی در ایران تقریبا با جشنواره فیلم فجر شروع می‌شود و اواخر دی‌ماه سال بعد که تب و تاب دوره بعدی فستیوال بالا گرفت، به پایان خواهد رسید. اما آمارهای نهایی در آخر اسفندماه هر سال جمع‌بندی می‌شوند.

 

می‌شود سال ۹۷ را با سال پیش از خودش مقایسه کرد و روی مقداری صعود یا افول در هرکدام از شاخص‌های جزئی آن بیش از حد حساس شد و اصطلاحا مته به خشخاش گذاشت؛ اما بعد از بررسی این‌گونه مسائل طی چند سال، هر پژوهنده‌ای کم‌کم درخواهد یافت که این کار فایده چندانی ندارد و باید عمیق‌تر و کلی‌تر به موضوع پرداخته شود.

 

تعداد مخاطبان سینمای ایران در پایان سال ۱۳۹۶ به یک‌چهارم عددی رسیده بود که آمارها در آخرین روزهای دهه ۶۰ نشان می‌دادند و در سال ۱۳۹۷ اعلام شد که تعداد مخاطبان سینمای ایران چهار میلیون نفر بیشتر شده‌اند؛ در حالی که نسبت «یک‌چهارم»، بین سال ۹۷ و پایان دهه ۶۰، همچنان مثل سال پیش از خودش برقرار است و عددی که گفته می‌شود به خریداران بلیت از گیشه‌ها اضافه شده، در حدی نبوده که نسبت‌های کلی را جابه‌جا کند.

 

به عبارتی ۱۳۹۷ برای سینمای ایران سال خاصی نیست و نمی‌شود آن را چیزی فراتر از یک قوس صعودی یا نزولی در نموداری دانست که صنعت فیلمسازی کشور در ۲۹ سال گذشته و به‌خصوص سال‌های پس از دهه ۸۰ طی کرده است. در سال ۱۳۹۷ سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام کرد که ۹۱ درصد از مردم ایران در تمام طول سال حتی یکبار هم به سالن سینما نرفته‌اند.

 

در همین سال تورم مخاطبان تهرانی سینما نسبت به مخاطبان شهرستانی، رشدی که در سال‌های پس از ۱۳۷۶ تا به حال طی کرده بود را با همان شیب ادامه داد. اکران‌های سال ۹۷ به نوعی نتیجه‌ای بود که سینمای ایران از تولیدات سال ۹۶ می‌گرفت و جشنواره سی‌وششم فیلم فجر را می‌شود ویترین فیلمسازی کشور در بازه ۱۲ماهه‌ای دانست که پس از برگزاری‌اش سپری شد و به دوره بعدی جشنواره رسید. در ۱۳۹۷ تعداد فیلم‌های اکران شده در سینمای ایران که در فستیوال فجر حضور نداشتند، دو برابر شرکت‌کنندگان در جشنواره بود اما متوسط فروش فیلم‌های حاضر در جشنواره سه میلیارد و ۹۰۰ میلیون تومان و متوسط فروش فیلم‌های خارج از جشنواره دو میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان بود؛ آن هم در حالی که یک استثنای بسیار پرفروش به نام «هزارپا» توانسته بود میانگین فروش فیلم‌های خارج از جشنواره را تا حدود ۷۰۰ میلیون تومان بالاتر ببرد.

 

کمدی در صدر پرفروش‌ها

 امسال در سبد فیلم‌های به اکران درآمده در ایران، کمدی‌ها صدر فهرست پرفروش‌ها را به خودشان اختصاص دادند و این در حالی است که معدود آثار به نمایش درآمده از ژانرهای دیگر که فاکتورهای سرگرمی‌سازی هم در آنها مورد توجه قرار گرفته بود، فروش نسبتا مناسبی داشتند. به عبارتی می‌شود گفت دلیل فروش بیشتر فیلم‌های کمدی نسبت به ژانرهای دیگر، تا حدود زیادی تعداد بالاتر این فیلم‌ها و توجه ویژه‌ای بود که سیاستگذاران فرهنگی و سالن‌دارها و خود اهالی سینما به این ژانر داشتند، نه صرفا علاقه مخاطبان.

 

از لحاظ محتوایی، سینمای داستانی ایران در سال ۱۳۹۷ به هیچ‌وجه ارتباط وثیقی با مسائل جاری در جامعه نداشت و این در حالی بود که عمده فیلم‌ها، حتی آنهایی که در ژانرهایی مثل کمدی و درام و... قرار داشتند، همزمان «اجتماعی» را هم به‌عنوان‌شان اضافه کرده بودند. شاید دلیل اینکه در سال ۱۳۹۷ هم مثل چند سال اخیر، ۹۱ درصد مردم ایران حتی یک بار به سالن سینما نرفتند، همین تم نامربوط فیلم‌ها به زندگی اجتماعی عموم مردم و دغدغه‌ها و مسائل‌شان بود. در کنار سینمای داستانی، سینمای مستند ایران هم در مورد اصلی‌ترین مسائل زیست طبیعی و اجتماعی مردم تقریبا سکوت کرده بود، هر چند در فضای مستند، وضع مقداری بهتر از فیلم‌های داستانی بود. شبکه نمایش خانگی اما از خود سینمای ایران هم فاصله دورتری با جامعه ایران داشت.

 

سریال‌های شبکه نمایش خانگی اکثرا تصویری از لوکس‌ترین و تجملاتی‌ترین شیوه زندگی در ایران بودند و به همین دلیل، تقریبا تمام این مجموعه‌ها در سال ۹۷ با شکست تجاری مواجه شدند؛ هرچند تلاش می‌شد آمارسازی‌هایی صورت بگیرد که این شکست‌ها را کتمان کنند. جشنواره فجر سی‌وششم که آثار آن نمایی کلی از سینمای ایران در سال ۹۷ به دست می‌دادند، هم فاقد پدیده فیلمسازی بود، هم فاقد شاهکار هنری؛ هرچند در آن اتفاقات خاصی رخ داد که ورود بهرام توکلی به‌عنوان یک فیلمساز شاخص جریان روشنفکری به فیلمسازی در عرصه دفاع‌مقدس یکی از آنها بود و ساخته شدن اولین فیلم سینمایی ایران در رابطه با مساله مدافعان حرم، به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا موردی دیگر. البته امسال آثار قابل توجهی هم در میان تولیدات سینمای ایران وجود داشتند، هرچند نمی‌شد آنها را با بهترین فیلم‌های کارگران‌هایشان مقایسه کرد.

 

اما یک مساله بسیار مهم که سال ۱۳۹۷ را به لحاظ سینمایی از سال‌های پیش از خودش متمایز می‌کرد، عنوان شدن بحث‌های مرتبط با پولشویی و مفاسد مالی در سینما بود. ریشه این مسائل عمدتا به سال‌های پیش بر می‌گشتند اما در سال ۹۷ بسیاری از پرده‌ها فرو ریخت و چنین بحثی علنا به قسمت‌هایی کشیده شد که قبل از آن در خفا هم کمتر مطرح می‌شد. محمد امامی، سرمایه‌گذار کلان فیلم‌های سینمایی و شبکه نمایش خانگی، در همین سال به جرم مفاسد اقتصادی بازداشت شد و ارتباط تخلفات مالی او با پروژه‌های سینمایی به‌طور رسمی از طرف دادستانی اعلام شد. در اواخر سال خبر بازداشت و برگزاری دادگاه افراد دیگری مثل حسین هدایتی و محمدهادی ‌رضوی هم در ارتباط با پرونده‌ای که امامی ذیل آن بازداشت شده بود، در خروجی رسانه‌ها قرار گرفت.

 

هدایتی بیشتر در فوتبال سرمایه‌گذاری کرده بود اما در سینما هم فعالیت‌هایی داشت و محمدهادی رضوی، داماد محمد شریعتمداری؛ وزیر پیشین صنعت و وزیر فعلی هم به‌عنوان شریک محمد امامی در سری اول پروژه شهرزاد مشارکت داشت. علنی شدن تخلفات مالی سرسام‌آوری که با پوشش فعالیت‌های فرهنگی و سینمایی صورت گرفته بودند، تنها تمایز سال ۹۷ با سال‌های پیش از خودش بود. این اتفاقات باعث شد مردم و رسانه‌ها نسبت به منابع مالی تولیدات سینمایی، حساسیت فوق‌العاده‌ای پیدا کنند و موج پرسشگرانه‌ای علیه سلبریتی‌ها به راه بیفتد.

 

سال ۱۳۹۷ با صعود چند برابری قیمت دلار و طلا و بسیاری از کالاهای اساسی همراه بود. اگر در چنین سالی تعداد مخاطبان سینما بالا رفته باشد، نشان‌دهنده این است که قاطبه مخاطبان سینما از یک طبقه اقتصادی به‌خصوص هستند. صعود آسانسوری قیمت ارز در سال ۱۳۹۷ باعث شد که هزینه فیلمسازی هم در ایران بالاتر برود.

 

در حال حاضر کف هزینه‌ها برای تولید یک فیلم سینمایی در ایران، بدون استفاده از حتی یک چهره و ستاره، حدود دو میلیارد تومان است و این فیلم برای آنکه صرفا هزینه‌های تولیدش را در گیشه بازگرداند، باید سه برابر؛ یعنی چیزی در حدود ۶ میلیارد تومان فروش گیشه‌ای داشته باشد؛ در حالی که فیلم بدون ستاره ۶ میلیارد نخواهد فروخت و اگر هم چنین فیلمی نهایتا بتواند در این حد بفروشد، هیچ سرمایه‌گذاری حاضر نیست پولش را مدت‌ها در یک پروژه پرریسک سینمایی بخواباند تا صرفا اصل پولش بدون ریالی سود برگردد.

 

چنین مساله‌ای سرمایه‌گذاری خصوصی در سینما را کاملا به لحاظ منطق اقتصادی زیر سوال می‌برد و از این به ‌بعد تمام فیلم‌هایی که با ادعای تولید در بخش خصوصی اکران بشوند، مورد پرسش‌هایی جدی و حتی بدبینانه درخصوص منابع مالی‌شان قرار خواهند گرفت که این مساله از عمده‌ترین اتفاقاتی است که سال ۹۷ برای سینمای ایران رخ داد و این بازه زمانی را نقطه عطفی در بررسی‌های تاریخی سینمای ایران قرار داد. سال ۹۷ با جشنواره فجر سی‌وهفتم به روزهای آخرش نزدیک شد؛ جشنواره‌ای که بخش «نگاه نو»، مخصوص فیلم‌های اول، مجددا به آن باز گشته بود؛ اما باز هم نتوانست پدیده‌ای به سینمای ایران معرفی کند؛ هرچند نقاط قابل توجه و بعضا روشنی مثل «جاندار» و «۲۳ نفر» در میان فیلم‌اولی‌ها به چشم می‌خورد و به لحاظ شاهکار هنری هم اتفاق خاصی در این جشنواره رخ نداد؛ هرچند فیلم‌های بحث‌انگیزی مثل «متری شش‌ونیم»، «جهان پهلوان تختی»، «رد خون» و «شبی که ماه کامل شد» در آن حضور داشتند. سینمای ایران سال ۹۷ را در حالی سپری کرد که جنجال‌ها و حواشی خبری راجع به توقیف فیلم‌ها کم‌کم خاصیت اولیه‌شان برای افزایش فروش آثار را از دست دادند و آخرین نمونه‌های پرفروش این فیلم‌ها در مقایسه با همتایان دیگرشان در سال‌های قبل، توفیقات به نسبت کمتری کسب کردند.

 

۷ پرده از تئاتر ۹۷

پول های مشکوک به تئاتر هم رسید

شاید شهرام کرمی زمانی که سکان کشتی کوچک تئاتر را در ابتدای سال ۹۷ به دست گرفت، فکرش را هم نمی‌کرد این کشتی با مسافرانش قرار است از اقیانوسی پرتلاطم و توفانی عبور کنند. همه چیز در ابتدا آرام بود و خبری از موج‌های سهمگین نبود. همه چیز قرار بود در شفافیت و آگاهی‌بخشی عرضه شود.

 

پرده اول

هفتم فروردین، روز تئاتر، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برخلاف وزرای پیشین در سالن سنگلج حاضر می‌شود تا به پاس روز تئاتر، نمایش «جعفرخان از فرنگ برگشته» رحمت امینی را به تماشا بنشیند. وزیر در جمع خبرنگاران از شفافیت می‌گوید و قول مساعد می‌دهد مسائل مالی تئاتر همانند آنچه در سینما رخ داده است، منتشر شود. قول وزیر چندین ماه طول می‌کشد تا درنهایت تابستان فهرستی از هزینه‌های مالی تئاتر ایران در سال ۱۳۹۶ منتشر می‌شود. جدول‌های ارائه شده که توسط وزارت ارشاد، بنیاد رودکی و معاونت هنری منتشر شده است، چندان شفاف نبودند.

 

در فهرست وزارت ارشاد نام موسساتی به چشم می‌خورد که بابت توسعه تئاتر بودجه‌ای دریافت کرده‌اند.

 

موسسه‌ها نام‌آشنا نیستند و مدیران آن هم برای تئاتری‌ها شناخته شده نیستند. در پیگیری‌ها نیز متوجه می‌شویم این پول خرج تئاتر نشده است. وضعیت درباره بنیاد رودکی نیز چندان جذاب نیست. بودجه‌ای که به اسم توسعه تئاتر گرفته شده است، ناگهان در قالب تخفیف در جدول‌های ارائه شده ظاهر می‌شود.

 

در جداول معاونت هنری وضعیت به ظاهر کمی روشن است؛ اما برخلاف جداول سینمایی مشخص نیست هر فرد به چه میزان از بودجه‌های دولتی بهره‌مند شده است. شهرام کرمی نیز تمایلی ندارد شفافیت را تا چنین مرحله‌ای پیش برد؛ چراکه آن را موجب تفرقه در میان تئاتری‌ها می‌داند. تلاش خبرنگاران برای یافتن سرنخی از دریافتی‌های کلان برخی هنرمندان راه به جایی نمی‌برد و همه چیز در لفافه شایعات پیچیده می‌شود تا نتوان دیگر سره را از ناسره تشخیص داد. اوج ماجرا زمانی است که برخی نهادهای مرتبط با تئاتر نیز حاضر به انتشار هزینه‌های خود نمی‌شوند.

 

برای مثال در حالی که بالاترین رقم دریافتی برای تئاتر متعلق به موسسه توسعه هنرهای معاصر است، این نهاد هیچ‌گونه شفافیت مالی‌ از سوی خود منتشر نمی‌کند و آن را وظیفه معاونت هنری می‌داند و درنهایت به حکم خصوصی بودن شرایط را به سوی مبهم کردن ماجرا پیش می‌برد.

 

پرده دوم

محسن امیری، شخصیت شناخته‌شده‌ای برای تئاتری‌ها نبود. زمانی که جانشین رحمت امینی شد، چهره جوانش حساسیتی برای ارباب‌رجوع‌های دفتر نظارت و ارزشیابی ایجاد نکرد. پسر جوانی که می‌گفتند از شاهرود آمده است و تحصیلکرده دانشگاه تربیت مدرس است، تئاتری به حساب می‌آمد؛ اما وضعیت با رفتن مهدی شفیعی بغرنج می‌شود، جایی که به نظر امیری قدرت بیشتری پیدا می‌کند و قوانین تازه در دفتر او تصویب می‌شود.

 

یکی از جنجالی‌ترین قوانین دوران کوتاه مدیریت امیری بر نهاد نظارتی تئاتر، تبلیغات در فضای مجازی است. به ناگاه هر حرکت تبلیغاتی گروه‌های نمایشی مشمول نظارت می‌شود. از آنان خواسته می‌شود حتی برای گذاشتن یک Story در صفحه شخصی خود مجوز دریافت شود. این در حالی است که اینستاگرام تنها بستر باقی‌مانده برای تبلیغات تئاتر است و شیوه امیری شرایط را برای تبلیغات سخت می‌کند. زمان اندک را می‌سوزاند و نگاه امن گذشته را بدل به یک جدال می‌کند. قضیه زمانی حاد می‌شود که مریم کاظمی بابت انتشار یک ویدئو از اجرایش به دادگاه فرهنگ و رسانه احضار و بازداشت می‌شود و پشت‌بند آن سعید اسدی، مدیر تئاتر شهر نیز بازداشت می‌شود. امیری خواسته یا ناخواسته پای قوه‌قضائیه را به شکل علنی به تئاتر باز می‌کند و ناگهان جنجالی آغاز می‌شود. جنجالی که انتهایش فرو افتادن امیری از سمت خویش است؛ اما پرونده‌ها همچنان گشوده است. نتیجه تمام هیاهوها هم این می‌شود که مدیریت سالن‌های تئاتری مسئول رویدادهای تبلیغاتی در فضای مجازی هستند. همان چیزی که گویا سعید اسدی را برای دو شب زندان‌نشین کرد.

 

پرده سوم

حضور قوه قضائیه در تئاتر همیشگی بوده؛ اما سال ۹۷ محسوس بودن حضور قوه قضائیه برای تئاتری‌ها روزگار خاکستری را رقم زد. در یک بازه زمانی ناگهان مشخص می‌شود ۱۲ هنرمند تئاتر در دادسراها و دادگاه‌ها پرونده مفتوح دارند و عموم این پرونده‌ها با مساله تبلیغات گره خورده است. شهرام کرمی چندان مایل نیست قضیه را روشن کند و نامی از هنرمندان احضار شده نمی‌برد؛ اما در این میان یک نفر سروصدای بسیاری می‌کند. محمد رحمانیان از نمایش «پیکان جوانان» خود در شهرزاد بر سر یک موسیقی دچار دردسر می‌شود.

 

هر چند همان زمان مشخص می‌شود ادعای انتساب یک ترانه به یک خواننده وابسته به گروه تروریستی  مجاهدین خلق اشتباه است؛ اما پای رحمانیان دیگر به دادگاه باز شده است و گویا همین برایش ممنوعیت فعالیت هم پدید آورده است. رحمانیان بلافاصله با «ایسنا» مصاحبه می‌کند و وضعیت را به‌گونه‌ای تشریح می‌کند که گویی قرار بر آن بوده بازداشت شود. همه چیز البته آنگونه که رحمانیان گفت رقم نخورد؛ اما ۱۱ هنرمند دیگر لب به سخن نگشودند.

 

مریم کاظمی هنوز مصاحبه‌ای درباره اتفاقاتی که برایش رخ داده را نقل نکرده است و شهرام کرمی نگفته است چه کسانی و به چه دلیلی به قوه قضائیه احضار شده‌اند. همه چیز به یک امضای طومار در خانه تئاتر خلاصه شد و از قوه قضائیه خواسته شد با تئاتری‌ها مدارا شود. طومار پس از  اندکی بیش از هزار امضا بر پایش دید.

 

پرده چهارم

پردیس تئاتر شهرزاد با حکم دادگاه تعطیل شد. این خبری بود که زمستان تئاتر را سردتر کرد. داستان از زمانی آغاز می‌شود که قوه قضائیه پردیس تئاتر شهرزاد را با عباراتی چون فساد و فحشا پلمب می‌کند. این پلمب و البته لغو مجوز هم به محل جدال قاسم جعفری و شهرام کرمی بدل می‌شود. مجموعه شهرزاد معتقد بود اداره‌کل هنرهای نمایشی برخلاف قوانین جاری اقدام به برخورد با مجموعه کرده است. مهم‌ترین مشکل هم زمانی است که مدیریت پردیس شهرزاد مدعی می‌شود شهرام کرمی به‌عنوان صادر‌کننده مجوزها در دادسرا حاضر نمی‌شود و اساسا در طول مراجعات به قوه قضائیه در دسترس نبوده است و این در حالی بود که بازپرس معتقد بوده مدیرکل هنرهای نمایشی باید در دادسرا حضور یابد.

 

با مشخص شدن اشتباهات در ادله برای پلمب مجموعه، قوه قضائیه از مدیریت سالن شهرزاد می‌خواهد با دادن تعهد اقدام به بازگشایی سالن کند؛ اما گروه حقوقی پردیس شهرزاد بر این باور است که طبق قوانین جاری کشور رفتار کرده است و حاضر به پذیرش شرایط نیست. با این حال مجموعه بازگشایی می‌شود و در کنارش قوانین تازه نیز پدید می‌آید. قوانینی که شکل‌گیری‌اش به پیش از ماجرای شهرزاد مربوط می‌شود. قرار می‌شود در سالن‌های تئاتر دوربین نصب شود.

 

پرده پنجم

برخلاف سینما، تئاتر سازوکاری برای تعیین بلیت ندارد. در سال‌های اخیر نوعی رقابت در بالا بردن قیمت بلیت‌ها وجود داشته است. اساس رکوردشکنی در قیمت بلیت نیز در تالار وحدت رقم خورده است. در سال ۱۳۹۷ قیمت‌گذاری نمایش «ریچارد» حمیدرضا نعیمی کمی اختلاف برانگیز بود؛ اما نعیمی پیش از هر واکنشی قیمت بلیت‌های اجرایش را کاهش داد. قصه اما زمانی داغ شد که همایون غنی‌زاده برای «می‌سی‌سی‌پی نشسته می‌میرد» بلیتی بالاتر از ۱۰۰ هزار تومان تعیین کرد. ملاک برای افزایش قیمت نیز افزایش هزینه‌های تولید اعلام می‌شود؛ اما رفتار غنی‌زاده با اعتراضات وسیع روبه‌رو می‌شود.

 

صفی‌پور در مقام مدیرعامل از قیمت‌گذاری غنی‌زاده ابراز بی‌خبری می‌کند و رفتار او را خودسرانه می‌پندارد. قیمت‌های کف سالن کاهش پیدا می‌کند؛ اما بالکن‌ها کماکان گران می‌ماند. شهرام کرمی از تشکیل شورایی برای تعیین قیمت بلیت‌ها خبر می‌دهد؛ اما شورا هیچ‌گاه تشکیل نمی‌شود تا نمایش «بینوایان» نیز درگیر اعتراضات شود. هرچند حسین پارسایی قیمت بلیت‌هایش را کاهش نمی‌دهد؛ اما به نظر می‌رسد او قیمتی فراتر از آنچه درنهایت اعلام می‌شود را در سر می‌پرورانده است.

 

پرده ششم

حسین پارسایی جنجالی‌ترین شخصیت تئاتر ۹۷ بود. مردی که روزی در میان آثار مذهبی و چند نمایش کودک سری در میان سرها برای خودش درمی‌آورد، ناگهان از پروژه‌هایی رونمایی می‌کند که با ماهیت و محتوای آثار سابقش شباهتی ندارد. از دید تئاتری‌ها پارسایی همانند برخی مسئولان بود که دهه ۶۰ را با ظاهری اصطلاحا انقلابی گذرانده و در بزنگاه دهه ۹۰، تصویری بورژوایی از خود بروز داده‌اند. تغییر شکل پارسایی به مذاق بسیاری خوش نیامد.

 

برخی او را سانسورچی در گذشته معرفی می‌کردند و یادی از تعطیلی نمایش «مجلس شبیه در ذکر مصایب استاد نوید ماکان و همسرش مهندس رخشید فرزین» بیضایی و برخوردهای سلبی پارسایی با برخی نمایش‌ها کردند. این بار خود پارسایی با مساله برخورد سلبی روبه‌رو بود. او «بینوایان» را با تخلف تبلیغاتی آغاز کرد و برخی معتقد بودند برخلاف دیگر گروه‌های نمایشی شهرام کرمی با او مماشات می‌کند. وضعیت زمانی بحرانی می‌شود که مشخص می‌شود پارسایی دستمزدهایی فراتر از توان تئاتر ایران به عواملش می‌پردازد و این مهم بدل به یک بحران برای گروه‌های جوان می‌شود. آنان معتقد بودند با افزایش ناگهانی دستمزد عوامل فنی دیگر برایشان کار نمی‌کنند.

 

داستان اما تنها به این جا ختم نمی‌شود. در اوج مسائل قضایی ناگهان انتشار عکسی از پریناز ایزدیار، در پشت صحنه نمایش جنجالی می‌شود. آیت‌الله سبحانی نسبت به وضعیت نمایش در لفافه اعتراض می‌کند. اداره کل هنرهای نمایشی اعلام می‌کند نظر مراجع نمایش دیگری است؛ اما بعدتر مشخص می‌شود اشاره دقیقا به نمایش پارسایی است. دادستان کل کشور و تهران وارد ماجرا می‌شوند و از نمایشی می‌گویند که در هتل اجرا می‌شود.

 

«بینوایان» تنها نمایش اجرا شده در هتل بود. خبرهایی از احضار حسین پارسایی به گوش می‌رسد؛ اما رسمیت نمی‌یابد. این اولین بار است که قوه قضائیه مستقیما درباره تئاتر اظهارنظر می‌کند. همه نگاه‌ها باز به پارسایی معطوف می‌شود و او را عامل یک نابسامانی معرفی می‌کند. پارسایی اما در این مدت سخنی نگفته است تا ماجرا مبهم باقی بماند.

 

پرده هفتم

با اینکه حواشی تئاتر در سال ۹۷ بسیار بود؛ اما بطن تئاتر ایران با مشکل بزرگ‌تری روبه‌رو بود و هست که کمتر کسی به آن توجه کرده است. مشکلی که ممکن است در سال ۹۸ نیز تداوم یابد: مشکلی به نام بودجه. در سالی که گذشت، بودجه تئاتر کشور با افت فاحشی روبه‌رو می‌شود. مهم‌تر آنکه همین بودجه اندک نیز به شکل کامل تزریق نمی‌شود و بخش عمده‌ای از آن هم صرف جشنواره تئاتر فجر می‌شود.

 

با اینکه در نشست نخست جشنواره تئاتر فجر، زمزمه‌هایی مبنی‌بر برگزار نشدن بخش بین‌الملل تئاتر فجر شنیده می‌شود؛ اما درنهایت بخش مهمی از بودجه فجر هزینه این بخش می‌شود، بخشی که با اعتراضات و انتقادهایی هم همراه می‌شود. در سوی دیگر اما اداره‌کل هنرهای نمایشی به وضعیت دوران قادر آشنا دچار شده است؛ جایی که با به‌هم ریختن وضعیت اقتصادی در اواخر دوره احمدی‌نژاد، تعهدات مالی اداره‌کل هنرهای نمایشی در پرداخت به تأخیر می‌افتد و نتیجه کار تحصن هنرمندان در دوران حسین طاهری می‌شود. مشکل با افزایش بودجه و تدبیر مهدی شفیعی رفع می‌شود؛ اما تعهدات شفیعی و انباشت آن در دوره کرمی وضعیت را بار دیگر بغرنج کرده است.

 

گروه‌های نمایشی مطالبات خود را در ماه‌های اخیر دریافت نکرده‌اند و شاید مهم‌ترین دلیلش نبود بودجه تزریقی باشد. با این حال وضعیت تئاتر در بودجه ۹۸ نیز خوب نیست. در حالی که طبق جداول انتشاری مشخص می‌شود از بودجه مصوب سال ۹۶ نزدیک به ۶۰درصد آن تامین شده است. این وضعیت در سال ۹۷ کمتر هم شده است و گمانه‌ها به این سو است که تئاتر در سال ۹۸، فقیرتر هم خواهد شد و هزینه‌ها احتمالا بر دوش بخش خصوصی نهاده می‌شود. بخش خصوصی نیز با وضعیت قضایی پیش آمده تمایل خود را برای مشارکت از دست داده است. پس سال ۹۷ را می‌توان پایان یک دوره خوش و آغاز یک دوره رکود بدانیم. رکودی که آغازش از زمستان امسال آغاز شده بود.

 

چهار حاشیه آهنگین در سال ۹۷

سال ۹۷ درکنار مشکلات اقتصادی بی‌شماری که داشت اما نشان داد که بعضی خواننده‌ها درد مردم را دارند و در اعلام این همدلی، اقدام به برگزاری کنسرت‌های خیابانی کردند یا در اقدامی انسان‌دوستانه و برای تسکین درد مردم کنسرت‌های خود را ولو با خسارت‌های مادی بی‌شمار لغو کردند. از استعفای محمد‌علی بهمنی تا ورود یک آقازاده به اسپانسری آلبوم محسن چاووشی و حواشی طبق معمول جشنواره موسیقی‌فجر که هر سال در ایام بهمن شاهد آن هستیم، تنها بخشی از موضوعاتی است که در این یک سال اخیر شاهد آن بودیم. اکنون و در واپسین روزهای پایانی سال ۹۷ نگاهی داشتیم به مهم‌ترین و پر سر و صداترین اخباری که در یک سال اخیر در حوزه موسیقی کشور اتفاق افتاده که در ادامه می‌خوانید.

 

آلبوم پرحاشیه‌ای که بالاخره مجوز ارشاد گرفت

مرداد‌ماه امسال بود که باز محسن چاووشی از پرطرفدارترین خوانندگان پاپ یک دهه اخیر موسیقی ایران خبر‌ساز شد. حواشی پیرامون مجوز ندادن به آلبوم «ابراهیم» توسط مرکز موسیقی ارشاد باعث شد تا این خواننده در تهدیدی اینستاگرامی خبر از انتشار آن بدون ‌مجوز دهد.

 

وی در پست خود این‌طور عنوان می‌کند: «در ابتدای فعالیتم بعد از ۶ سال تلاش برای دریافت مجوز و فعالیت به‌صورت رسمی در چارچوب معین همیشه تلاش کرده‌‌ام در اصول و قوانین حالا یا موافق یا بعضا مخالف سلایق شخصی‌‌ام جهت احترام قدم بردارم اما حالا‌...

 

من از مفصل این نکته مجملی گفتم/ تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل

نظر به پیگیری‌‌های مکرر تهیه‌کننده و مدیر اجرایی آلبوم «ابراهیم» تا این لحظه موفق به دریافت مجوزات از وزارت محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی نشده‌ایم.

 

با توجه به وقفه طولانی‌مدت و احترام به مخاطبینم و جهت دل‌گرمی این روزهای سخت به اتفاق تهیه‌‌کننده تصمیم به انتشار آلبوم در مرداد ماه گرفتیم.

 

بدیهی است که تا تاریخ بیستم مرداد‌ماه مثل ۹ ماه پیش منتظر می‌مانیم در غیر این‌ صورت با احترام تقدیم خواهد شد. شایان ذکر است آلبوم دارای کپی‌رایت بین‌المللی است و قوانین حق و حقوق مولفین و مصنفین رعایت خواهد شد. من غریبم و غریب را کاروانسرا لایق است‌...»

 

البته در حواشی آلبوم «ابراهیم» محسن چاووشی باید گفت ماه گذشته خبرهایی مبنی‌بر اصلاحیه پنج قطعه از این آلبوم منتشر شد. اصلاحیه‌‌هایی که گویا محسن چاووشی حاضر به انجام آنها نشده بود. خبر تا جایی پیش رفت که حتی شایعه شد محسن چاووشی ممنوع‌‌الکار شده است. البته رئیس واحد نظارت و ارزشیابی دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد خبر ممنوع‌‌الکاری محسن چاووشی را تکذیب کرد.

 

محسن چاووشی در این آلبوم سعی کرد فرم جدیدی از موسیقی را ارائه کند همان‌طور که او در سال‌های گذشته نیز با انتشار آلبوم‌هایی چون: «من خود آن سیزده‌ام»، «امیر بی‌گزند»، سنتوری‌) و... فضاهایی جدید را تجربه کرده است. این آلبوم البته و بعد از جنجال‌های فراوان، روز یکشنبه، ۱۱ شهریور‌ماه در سه نسخه فیزیکی با ۶ قطعه، مجوز رسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را گرفت و روانه بازار موسیقی شد.

 

 

 از لغو کنسرت تا برگزاری کنسرت رایگان در سال بحران اقتصادی

پنجم تیرماه امسال بود که سیروان خسروی، ۱۲ سانس کنسرتش را به‌دلیل وضعیت بد معیشتی جامعه لغو کرد و مجبور به پرداخت غرامتی ۱۵۰ میلیون تومانی برای خسارت کنسلی اجرا به سالن‌هایش شد.

 

این اجراها قرار بود از ۲ لغایت ۷ مرداد ۱۳۹۷ در مرکز همایش‌های برج میلاد -‌هر روز دو سانس‌- روی صحنه بروند.

 

البته به فاصله چند روز بعد از این ماجرا، کنسرت نمایش «سی» که پس از گذشت چهار ماه تلاش از آغاز پیش‌تولید آن به خوانندگی همایون شجریان و آهنگسازی سهراب پورناظری و کارگردانی حسن معجونی با متنی از محمد چرم‌شیر قرار بود در سالن رویال هال به اجرا درآید، به‌یک‌باره توسط روابط‌عمومی برنامه لغو شد. آنها دلیل این کار را مساعد نبودن شرایط اجتماعی و خاص و ویژه‌بودن پروژه «سی» عنوان کردند. در بیانیه آنها آمده بود که تاریخ اجرا تا زمانی بهتر و در روزگاری مهربان‌تر که مردم شریف این مرز و بوم غم‌ و نگرانی‌ معیشتی کمتری داشته باشند، به تعویق می‌افتد. خبر حمایت‌های مردمی خواننده‌ها، تنها به اینجا اکتفا نکرد و در مرداد‌ماه بود که جمعی از خوانندگان در اقدامی عام‌المنفعه و جهت برگزاری کنسرت‌های رایگان در سطح شهر و با هدف تسکین مشکلات اقتصادی مردم اعلام آمادگی کردند.

 

حتی در این مسیر، دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با اعلام آمادگی خود از صدور مجوز کنسرت‌های رایگان به حمایت از این اقدام مردم‌دوستانه اقدام کرد. قرعه این کار خیرانه عملا با اجرای ارکستر‌ سازهای ملی ایران به خوانندگی محمد معتمدی و رهبری علی‌اکبر قربانی، هشتم و نهم شهریور در پارک آب و آتش تهران محقق شد. اجرایی که در آن قطعاتی از موسیقی ایرانی را برای عموم مردم و به‌صورت رایگان و بدون هیچ‌گونه ادعایی برگزار کردند. البته ناگفته نماند این خواننده چند‌ماه پیش از این اجرا، برنامه‌ای مشابه را در شهر ساری و به‌صورت رایگان برای مردم برگزار کرده بود که با استقبال بسیار زیاد مردم روبه‌رو شد.

 

 

خداحافظی محمدعلی بهمنی از شورای شعر و ترانه دفتر موسیقی ارشاد

اواسط شهریور‌ماه امسال بود که خبر استعفای محمد‌علی بهمنی از سمت ریاست شورای شعر و ترانه دفتر موسیقی تیتر رسانه‌ها شد. این شاعر و ترانه‌سرای نام‌آشنای کشورمان، دلیل خداحافظی‌اش را که ۱۷ شهریور منتشر شد، این‌طور عنوان کرد: «من باآگاهی‌اشتباهم از قبول‌‌ (ریاست‌ شورای ترانه‌) نه به‌دلیل اینکه ۶ ماه است کارشناسانش‌ هم حقوقی دریافت نکرده‌اند، فقط به این دلیل که دیگر مزاحم ترانه‌های ضعیف نباشم، استعفا می‌دهم.» وی معتقد است؛ متاسفانه روزگاری را می‌گذرانیم‌ که‌ برای‌ تخریب «موسیقی» رندانه‌ دارند ارج باید و نبایدهای کلمه در ترانه را از باورهای‌مان می‌ربایند.

 

البته کلیدواژه مهم «ترانه‌های ضعیف» در این متن و حتی مطرح‌شدن آن از سوی منتقدان موسیقی پاپ و منتقدان شورای شعر در یکی، دو سال اخیر باعث شده بود تا انتظارات از شورا بیشتر شود و برخی به صراحت بگویند چرا برخی ترانه‌های سطح پایین پاپ باید از سوی شورای شعر دفتر موسیقی مجوز بگیرند. وی در صحبت‌های خود بر این نکته اشاره کرده بود که همکاران من در شورای شعر دفتر موسیقی سعی می‌کنند تا شعرها و ترانه‌های مبتذل و سخیف را رد کنند، اما متاسفانه همین آثار از کانال‌های دیگر مجوز پخش می‌گیرند. البته این کناره‌گیری تنها کمتر از یک ماه اتفاق افتاد و با درخواست ترابی، رئیس دفتر موسیقی ارشاد، دوباره وی در کسوت ریاست شورای شعر و ترانه ابقا شد.

 

جشنواره موسیقی فجر کم‌رمق و پرحاشیه

انصراف دو خواننده موسیقی از حضور در جشنواره موسیقی فجر، کمترین حاشیه درمورد یکی از مهم‌ترین رویدادهای موسیقی کشور است که به فاصله دو روز پس از هم و در روزهای ۶ و هفت بهمن اتفاق افتاد. موضوع از آنجا اتفاق افتاد که آنها در نامه‌ای سرگشاده به دبیر جشنواره خواستار این شدند که چرا نباید اسم‌شان در جدول رسمی جشنواره و تنها چند روز مانده به آغاز آن باشد؛ تبعیض در اجرای بعضی خواننده‌ها و ایجاد فرصت همکاری برای دیگران با دو گروه دیگر و محدود‌کردن آنها به حضور در یک گروه، موضوعی دیگر بود که آن را برخلاف یک جشنواره معتبر موسیقی می‌دانستند و به آن اعتراض داشتند. البته تنها به فاصله چند ساعت بعد، روابط‌عمومی ستاد جشنواره موسیقی فجر در پاسخ به این هنرمندان متنی را دراختیار رسانه‌ها قرار داد که تمام این موارد را از اساس نفی می‌کرد و تنها آن را ساخته ذهنی این هنرمندان می‌دانست.

 

 البته جشنواره از همان روزهای آغازینش با حاشیه‌های دیگری همراه بود. تعطیلی اجرای بانوان با وجود صحبت‌های شهرام صارمی، دبیر اجرایی جشنواره که پیشتر و در مصاحبه‌های خود خبر از حضور پنج گروه متقاضی شرکت در جشنواره داده بود اتفاق دیگری است که نشان می‌دهد موضوع حل شده نگاه جنسیتی هنوز وجود دارد.

 

حذف جایزه باربد، اتفاق بد دیگری در هنر موسیقی کشور بود که باعث شد میان اهالی موسیقی خبر‌ساز شود.

 

جایزه بار‌بد که اتفاقی بزرگ و مفید در رونق جشنواره موسیقی فجر بود به‌یک‌باره با روی کار آمدن تیم اجرایی جدید از برنامه‌های جشنواره حذف شد. اعلام بی‌اطلاعی شاهین فرهت، دبیر جشنواره موسیقی از حذف این جایزه و پیشنهاد دبیرخانه به گروه‌های خارجی و داخلی شرکت‌کننده این رویداد برای استفاده از آثار شاهین فرهت و امیر‌مهیار تفرشی‌پور از سیاستگذاران اصلی جشنواره در اجراهای خود از دیگر نکات قابل‌توجهی است که موجب بروز شائبه‌هایی برای جشنواره موسیقی فجر شد.

 

البته به آنها باید دعوت‌نکردن هیچ‌کدام از خوانندگان با‌سابقه‌ عرصه موسیقی پاپ، حذف بخش کودک در جشنواره سی‌وچهارم و محدود‌شدن بخش بین‌الملل به حضور پنج گروه و نیمه‌تعطیل ماندن آن در مقایسه با سال‌های گذشته را هم اضافه کرد. در ۹ اسفند‌ماه امسال علی رهبری، آهنگساز و رهبر ارکستر در نامه‌ای خطاب به وزیر ارشاد، مهم‌ترین مشکلات عرصه موسیقی ایران را یادآور شد.

 

سرفصل‌های این نامه به مشکلات جشنواره موسیقی فجر، بنیاد رودکی و اعطای مجوز به قطعات موسیقی اشاره دارد و رهبری معتقد است؛ اینها مشکلات تازه‌ای نیستند و طبیعتا سال‌ها پیش باید به آنها پرداخته می‌شد و بدون هیچ تعارف و ملاحظه‌ای باید بگویم این مشکلات تاکنون صدمات جبران‌ناپذیری به چهره و آبروی وزارت ارشاد وارد کرده‌اند و بی‌هیچ شک و شبهه‌ای این مشکلات بدون اقدام مستقیم حضرتعالی قابل حل نخواهند بود. البته نمونه‌های این اعتراض در چند سال اخیر بسیار اتفاق افتاده و اگر نخواهیم خیلی دور برویم باید به اعتراض پوریا اخواص و امیر اثنی‌عشری و چند بانوی نوازنده در دوره اخیر جشنواره اشاره کنیم؛ موضوعی که باید دید چقدر مورد توجه وزیر ارشاد و مدیران ارشد این وزارتخانه قرار گرفته و درصدد رفع آن در دوره آتی جشنواره برمی‌آیند.

 

 

newspaper.fdn.ir
  • 13
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه

انواع ضرب المثل درباره شتر در این مقاله از سرپوش به بررسی انواع ضرب المثل درباره شتر می‌پردازیم. ضرب المثل‌های مرتبط با شتر در فرهنگها به عنوان نمادهایی از صبر، قوت، و استقامت معنا یافته‌اند. این مقاله به تفسیر معانی و کاربردهای مختلف ضرب المثل‌هایی که درباره شتر به کار می‌روند، می‌پردازد.

...[ادامه]
ویژه سرپوش