جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
۱۴:۰۴ - ۲۶ تير ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۴۰۶۶۳۶
چهره ها در سینما و تلویزیون

احساس کردم بدون مهرداد نمی‌توانم زندگی کنم

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,فریبا نادری و همسرش
گفت‌وگو با فریبا نادری به‌بهانه ازدواج و آغاز زندگی مشترک

جذابیت‌های دنیای بازیگری و تصویر موضوعی انکارناشدنی است و به‌همان نسبت هم اخبار و اتفاقات حول و حوش این دنیای پرسروصدا همیشه جالب و دارای مخاطب است؛ یکی از اخبار پرطرفدار این حوزه ازدواج هنرمندان است. فریبا نادری یکی از بازیگرانی است که طی چند روز گذشته اخبار و تصاویر ازدواجش در فضای مجازی منتشر شد.

نادری در مورد خصوصیات همسرش و دلایل انتخاب او برای ما توضیح داد. او تاکید می‌کند که در کنار همسرش آرامش بسیار زیادی دارد و تصمیم دارد به‌زودی طعم مادرشدن را هم بچشد. رویکرد فریبا نادری را راجع به ازدواج و دنیای کاری‌اش را در این گفت‌وگو می‌خوانید.

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,فریبا نادری و همسرش

ضمن تبریک ازدواجتان به‌عنوان اولین سوال چرا این‌قدر مراسم را بی‌سروصدا برگزار کردید؟ چرا خودتان در صفحه شخصی‌تان خبر را منتشر نکردید اما صفحه‌ها و کانال‌های خبری این خبر را علنی کردند؟

زندگی خصوصی‌ام متعلق به خودم است؛ بنابراین در حدی که باید، خبرگزاری‌ها و دوستان عزیزی که عکس و خبر منتشرمی کنند در جریان قرار گرفتند، به‌نظرم درهمان اندازه کافی بود. برخلاف یکسری از افراد که اطلاعات زندگی شخصی‌شان را در اختیار عموم می‌گذارند خیلی این کار را ترجیح نمی‌دهم.

همسرتان از همکاران شما هستند؛ یعنی در حوزه تصویر و رسانه کار می‌کنند یا به شغل دیگری مشغولند؟

خیر؛ او بسیار هنردوست و انسان فرهیخته‌ای است اما بازیگر نیست و در این زمینه فعالیتی ندارد.

مراسم ازدواجتان را در چه تاریخی برگزار کردید؟

مراسم ازدواجمان را به‌صورت خصوصی و خانوادگی برگزار کردیم؛ درواقع روز پنجشنبه، ۲۲ تیر‌ماه سال ۹۶ مراسم عقدمان را برگزار کردیم.

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,فریبا نادری و همسرش

بعد از مدت زیادی زندگی‌کردن به‌صورت مجردی، همسرتان دارای چه خصوصیاتی بود که شما او را برای ازدواج انتخاب کردید و تصمیم گرفتید که زندگی‌تان را با او به اشتراک بگذارید؟

باید بگویم از یک جایی به بعد احساس کردم که اگر با او نباشم زندگی را از دست داده‌ام، مهرداد بسیار مرد درستکار، با خدا و اهل زندگی است. او از ۱۳سالگی کار و تلاش کرده ودرنهایت الگوی رفتاری خیلی خوبی برایم است؛ با قاطعیت می‌توانم بگویم که در اطرافم مرد کم ندیدم، چه در دنیای کاری و چه فارغ از فضای هنری (نه فقط در بحث زندگی خصوصی بلکه مقصودم روبه‌رویی با آن‌هاست). به‌هر حال ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که به‌واسطه کارمان آدم‌های مختلفی را می‌بینیم اما تا به‌حال با کسی مواجه نشدم که بگویم ‌ای کاش او می‌توانست پدر بچه‌هایم باشد اما از زمانی که همسرم را دیدم دلم می‌خواست پدر فرزندانم باشد

در عکس‌هایی که از روز مراسم شما دیدیم چهره‌ای مملو از امنیت خاطر داشتید، از حس و حال خود در روز مراسم بگویید؟

این موضوع به علت آرامشی است که در آن روز داشتم تا جایی که تعدادی از دوستان می‌پرسیدند چرا استرس نداری و من در جواب گفتم که آن‌قدر در کنار این آدم احساس آرامش دارم که جایی برای اضطراب باقی نمی‌ماند؛ البته دوستانی که آن روز در کنارم بودند هم بی‌تاثیر نبودند چراکه دوستان خوب در این مواقع مشخص می‌شوند

فکر می‌کنید از این به بعد زندگی مشترک و متاهل بودن تاثیری بر روند کاری و شغلی شما داشته باشد؟

از آن‌جایی که من جزو معدود بازیگرانی نبودم که به گفته بعضی فقط با پیشنهادات آن‌چنانی سر کار می‌روند، بعید می‌دانم که چنین اتفاقی برایم بیفتد؛ از طرفی در برنامه خصوصی زندگی‌ام قصد دارم بچه‌دار شوم، ممکن است به‌علت مادرشدن از فضای کار، در زمان کوتاهی فاصله داشته باشم اما اگر دوستان تهیه‌کننده و کارگردان قصد همکاری با من را داشته باشند علاقه‌مند به کار‌کردن هستم

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,فریبا نادری و همسرش

حاشیه‌ها و اخباری در فضای رسانه منتشر‌شده بود مبنی بر این‌که به خانم‌های متاهل نقش‌های کمتری داده می‌شود، تصور می‌کنید آیا این قضیه شامل حال شما هم بشود؟

قبل از سریال «پرستاران» که سال گذشته کلید خورد به‌مدت یک‌سال و سه‌ماه برای کار پیشنهاد خوبی نداشتم در حالی که مجرد هم بودم، به‌همین دلیل نمی‌توانم تاهل را ملاک قرار دهم چرا که در آن زمان زن مجردی بودم که دلیلی برای این‌که کسی به من کار ندهد وجود نداشت.

درحال حاضر هم سر کار هستم. خدا را شکر این ماجرا شامل حال من نشده است، امیدوارم در ادامه هم این‌چنین باشد؛ به‌نظرم این مخاطب است که تا یک جایی انتخاب می‌کند چه بازیگرانی مشغول به کار باشند، اگر ما کارمان را بد ارائه دهیم بلافاصله با انتقاد مردم روبه‌رو می‌شویم. کارگردانان و تهیه‌کننده‌ها همگی نسبت به این موضوع آگاهند و ممکن که در روند کاری بازیگر تاثیرگذار باشد اما به‌هر حال در مواقعی هم روابط وجود دارد و بر ضوابط هم غلبه می‌کند اما هر چه خدا بخواهد همان می‌شود من بیشتر از انسان‌ها به خدا معتقدم.

بعد از ساخت سری اول مجموعه «پرستاران» به نظر شما لزوم ساخت قسمت دوم هم احساس می‌شد؟

«پرستاران» از همان ابتدا پروژه‌ای پنجاه‌قسمتی بود اما به‌دلیل فشردگی جدول پخش، وقفه‌ای بین دو قسمت افتاد؛ در واقع فرصتی به ما دادند تا سری اول پخش شود و ما فصل دوم را کار کنیم. در ابتدا قرار بود پنجاه‌قسمت پشت سرهم به پخش برسد که در نهایت به دو فصل سی‌قسمتی تقسیم شد. سریالی مانند «پرستاران» پتانسیل ساخت تا هفتصد‌قسمت را هم دارد، مردم ما خیلی حوصله تماشای سریال‌های طولانی را ندارند چرا که آموزشی در این زمینه داده نشده و فرهنگ آن جا نیفتاده است وگرنه چنین کاری نه با تیم ما بلکه با تعدادی دیگر هم قابلیت ادامه‌دار شدن را دارد. «پرستاران» را می‌توان سال‌های سال ساخت.

کار‌کردن با علیرضا افخمی برایتان سخت‌تر بود یا شهرام شاه‌حسینی؟

کار با علیرضا افخمی یکی از شیرین‌ترین و لذت‌بخش‌ترین تجربه‌هایم محسوب می‌شود؛ او یکی از معدود کارگردانانی است که برایش دلتنگ می‌شوم. کار با شهرام شاه‌حسینی هم به علت نزدیکی سن و سال و روحیات به لحاظ بده‌بستان‌های بازیگری راحت بود، باید با افخمی کار کنید تا متوجه شوید.

این‌روزها در پروژه «گمشدگان» مشغول هستید نقشتان در این مجموعه چیست؟

محبوبه عزتی، دختر عاقل خانواده است که با پدرش رابطه بسیار خوبی دارد، پدری که همسر خود را از دست داده و دو فرزند دارد، محبوبه دختری است که خود را فدای خانواده کرده است، شغلش را دوست دارد، او دختر ثروتمندی است که با خصلت مردم دوستی‌اش وارد رشته پرستاری شده و بسیار به مردم علاقه‌مند است. دختری پرتلاش و کاربلد که تمام سعی‌اش را می‌کند تا اگر جایی حقی از پرستاران نادیده گرفته شده با زبان و ادبیات مختص به خودش پس بگیرد.

برنامه شما برای زندگی مشترک و کاری‌تان چیست؟

همان طور که گفتم اولویتم برای زندگی شخصی مادر شدن است زیرا احساس می‌کنم مادر شدن موهبتی الهی است و دلم می‌خواهد لایق مادر شدن باشم. برای دنیای کاری هم درحال حاضر مشغول کار «گمشدگان» هستم و باید دید که در آینده چه پیشنهاداتی مطرح می‌شوند.

پیشنهاد دیگری در این روزها نداشته و ندارید که آن را پذیرفته باشید؟

دو پیشنهاد تئاتر مطرح شد که علاقه زیادی به آن‌ها نداشتم، به‌زودی یک نمایشنامه‌خوانی در اصفهان دارم، کاری هم در رسانه بود که متن آن را دوست نداشتم در مجموع اخیرا پیشنهاد خیلی خوبی نداشتم. اما در آخر مایلم از دوستانی که ازدواجم را بسیار زیبا تبریک گفتند تشکر کنم، عزیزانی مثل بهنوش بختیاری، نیوشا ضیغمی، نرگس محمدی، محسن افشانی و... ازکسانی که شاید کمتر آن‌ها را می‌بینم که فقط تبریک گفتند و زخم زبان نزدند (چه همکاران و چه کسانی که در فضای مجازی پیام می‌گذارند).

در پایان برای تمام دختران دم‌بخت مملکتم آرزوی خوشبختی دارم همچنین از تهیه‌کننده خوب سینما و تلویزیون محمدرضا شفیعی که جزو اولین نفراتی بود که ازدواجم را تبریک گفت سپاسگزاری می‌کنم.

khabargozarisaba.ir
  • 17
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۷
غیر قابل انتشار: ۹
جدیدترین
قدیمی ترین
بازیگر دوست داشتنی است
این چطوری با این ازدواج کرده؟
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش