سه شنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۴
۱۰:۵۵ - ۰۹ آبان ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۸۰۲۳۲۷
چهره ها در سینما و تلویزیون

گفت و گو با محمود شهریاری، رکورددار ممنوع الکاری

محمود شهریاری,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
انتقاد تند محمود شهریاری از رویه جذب بازیگران برای اجرای برنامه ها. این مجری با سابقه در گفتگو با ما، دلایل مخالفت خود را توضیح داده است. او همچنین نظرش درباره رامبد جوان و مهران مدیری را بیان کرده و عملکرد کامران تفتی را زیر سوال برده است.

از پیشکسوتان اجرا پس از انقلاب است و البته جزو رکوردداران ممنوع الکاری. محمود شهریاری سال ها است فرصت اجرا به دست نیاورده و فعالیتش را در بیرون از سازمان صدا و سیما انجام می دهد. سراغ او رفتیم تا با او در این باره گفتگو کنیم. شهریاری این بار هم بدون تعارف نظرش را گفت و توضیح داد چرا رویه تلویزیون برای جذب بازیگران و به عنوان مجری نادرست است.

 

او می گوید نمونه هایی مثل رامبد جوان و مهران مدیری به این دلیل موفق هستند که بیش از اجرا، بازی می کنند. شهریاری از کامران تفتی نام نمی برد اما اشاره هایش گویا است؛ به عقیده او نمی توان یک بازیگر مجرد را در مقام مجری برنامه «وقتشه» که رسالتش ترویج ازدواج است، پذیرفت. شهریار مقصر اصلی این اتفاق را مدیران تلویزیون می داند و در عین حال معتقد است بیش از همه خود بازیگران متضرر می شوند. 

 

یکی از جدیدترین نسخه هایی که سازمان صدا و سیما برای بالا بردن جذابیت برنامه هایش می پیچد، حضور چهره ها و بازیگران در مقام اجرا است. شما به عنوان کسی که سابقه ای طولانی در امر اجرا دارد، نگاه تان به این رویکرد چگونه است؟

 

- چهره های مورد علاقه مردم ممکن است جذابیت برنامه را بالا ببرند اما نه به عنوان کسی که دارد برنامه را اجرا می کند. این اتفاق اول از همه به ضرر بازیگرانی است که به سمت اجرا آمده اند چون اجرا با بازیگری دو مقوله کاملا متفاوت است و وقتی بازیگر در نقش مجری ظاهر می شود، مردم حس می کنند آن شخص در حال ایفای نقش است و در دراز مدت به صداقت کلام او شک می کنند که همه اینها به ضرر بازیگران است چون بدترین ضربه به آنها این است که جذابیت شان را برای کارگردان ها از دست می دهند و تجربه ثابت کرده به غیر از چند مورد محدود، سایر بازیگرانی که به سمت اجرا آمده اند در کار بازیگری شان خلل به وجود آمده است.

 

با اینکه الان به گفته خود بازیگران کار برای شان در سینما و تلویزیون کم شده، اما این هم دلیل نمی شود آنها به سمت اجرا بیایند. باید به این موضوع توجه کرد که چرا هیچ وقت کسانی مثل علی نصیریان، پرویز پرستویی یا رضا کیانیان پیشنهاد اجرا را نمی پذیرند، چون آنها به اهمیت کار خودشان در بازیگری پی برده اند.

 

اما نتیجه برعکس این ماجرا یعنی مجریانی که بازیگر می شوند، همیشه بد نبوده و مثلا نمونه هایی مثل صابر ابر و شهاب حسینی را داریم که کارشان را از اجرا شروع کردند.

 

- نمونه های انگشت شمار داریم.اما در همین ماجرای برعکس کسی را داشتیم که از اجرا به سمت بازیگری رفت و در سریال یوسف پیامبر (ع) بازی کرد و بعد به سمت موسیقی رفت و دوباره به اجرا بازگشت، اما نه مجری کاملی شد، نه خواننده موجهی شد و نه بازیگر قابل. مردم هم در این میان معطل می مانند که فلان فرد را باید در کدام نقشش بپذیرند. این را نه از روی تعصبم به بازیگری بلکه از روی دلسوزی درباره دوستان بازیگر می گویم.

 

به نظر می آید از زمانی روند استفاده از چهره ها در تلویزیون بیشتر دیده شد که رامبد جوان توانست با اجرایش خندوانه را تبدیل به برنامه ای موفق کند. البته جوان بازیگر کمدی بود و در یک برنامه تخصصی با همین سبک موفق بود.

 

- به نظر من باید خندوانه را به نوعی جزو استثنائات قرار دهیم چون در خندوانه بازیگری بیشتر چیره است تا اجرا. رامبد جوان هم اول کارگردان و بازیگر خندوانه است. این برنامه واقعا به دلیل همه ویژگی ها و المان هایی که دارد نمی تواند در کنار سایر برنامه های تلویزیون طبقه بندی شود. حتی بخش استندآپ کمدی هم در این برنامه به نوعی بازیگری است. بنابراین موفقیت های خندوانه ربطی به اجرا ندارد و بیشتر به سمت دسته بندی بازیگری می رود.

 

به نظر شما دورهمی را باید مثل خندوانه در قالب های دیگری دسته بندی کنیم؟

 

- مهران مدیری در تمام طول برنامه دارد بازی می کند. از آنجایی که قیمت در مقابل او با لحنی خاص می گوید «مدیری» تا جایی که در مقابل مهمانان می نشیند، همه از پیش توسط نویسنده نوشته شده است. حتی اگر به صورت بداهه هم حرفی زده می شود، بازیگری اش بر اجرا غالب است. اما این را باید مورد توجه قرار داد که با یک دو برنامه نمی شود کل تلویزیون را ارزیابی کرد و گفت به دلیل موفقیت این دو برنامه پس بازیگران توانایی اداره برنامه را دارند. تلویزیونی را که الان ۲۴ ساعته است و در نزدیک به ۳۰ شبکه برنامه دارد، باید در سطح کلان تر مورد بررسی قرار داد.

 

محمود شهریاری,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

 

ما درباره لطمه ای که بازیگران با تغییر مسیر به سمت اجرا، به کارنامه کاری خود می زنند صحبت کردیم اما این موضوع باعث بیکار شدن مجری ها هم می شود؟

 

- به نظر من مجری ها بیکار نمی شوند، چون در خارج از صدا و سیما آنقدر همایش و برنامه وجود دارد که مجریان در آنها حضور داشته باشند که مثلا خود من که سال ها است از تلویزیون دور هستم، وقتم پر است. اما چرا هیچ وقت از بازیگران نمی خواهند که این برنامه ها و همایش ها را اجرا کنند؟ چون بخش خصوصی برای خرجی که برای همایش ها و برنامه هایش می کند انتظار بازخورد و نتیجه دارد، بنابراین یک بازیگر توان اداره یک برنامه یا همایش را ندارد و بخش خصوصی هم که به بیت المال متصل نیست که به راحتی از آن خرج کنند.

 

اما خاستگاه مجریانی مثل شما، تلویزیون است و همایش های خصوصی را نمی توان به عنوان مقیاس پرکاری یک مجری در نظر گرفت.

 

- بله، درست است. اما وقتی تلویزیون قدر نیروهایی که خودش تربیت کرده را نمی داند، این نیروها هم جذب جاهای دیگر می شوند. وقتی اسماعیل میرفخرایی با جواد آتش افروز اجرا نمی کنند، آنها متضرر نمی شوند، بلکه تلویزیون دارد ضرر می کند و در نهایت مردم هستند که دیدن یک برنامه استاندارد را از دست می دهند. دقیقا یکی از دلایلی که تلویزیون به سمت بازیگران رفته است، ضعف در کشف و تربیت مجریان کاربلد است.

 

متاسفانه الان مجریانی در تلویزیون هستند که آنقدر از نظر تکنیکی ضعیف عمل می کنند که تلویزیون به ناچار به سمت بازیگران می رود. شاید جالب باشد بدانید که من بارها از مدیران شبکه ها پرسیدم اسم مجری فلان برنامه تان چیست و آن مدیر اسم مجری های شبکه خودش را نمی دانسته، انتظار دارید در این شرایط مردم نام مجری را به یاد بسپارند؟

با توجه به گفته های شما تلویزیون از بازیگران استفاده می کند تا هزینه ای برای تربیت یک مجری نپردازد.

 

- بله، دقیقا. بازیگران دوربین را می شناسند و به راحتی رابطه برقرار می کنند. در کنار آن فضای استودیو برای شان تعریف شده و از نگاه مخاطب و دوربین نمی ترسند. به همین دلیل هزینه و زمانی برای آشنایی او با این تجهیزات و فضاها صورت نمی گیرد. می بینیم یک بازیگر جلوی دوربین قرار می گیرد و می خواهد نقش یک روانشناس کودک را بازی کند، خوب مردم قبول نمی کنند چون آنها برای مشکلات و سوالات شان احتیاج دارند که یک کارشناس با سابقه را در قاب تلویزیون ببینند.

 

یا در اتفاقی که اخیرا با آن مواجه شدیم، استفاده از بازیگر مجردی بود که اصلا زندگی زناشویی را درک نکرده و می نشیند در مقابل زوج های جوان و آنها را برای ازدواج راهنمایی می کند. کدام عقل سلیمی این برنامه را می پذیرد؟ این آقا اگر می توانست و یا حتی به این موضوع اعتقادی داشت، خودش به ازدواج تن می داد. واقعا نمی دانم تلویزیون تا چه زمانی می خواهد با این بار کج طی مسیر کند چون واقعا به مقصد نمی رسد.

 

برای بیرون رفتن از این بحران چه باید کرد؟

 

- تلویزیون باید خودش را پیدا کند، از مجریان قدیمی که از رسانه ملی دور شده اند دلجویی کند. راه نجات تلویزیون بازگرداندن مجریانی است که اجرا، رسانه و ذائقه مردم را می شناختند و در کلام شان صداقتی وجود داشت و برای جذب بیننده، بازیگری نمی کردند. با معضل دیگری هم که تلویزیون روبرو شده، کپی برداری از روی شبکه های ماهواره ای است. تلویزیون ایران بالغ بر ۶۰ سال قدمت دارد و هزاران کارمند، اما از روی دست تلویزیونی که ۲۰ کارمند دارد، شوی استعدادیابی کپی می کند. من واقعا غصه می خورم، وقتی در برنامه تلویزیون حتی جملاتی را می شنوم که عینا در برنامه های ماهواره ای گفته می شود.

 

محمود شهریاری,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

 

به لحاظ مالی هم تفاوت بین انتخاب یک مجری یا یک چهره مشهور برای یک برنامه وجود دارد؟ یعنی تلویزیون حاضر است این تفاوت و بار مالی را بپذیرد اما همچنان انتخاب بازیگران را به برگرداندن مجری های قدیمی ترجیح می دهد؟

 

- سیاست های غلطی وجود دارد که تلویزیون به این سمت رفته است. چون پول حاصل کار و تولید مداومی نیست که تلویزیون با تحمل سختی ها به دست آورده باشد. پول تلویزیون پول بیت المال است و آن را به هر شکلی که می خواهند هزینه می کنند. برای ساخت برنامه هایی که بیننده را به تلویزیون برگرداند، همیشه ابراز می کنند که کمبود بودجه دارند و برنامه سازان را به سمت اسپانسرها و حامیان مالی می فرستند. به همین ترتیب همه چیز از کنترل خارج می شود و حتی حامیان مالی شرط و شروط می گذارند و الی آخر.

 

اما من واقعا نمی دانم که مدیران تلویزیون چه زمانی قرار است در این زمینه هوشیاری لازم را به دست بیاورند. اگر شبکه های خصوصی داشتیم و می توانستند از طریق ایجاد شبکه ها درآمد کسب کنند، معلوم می شد که چقدر تلویزیون موفق است. اما الان هیچ متر و معیاری برای سنجش درست وجود ندارد و رقابتی سازنده شکل نمی گیرد، پول ها و منابع مالی هم به همین طریق صرف می شود.

 

 

 

 

 

bartarinha.ir
  • 19
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش