یکشنبه ۰۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۰:۰۶ - ۰۸ آذر ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۹۰۱۹۶۸
چهره ها در سینما و تلویزیون

سوسن پرور: بلد نیستیم شاد باشیم!

سوسن پرو,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
درست است که با بازی در سریال «بزنگاه» ساخته رضا عطاران، بین عموم مردم به شهرت رسید اما پرور سال‌هاست در تئاتر فعالیت دارد و نقش‌های خوبی را بازی کرده و آثار متفاوتی را به عنوان کارگردان روی صحنه برده است.

به گزارش جام جم آنلاین، او سال گذشته در بخش استندآپ کمدی به همراه خواهر و دوستش به برنامه خندوانه آمد و نظر خیلی‌ها را جلب کرد.

 

این بازیگر در یکی از پست‌های اینستاگرامش نوشت که برخی از فالوئر‌هایش برای او کامنت و پیام می‌گذارند که چرا جراحی زیبایی و آرایش نمی‌‌کند! پرور دراین باره هم در اینستاگرامش و هم در مصاحبه با رسانه‌ها تاکید کرد که چهره‌ خدادادی‌اش را دوست دارد و نمی‌خواهد آن را دستکاری کند!‌ پرور این روزها نمایش هایلایت را در حال اجرا دارد، متن نمایش را با همکاری ریحانه حسن زاده نوشته و علاوه برکارگردانی، یکی از نقش‌ها را هم بازی می‌کند.

 

داستان نمایش هایلایت در یک آرایشگاه زنانه روایت می‌شود و زن‌هایی که به این آرایشگاه می‌آیند از خانواده و رابطه‌ خود با همسرشان می‌گویند؛ رابطه‌هایی که چنگی به دل نمی‌زند و نشان می‌دهد پای‌بست خانواده‌ها چندان محکم نیست! با پرور درباره چگونگی انتخاب موضوعی که چالش‌های خانواده‌های امروزی را بیان می‌کند همصحبت شدیم.

 

چطور شد برای نمایش هایلایت سراغ موضوع خانواده‌ها و چالش‌هایی که با آن روبه‌رو هستند، رفتید؟

اطرافم پر است از آدم‌هایی که در زندگی خانوادگی احساس شادی و رضایت نمی‌کنند!‌ همین موضوع باعث شد تا روی این موضوع حساس شوم که چرا چنین اتفاقی رخ داده است. با همکاری خانم حسن‌زاده تقریبا با ۷۰ زوج به صورت مستقیم و غیرمستقیم صحبت کردم و متوجه شدم که زیربنا درست چیده نشده و به همین دلیل حال خانواده‌ها و زن و شوهرها خوب نیست.

 

اما برای این‌که قصه تلخ نشود به لوکیشنی فکر کردم که بتوانم در آن کمدی خلق کنم و در نهایت به پیشنهاد خانم سمیه شوقی، لوکیشن آرایشگاه زنانه را انتخاب کردیم. در این مکان خانم‌ها بدون این‌که یکدیگر را بشناسند، راحت قصه زندگی خود را برای هم تعریف می‌کنند. هایلات چند روایت زنانه از خانواده‌ است. در این نمایش نه قضاوت کرده‌ام و نه راهکاری بلدم که ارائه کنم و بگویم از آن استفاده کنید، فقط آیینه‌ای گذاشته‌ام و برخی زندگی‌ها را در آن منعکس کرده‌ام. در این آیینه می‌بینیم که خانواده‌ها شرایط خوبی ندارند و باید هر کسی راهی برای نجات خود پیدا کند.

 

در تحقیقی که انجام دادید چه عواملی پیدا کردید که خانواده‌ها را به برزخ کشانده است؟

عدم‌خوشحالی! شادی غایب اصلی زندگی‌هاست. در یکی از دیالوگ‌های نمایش یکی از شخصیت‌ها می‌گوید: ما از صبح تا شب کار می‌کنیم که از زندگی لذت ببریم، اما هیچ‌کدام ما خوشحال نیستیم!‌

 

ما بلد نیستیم شاد زندگی کنیم یا خوشحالی را در جاهای اشتباه جست‌وجو می‌کنیم؟

این‌که چقدر به ما یاد می‌دهند شاد زندگی کنیم یک موضوع است، اما آنچه برای من مهم بود این است که ما چقدر بلدیم با همین چیزهایی که داریم، شاد زندگی کنیم ! من می‌توانم با یک ماشین مدل پایین هم کلی لذت ببرم، اما این خوشی و لذت را از خودمان دریغ می‌کنیم، چون در حسرت داشتن ماشین مدل بالا هستیم و منتظریم آن را به دست بیاوریم !‌

 

یعنی زیاد‌ه‌خواهی باعث شده غمگین و برخی اوقات ناسازگار باشیم؟

اسمش را زیاده‌خواهی نمی‌گذارم! ذات بشر این‌گونه است که هیچ‌وقت قانع نیست!‌ ما باید تلاش کنیم به بهترین‌ها دست پیدا کنیم، این صفت بدی نیست اما زمانی باعث عذاب ما می‌شود که نمی‌گذارد از داشته‌هایمان لذت ببریم! انسان با امید به دست یافتن به شرایط بهتر تلاش می‌کند، اما نباید اجازه دهیم حسرت جای امید را بگیرد و زندگیمان را تلخ کند.

 

دختران ما معمولا با این تفکر بزرگ می‌شوند که باید مردی از راه برسد و آنها را خوشبخت کند، در حالی‌که بهتر این است آنها خودشان قهرمان زندگی‌شان باشند و به همسر به عنوان همراه و یاور نگاه کنند، در نمایش هایلایت به این موضوع هم توجه کرده‌اید؟

اشاره‌هایی به این موضوع دارم که باید هر کسی خودش دست به زانویش بگیرد و بلند شود، اما در این نمایش هیچ سبک و سیاقی را نقد نمی‌کنم، فقط چند برش از زندگی‌های مختلف را نشان می‌دهم. بیشتر دوست دارم که بیننده هایلایت به قصه‌ شخصیت‌ها فکر کرده و با آنها همذات‌پنداری کند.

 

تئاترهایی که به موضوع خانواده و روابط بین زن و شوهرها می‌پردازد قابلیت این را دارد که در خانه فرهنگ محله‌ها و فرهنگسراها روی صحنه برود، چرا از این قابلیت کمتر استفاده می‌شود؟

این اتفاق نمی‌افتد چون بودجه‌ای برای این قبیل کارها در نظر گرفته نمی‌شود. تئاتر دو سه سالی است که در تهران تقریبا از مهجوری به در آمده آن هم به مدد فعالیت بخش خصوصی در تئاتر است. خیلی مشتاقم تئاترهایم را در شهرستان‌ها روی صحنه ببرم اما بودجه نیست!

 

اما معاونت فرهنگی شهرداری می‌تواند از این‌گونه آثار حمایت کند. شما مطالبه‌ای در این زمینه از شهرداری داشته‌اید؟

پیشنهاد اجرا در خانه‌های فرهنگ و فرهنگسراها خیلی خوب است اما من به عنوان فعال حوزه تئاتر نمی‌توانم چنین پیشنهادی را بدهم یا دنبال اجرایی کردن آن باشم. این را مسئولان فرهنگی و هنری باید پیگیری کنند. متاسفانه تئاتر در سبد فرهنگی و اقتصادی خانواده‌های ایرانی جایی ندارد! حتی قشر فرهیخته هم دوست ندارد برای تماشای تئاتر هزینه کند و بیشتر دوست دارد با بلیت مهمان به دیدن یک نمایش برود! عموم مردم که جای خود دارند. در حالی‌که در تئاتر می‌توان خیلی از موضوعات و مشکلات خانوادگی و اجتماعی را بیان کرد و مردم را به فکر واداشت. اما هیچ مسئولی روی این موضوع حساسیتی ندارد و تلاش نمی‌کند، ‌حتی اگر لازم است خانواده‌ها را با بسته‌های تشویقی به تماشای تئاتر ترغیب کند.

 

 

  • 19
  • 1
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش