جمعه ۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۰:۴۸ - ۱۵ فروردین ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۱۰۱۴۶۰
چهره ها در سینما و تلویزیون

گفت‌وگو با سرکرده داعش در «به وقت شام»

فیلم به وقت شام,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

به گزارش فارس، این روزها با اکران فیلم "به وقت شام" تقریباً همه مردم با تصویر یک داعشی با ریش‌های نارنجی و بلند و دیالوگ "چطوری ایرانی" آشنا هستند و افرادی که پای تماشای این فیلم نشسته‌اند از شخصیت این نقش اطلاع دارند که آن کسی نیست جز "ابو عمر شیشانی" که یکی از سرکرده‌های داعش بوده و در سال ۲۰۱۶ در سوریه به هلاکت رسیده است.

 

حال تصاویر این بازیگر به عنوان یک داعشی با عناوین مختلف از قبیل اینکه "اگر مدافعان حرم نبودند، این تصویر و امثال آن را باید پشت آیفون‌های منازل می‌دیدیم"، در شبکه‌های مجازی دست به دست می‌شود.

 

طبق هماهنگی‌هایی که با "جوزف سلامه" بازیگر نقش "ابوعمر شیشانی" صورت گرفت، گفت‌وگوی تصویری به زبان انگلیسی با او انجام دادیم که ترجمه این گفت‌وگو به همراه تصویر ارائه می‌شود که البته طبق گفته این بازیگر، خبرگزاری فارس اولین خبرگزاری است که بعد از اکران فیلم با او ارتباط برقرار کرده و مصاحبه بسیار مفصل و چالشی و البته صمیمی را انجام می‌دهد.

 

سلام آقای جوزف سلامه، حالتان خوب است؟‌ از دیدن شما خوشحالیم

 ‌ سلام ممنونم، من هم همینطور.

 

 اگر در تلفظ نام شما اشتباه کردیم لطفاً آن را بگویید چون ما تلفظ دقیق اسم شما را نمی‌دانیم

درست تلفظ کردید؛ صددرصد درست هست.

 

ممنون،‌ قبل از شروع مصاحبه اگر به دلیلی مشکل اینترنتی باعث شد، تماس قطع شود، پیش‌تر عذرخواهی کرده و البته ما بلافاصله دوباره با شما تماس برقرار خواهیم کرد.

 ممنون هیچ مشکلی نیست.

 

فیلم به وقت شام,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
فیلم به وقت شام,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
فیلم به وقت شام,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
فیلم به وقت شام,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

در ابتدا خوشحال می‌شویم یک بیوگرافی کوتاه از خودتان بگویید (یک بیوگرافی خیلی کوتاه لطفاً)؟

 من جوزف سلامه، اهل لبنان و بازیگر تئاتر هستم، همیشه تئاتر انجام می‌دهم و البته بعضی وقت‌ها فیلم نیز کار می‌کنم.

 

من فرصت این را داشتم که در یک قسمت از فیلم ایران به نام "به وقت شام" را به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا بازی کنم و البته این یک تجربه بسیار شگفت‌انگیزی برای من بود و حس می‌کنم نتیجه خیلی خوبی نیز داشته است. 

 

شما چند سال دارید؟ 

‌ من ۳۳ سال دارم.

 

‌لطفا چند کلمه‌ای در مورد حرفه خود یعنی تئاتر صحبت کنید؟ 

‌ من کارهای زیادی در تئاتر انجام دادم به طوریکه ۶ ماه از سال را با ۶ نمایش در طول ۶ روز به صورت فول‌تایم اجرا می‌کنم و می‌توان گفت تمام زندگیم صرف تئاتر شده است. 

 

وضعیت تاهل؟ مجرد یا متاهل هستید؟ 

‌من متاهل هستم؛ یعنی دو ماه قبل از شروع به وقت شام ازدواج کردم و در ماه عسل بودم که بلافاصله برگشتم و در فیلم "به وقت شام" ایران شرکت کرد‌م. 

 

تبریک می‌گوییم؛ به همسرتان از طرف ما سلام برسانید 

‌ ممنونم حتماً. 

 

لطفاً بگویید از چه زمانی شروع به بازیگری کردید؟‌

 تقریباً عمر بازیگری من از زمان دانشگاه شروع شد. من در سال ۲۰۰۳ به دانشگاه رفته و از همان زمان نیز شروع به بازیگری کردم. 

 

سوال بعدی در مورد این است که شما چگونه به فیلم "به وقت شام" دعوت شدید؟ منظور اینکه چگونه وارد تیم ابراهیم حاتمی‌کیا شده و در این تیم نقش گرفتید؟

‌یک بازیگردان به اسم "امیر شهاب" در لبنان بود که من را به ایران آورد و البته دوست آقای حاتمی‌کیا نیز است و بعد از ارزیابی‌ها برای نقش انتخاب شدم به‌طوریکه حدس می‌زنم آقای حاتمی‌کیا به خاطر نحوه نگاهم من را برای فیلم به "وقت شام" انتخاب کرد‌ و در کل آقای "امیر شهاب" بود که من را با آقای حاتمی‌کیا آشنا و به او معرفی کرد. 

 

نظر شما در مورد فیلمنامه چیست؟ یعنی وقتی فیلمنامه را خواندید چه حسی داشتید؟‌

 وقتی فیلمنامه را خواندم بسیار شوکه شده بودم چرا که خیلی تاثیرات خاصی داشت. از نظر من شبیه فیلم‌های هالیوود بود و در حقیقت از فیلمنامه ترسیدم چرا که من تا آن روز کارهای بزرگی در سینما انجام نداده بودم.

 

وقتی به ایران آمدم تا وارد تیم بازی فیلم "به وقت شام شوم"، صحنه‌ها را از نزدیک دیدم که بسیار عجیب و البته عالی بود و این شد که من نقش یک فردی را بازی کردم که در واقعیت یک شخص  شیطانی بود و باید کاری می‌کردم تا همه مردم از آن فرد نفرت داشته باشند یعنی باید به گونه‌ای بازی می‌کردم تا حس نفرت را به مخاطب بدهم.

 

نظر شما در مورد "ابو عمر شیشانی" چه بود؟ 

‌ تحقیقات زیادی در مورد او انجام دادم چرا که من باید نقش او را بازی می‌کردم.

 

مطالعه و تحقیقات شما در مورد "ابو عمر شیشانی" یکی از سووالات دیگر ما بود

خیلی خوبه. می‌توان گفت من باید نقش یک فرد را بازی می‌کردم که در حال یا در گذشته نزدیک زندگی می‌کرد و باید برای هرچه بهتر ایفای نقش این شخصیت در مورد آن فرد اطلاعات عمیقی به دست می‌آوردم به‌طوریکه حتی "چگونه راه رفتن"، "نفس کشیدن"، "چگونه نگاه کردن" و همه چیز درباره آن را باید می‌دانستم.

 

از این‌رو من سعی کردم با قبول این نقش وارد آن نقش شده و آن را کمی دوست داشته باشم. معتقدم حتی باید نحوه فکر کردن را نیز در نقش را همانند آن فرد ایفا کرد چراکه اگر مانند او فکر نمی‌کردم، نوع نگاهم نیز عوض می‌شد و به مخاطب حس خوبی نمی‌داد و با اینکه من نقش یک فرد شیطانی را می‌خواستم بازی کنم ولی با همان تفکر و شناخت رفتاری شخص وارد شدم و می‌دانید این یک کار بزرگی است که انجام شد. 

 

‌نقشی را که شما در "به وقت شام"  بازی کردید، نقش یک داعشی واقعی بود! چرا این نقش را قبول کردید؟

 این یک نقش خیلی خوبی بود چراکه باید کل زمان با اسب، شمشیر و آن نوع گریم بازی می‌کردم و این یک چالش برایم محسوب می‌شد و به نظر من باید یک بازیگر حتماً و همیشه خودش را در یک چالش قرار دهد و به خاطر همین من نیز این کار را انجام دادم.

 

آیا قبلاً در مورد آقای حاتمی‌کیا و کارهای او چیزهایی شنیده بودید؟

 بله، من در مورد آقای حاتمی‌کیا تحقیق کردم و می‌دانم او یک نابغه در سینماست حتی قبل از اینکه به ایران بیایم تمام کارهای او از جمله "بادیگارد" و "چ" را تماشا کردم و این کار بسیار تاثیر روی من داشت چراکه متوجه شدم آقای حاتمی‌کیا اکثراً در مورد جامعه حرف می‌زند و در مورد مشکلات جامعه و اینکه مردم جامعه آسیب می‌بینند، فیلم می‌سازد. 

 

به نظر شما حاتمی‌کیا کارگردان خوبی است؟

 او بسیار عالی است.

 

همانطور که می‌دانید فیلم "به وقت شام" در جشنواره فیلم فجر به عنوان بهترین انتخاب شده است؛ نظر شما در مورد این فیلم بعد از اکران چیست؟ 

 شاید اگر چیزی را که می‌خواهم بگویم، شما بشنوید شوکه شوید چرا که من هنوز فیلم را ندیدم ولی همیشه از کامنت‌ها و متن‌هایی که می‌نویسند، متوجه بازتاب خوب این فیلم شدم ولی متاسفانه اکثر کامنت‌ها به زبان فارسی است که من متوجه آن نمی‌شوم. 

 

شما می‌توانید آنها را برای ما ارسال کنید تا ما آنها را برای شما ترجمه کنیم؟ 

خیلی ممنونم، من دوستان زیادی در ایران دارم و البته دوستان زیادی از داخل تیم "به وقت شام" نیز دارم که در زمان ملاقات آنها عربی را کامل بلد بودند و برای من کامنت‌های فارسی را ترجمه می‌کنند و الان نیز آنها ترجمه کرده و می‌گویند مردم چه نظراتی دارند.

 

همانطور که می‌دانید و خودم نیز دیدم  خیلی از عکس‌‌های من با دیالوگ "چطوری ایرانی" در فضای مجازی پخش شده است. 

 

بله دقیقا آن یک دیالوگ معروف شده است 

 من عکس لحظه‌ای که دیالوگ "چطوری ایرانی" را می‌گویم را در همه جای فضای مجازی می‌بینم ،همه جا با تصویر "چطوری ایرانی" و با موضوعات مختلف پخش شده است و من نمی‌دانم این خوب است یا بد؟

 

بله قطعاً خیلی خوب است. آیا از نقش خودتان در فیلم "به وقت شام" راضی هستید؟ 

‌ منظورتان این است که نقش خود را ترک می‌کردم؟ نه به هیچ وجه.

 

منظور ما این است خودتان از نقش خودتان راضی هستید؟ 

‌ من حدس می‌زنم نقش خود را آن‌طور که لازم بود ایفا کرده و انجام دادم چرا که من باید کاری می‌کردم که مردم از من متنفر می‌شدند. 

 

بله شما این نفرت را به مخاطب انتقال دادید 

 بله،بله، نقش من در فیلم به گونه‌ای بود که همه باید از من متنفر می‌شدند و حدس می‌زنم همین کار را توانستم انجام دهم. 

 

‌آیا شما به خاطر این نقش تمرین‌هایی از قبیل اسب سواری و یا شمشیربازی داشتید؟ چرا که شما در این نقش توانستید ترس را بسیار خاص به مخاطب خود انتقال دهید

‌بله، می‌توان گفت من یک آموزش حرفه‌ای یک هفته‌ای با اسب داشتم به‌طوریکه اسم اسب من "شفق" بود و من یک هفته و هر روز هشت ساعت با "شفق" تمرین کردم‌ و البته من قبلاً در مورد شمشیرزنی نیز آموزش دیده بودم. 

 

آن چیزی که در این نقش برایم سخت بود، این است که همزمان هم باید اسب‌سواری می‌کردم و هم در اثر باد حرکت کرده و خود را کنترل می‌کردم و با یک شمشیر و مدام روی اسب و یک گریم سخت در گرمای فصل تابستان نقش یک منفور را بازی می‌کردم.

 

حالا در مورد گریم شما حرف بزنیم، شما یک گریم خاصی داشتید به طوریکه این گریم یک فرد خطرناک و متمایز از دیگران را القا می‌کرد! به طور مثال شما ریش نارنجی رنگ داشتید، چند ساعت برای گریم شما وقت صرف می‌شد؟ 

تقریباً من هر روز دو ساعت زیر گریم بودم و از همین جا از تمام گریمورهای فیلم "به وقت شام" تشکر می‌کنم چرا که آنها کار بسیار خوبی انجام دادند در حالی که من اصلاً در آن دوران ریش نداشتم و آنها هر روز مجبور بودند یک ریش بسیار بلند و خاص را روی صورت من به اجرا در بیاورند البته کار گریم آن وقت سخت بود چرا که تابستان بود و تحمل گریم در آن وقت زمانی بسیار سخت بود. 

 

با توجه به اینکه دیالوگ "چطوری ایرانی" شما در فیلم "به وقت شام" بسیار معروف شده است و حتی می‌توان گفت فیلم "به وقت شام" با این دیالوگ بسیار معروف‌تر شده است. آیا شما می‌توانید این دیالوگ را با همان حس و حال دوباره برای مخاطبان تکرار کنید؟ 

‌(تکرار دیالوگ چطوری ایرانی)

 

آیا معنی این دیالوگ را هم می‌دانید؟ 

‌ بله معنی را می‌دانستم و البته هر جمله‌ای را در اختیار من می‌گذاشتند یک مترجم نیز داشتم چرا که باید به من می‌گفتند که من چه چیزی را می‌گویم تا مطابق آن گفته حالت چهره‌ام را نیز تغییر دهم. معنی دیالوگ "چطوری ایرانی" را می‌دانستم ولی نمی‌دانستم این جمله مانند "بمب" خواهد بود.

 

آیا تا به حال به ایران آمده‌اید و یا دوست دارید که به ایران بیاید؟

‌ من واقعاً می‌خواهم همین الان به ایران بیایم زیرا مردم ایران در اینستاگرام من را فالو می‌کنند و برای من نوشته می‌فرستند و من می‌خواهم این مردم را ببینم؛ مردمی که کارم را دوست دارند و من واقعاً می‌خواهم کار دیگری را نیز در ایران داشته باشم و هیچ مشکلی با این موضوع ندارم.

 

البته من می‌خواهم در ایران کنار این مردم خوب، فیلم "به وقت شام" را ببینم. امیدوارم در روزهای نزدیک به ایران بیایم و دوست دارم با مردم در تماس و ارتباط باشم، دوست دارم از نزدیک نحوه کار و ساخت فیلم ایرانی را ببینم‌ و فیلم "به وقت شام" را در ایران به تماشا بنشینم. من به غرور مردم ایران و علاقه‌ای که به سینما دارند، علاقه‌مند هستم. 

 

مردم ایران نیز واقعاً شما را دوست دارند، پس اگر بخواهید به این علاقه در اینجا پاسخ دهید به مردم ایران چه می‌گوید؟ حتماً "چطوری ایرانی" را خواهید گفت؟ 

‌نه، "چطوری ایرانی" جمله من است و من هم واقعاً آن را دوست دارم ولی به مردم ایران می‌گویم که آنها را دوست دارم و به زودی امیدوارم در ایران بین مردم باشم و از نزدیک آنها را ببینم. 

 

ان‌شاء الله، ‌حالا در مورد داعش حرف بزنیم آیا اطلاعاتی در این مورد دارید؟ 

‌ من افراد داعشی را ندیدم و فقط از طریق تلویزیون، اینترنت، روزنامه و یا شنیدن حرف‌های مردمی که جنایت داعشی‌ها را دیده‌اند، متوجه داعش شدم به‌ طوریکه و وقتی پای صحبت‌های قربانیان جنایات داعش نشسته‌ام، به این نتیجه رسیدم که این مردم که خود را داعش می‌نامند، شیطان هستند و هیچ‌کسی نمی‌تواند کارهای آنها را درک کند.

 

متاسفانه تا وقتی که داعش بود مردم واقعاً رنج می‌کشیدند؛ به خاطر همین است که فیلم آقای حاتمی‌کیا در زمان مناسبی ساخته شد. 

 

حالا می‌خواهیم نحوه سوالات را عوض کنیم به طوری که همکارم یک کلمه خواهد گفت و شما یک کلمه در مورد آن بگویید 

باشه. 

 

داعش، امیدوارم به همین زودی به طور کامل از صحنه روزگار محو شوند. 

حاتمی‌کیا، یک استاد فوق‌العاده‌ای است و در حقیقت می‌توان گفت یک هنرمند و یک انسان فوق‌العاده و عالی هستند.

 

جوزف سلامه، ‌من کارم را دوست دارم و علاقه خاصی به آن دارم زیرا برای من یک حس خوشایند دارد وقتی که تمام مردم به خاطر این نقش من را دوست داشتند، این خیلی بزرگ است‌ به طوری که قلب من از این موضوع خشنود است چرا که من با اینکه نقش یک فرد منفی و شیطانی را بازی کردم ولی مردم ایران به من محبت و علاقه پیدا کرده‌اند. 

 

فیلم به وقت شام، ‌تاریخ در مورد این فیلم صحبت خواهد کرد زیرا کل تیم خیلی سرسختانه کار کردند و آن چیزی که ما نگاه می‌کنیم نتایج علاقه، شور و سخت‌کوشی یک تیم بزرگ است. 

 

 سینمای لبنان، ‌امیدوارم در آینده فیلمی مانند "به وقت شام" در سینمای لبنان نیز ساخته شود.

 

سینمای ایران، سینمای ایران برای من شگفت‌انگیز است چرا که جمعیت این کشور زیاد بوده و کارگردان‌ها و تهیه‌کنندگان زیادی نیز در این کشور وجود دارد که بخشی از جامعه هستند و کارهای بزرگی انجام می‌دهند. 

 

سید حسن نصرالله، ‌من حدس می‌زنم همه این شخص را دوست دارند چرا که فردی قوی بوده و هر چیزی را که گفته انجام می‌دهد و برای همه احترام قائل است و هیچ‌وقت قبول نمی‌کند افرادی را پای کار بیاورد که باعث به خطراندازی کشور شود! در نتیجه این مرد کسی است که همیشه با مردم بوده و با عدالت در روی کره زمین پیش می‌رود. 

 

 ابوعمر شیشانی، ‌من آرزو دارم زمین از شر چنین افرادی پاک شود و البته خداوند بهتر می‌داند که او و امثال او چه کارهایی کرده‌اند، از این‌رو لازم نیست در مورد آن در این مصاحبه بیشتر صحبت کنیم. 

 

سردار قاسم سلیمانی، او یک قهرمان بوده و به حق یک ژنرال و قهرمان ایرانی است و همه او را می‌شناسند که چقدر باهوش است و من حدس می‌زنم همه به او علاقه‌مند بوده و او را دوست دارند. 

 

از تمام جواب‌های خوب و کامل شما متشکریم؛ ‌ آیا سوال و موضوعی مانده که ما فراموش کرده و از شما نپرسیدیم و شما دوست دارید که آن را بگویید؟  البته من یک سوال را فراموش کردم و می‌خواهم بپرسم شما به چند زبان مسلط هستید؟‌

به زبان‌های عربی، فرانسه و انگلیسی می‌توانم صحبت کنم و همانطور که می‌بینید به خاطر فیلم‌ها کمی فارسی و کمی روسی نیز بلد هستم که البته من فقط جمله‌ها را حفظ می‌کردم و می‌دانستم که معنی آنها چیست ولی واقعاً نمی‌توانم صحبت کنم.

 

بله ما می‌دانستیم که شما فرانسوی بلد هستید. آیا موضوعی مانده که بخواهید بگویید؟ 

‌ من در مورد این مصاحبه از شما تشکر می‌کنم چراکه این مصاحبه برای اولین بار است که از طریق خبرنگاران ایرانی با من انجام می‌گیرد، من از مردم ایران ممنون هستم که از کار من خوششان آمده همچنین از مردم ایران ممنونم که نقشم را پذیرفتند و امیدوارم به همین زودی آنها را ببینم و شاهد کارهای مشترک دیگری نیز باشیم. 

 

از شما ممنون هستیم که وقت خود را صرف جواب دادن به سوال‌های ما کردید و امیدواریم شما را در کشور ایران و فیلم‌های دیگر ببینیم و حتی یک روز میهمان خبرگزاری فارس نیز باشید 

 

خیلی ممنون هستم و واقعا می‌خواهم که به ایران بیایم و اگر روزی به ایران آمدم دوست دارم دوباره مصاحبه‌ای را با شما داشته باشم. 

 

روز خوبی داشته باشید،خیلی ممنونم، خداحافظ ، فی‌امان‌الله

به فارسی: ‌"خیلی خوب است اینترویو"

 

ممنون هستیم شما بسیار خوب می‌توانید فارسی صحبت کنید

 بنده فقط یک مقدار می‌توانم صحبت کنم. 

 

کتایون حمیدی

 

 

  • 34
  • 8
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۱۱
غیر قابل انتشار: ۱۰
جدیدترین
قدیمی ترین
من دوست دارم اسم بازیگران پایتخت ۵ که نقش داعشی رو بازی‌کردن یعنی همون سه نفر که خانواده نقی معمولی رو دستگیر کردن رو بدونم
سلام گفتگوی خوبی بود اما یه جمله منو تحت تأثیر قرار داد ..اگر مدافعان حرم نبودند این چهره هارو باید پشت ایفون خونه هامون میدیدیم...واقعا خدا با پیامبر محشورشون کنه امیدوارم دیگه کسی نگه بخاطر پولش رفتن مدافع حرم شدن فکر نکنم هیچ مبلغی از جان شیرین تر باشه .شهیدای جنگ تحمیلی و مدافع حرم پای باورشون جون دادن اون ها رفتن تا مازندگی کنیم باید قدر دانشون باشیم...
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش