شنبه ۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۹:۳۶ - ۰۲ اردیبهشت ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۲۰۰۳۱۹
فیلم و سینمای ایران

گفت‌وگو با احمد کیارستمی؛

همه فیلم‌های پدرم بازسازی و پخش جهانی می شود

احمد کیارستمی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

«بنیاد کیارستمی» (Kiarostami Foundation) از سوی «احمد کیارستمی» در آمریکا رسما راه‌اندازی شد. این بنیاد بر آرشیو و انتشار آثار سینمایی و هنری عباس کیارستمی نظارت دارد و از آنجا که فرزند بزرگ زنده‌یاد عباس کیارستمی مقیم آمریکاست، طبیعی به‌نظر می‌رسد که فعالیت این مرکز فرهنگی در آمریکا پیگیری شود.  «احمد کیارستمی»، ریاست هیئت‌مدیره این بنیاد را عهده‌دار است، اما اعضای هیئت‌مدیره آن را سینماگران سرشناسی از کشورهای مختلف دنیا تشکیل می‌دهند، از جمله تام لادی (TomLuddy)، تهیه‌کننده آمریکایی و یکی از مؤسسان جشنواره تلوراید (Telluride Film Festival)؛

 

شیرین نشاط، هنرمند عکاس و فیلم‌ساز ایرانی معاصر؛ مارین کارمیتز (Marin karmitz)، تهیه‌کننده فرانسوی و مدیر شرکت فیلم‌سازی MK2؛ پیتر بکر (Peter Becker)، مدیر کمپانی پخش Janus Films؛ ریچارد لینکلیتر Richard) Linklater) ، کارگردان آمریکایی؛ الخاندرو گونسالس اینیاریتو Alejandro González) Inarritu)، کارگردان مکزیکی-آمریکایی. از وظایف این بنیاد می‌توان به جمع‌آوری، آرشیو، مرتب‌سازی و بازسازی عکس‌ها، فیلم‌ها و نوشته‌های عباس کیارستمی اشاره کرد، همچنین به‌سرانجام‌رساندن کارهای نیمه‌تمام استاد که به‌دلیل فوت نتوانست آن را ادامه دهد، از دیگر فعالیت‌های بنیاد کیارستمی محسوب می‌شود؛

 

مانند آماده‌کردن نمایشِ‌ فیلم کوتاه «مرا به خانه ببر» و فیلم «۲۴ فریم» که این روزها در ایران در گروه «هنر‌و‌تجربه» درحال اکران‌اند و همین‌طور نمایش عکس‌های استاد کیارستمی از برخی از آثار موزه لوور فرانسه که بخشی از آنها هم تحت عنوان «عکس‌های من و مونه» در موزه ملی ایران این روزها تحت عنوان «نمایشگاه موزه لوور» برای مخاطبان به نمایش درمی‌آیند و دست‌آخر هم احیای پروژه‌های جدید براساس کارهای عباس کیارستمی. با توجه به کارهای مهم صورت‌گرفته درباره این استاد فقید سینما و نیز اهمیت این موضوع که بعد از مدت‌ها تلاش و پیگیری احمد کیارستمی بالاخره بنیاد کیارستمی وارد فاز عملی شد و همین‌طور آماده‌شدن نمایش فیلم «۲۴ فریم» که در جشنواره کن و چندین جشنواره دیگر به‌نمایش ‌درآمده است، برآن شدیم که با احمد کیارستمی گفت‌وگو کنیم تا با جزئیات بیشتر این کار آشنا شویم.

 

  ایده راه‌اندازی «بنیاد کیارستمی» را از چه زمانی دنبال کردید. اصلا ماجرا چیست؟

بعد از فوت پدرم کارهای ناتمامی بود که باید انجام می‌شد. بسیاری از کارهای تمام‌شده قدیمی هم در شرایط خوبی قرار نداشت. مدت‌ها پیش فیلم کوتاه «رنگ‌ها» را به دختر کوچکم، تارا، نشان دادم. وقتی که فیلم تمام شد، پرسید «رنگ‌های فیلم کجا بودند؟»؛ چون همه‌چیز خاکستری بود. طبیعی بود که ما باید مسئولیت این کارها را به عهده می‌گرفتیم.

 

از دو سال پیش و پس از فوت پدر، در تقسیم کاری که شد، انجام این کارها برعهده من قرار گرفت. من ترجیح دادم که کارها با نام «بنیاد کیارستمی» انجام شود که هم شکل صحیح‌تری برای انجام کار بود و هم چنانچه در آینده در مسئولیت‌ها تغییری پیش بیاید کارها تحت اسم و ساختار مشخص ادامه پیدا خواهد کرد.

 

  با توجه به اینکه بنیاد‌های خصوصی فرهنگی در اروپا بیشتر از حمایت دولت‌ها بهره‌مند می‌شوند تا در آمریکا، چگونه این حجم از کارها را می‌توانید پیش ببرید؟

کاملا درست است. اروپا شکل و ساختار بهتری برای این‌گونه بنیادها دارد، ولی چون هیچ‌کدام از ما در اروپا زندگی نمی‌کنیم طبیعتا امکان راه‌اندازی بنیاد را در اروپا نداشتیم. با وجودی که پدرم شخصیتی جهانی بود و کارها و مخاطب کارهایش به یک محدوده جغرافیایی محدود نمی‌شوند، درست‌تر این بود که این بنیاد در ایران راه‌اندازی شود. متأسفانه امکان راه‌اندازی از راه دور برای من میسر نبود.

 

 

ضمنا مشکلات و محدودیت‌های قانونی ایران هم کار را برای یک بنیاد بین‌المللی دشوار می‌کند. به‌همین‌دلیل با توجه به مجموعه شرایط، بهترین انتخاب تشکیل بنیاد در محل زندگی من، یعنی سانفرانسیسکو بود. ولی همچنان امیدوارم که حضور فعالی در ایران داشته باشیم. کمااینکه فیلم «۲۴ فریم» همین الان یکی از اولین پخش‌های جهانی‌اش را در ایران دارد. سری عکس‌های «به من نگاه کن» برای اولین‌بار در ایران به نمایش درآمد و مشغول صحبت با آقای محمودرضا بهمن‌پور از «نشر نظر» برای چاپ کتاب‌های جدید هستیم. من مشغول برنامه‌ریزی کارهایی در اروپا و آمریکا هم هستم که متعاقبا اعلام خواهد شد.

 

  مایلم درباره فعالیت‌های این بنیاد که تاکنون به مرحله اجرائی رسیده‌اند، بیشتر بدانم؟

فکر می‌کنم مهم‌ترین کاری که تا الان انجام شده این بود که حقوق تمامی فیلم‌های قدیمی پدرم از کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای شرکت MK2 فرانسه خریداری شد و هم‌اکنون فیلم‌ها در حال بازسازی و زیرنویس‌شدن دوباره به زبان‌های فرانسه و انگلیسی هستند. شرکت MK2 بیش از ۱۰ سال بود که علاقه‌مند به خریداری حقوق پخش بین‌المللی این فیلم‌ها بود، ولی حتی با وجود خود پدرم این کار اتفاق نیفتاده بود. من باید به‌خصوص از خانم نسرین میرشب برای همه زحماتی که برای بسته‌شدن قرارداد کشیدند تشکر کنم. این فیلم‌ها با کیفیت خوب تا پایان سال ۲۰۱۸ آماده خواهند شد و هم‌اکنون بنیاد کیارستمی با شرکت MK2  در حال برنامه‌ریزی برای نمایش آنها در کشورهای مختلف جهان در پایان سال ۲۰۱۸ و سال ۲۰۱۹ هستند.

 

کارهای دیگری که بنیاد انجام داده، تمام‌کردن فیلم کوتاه «مرا به خانه ببر» بود که بعد از فوت پدرم در اکثر مراسم بزرگداشت ایشان به نمایش درآمد. فیلم «۲۴ فریم» هم همان‌طوری که گفتید به پایان رسید و برای اولین‌بار در جشنواره «کن» به نمایش درآمد و الان توسط Janus Films (یا همان Criterion)در آمریکا، کانادا و انگلیس پخش می‌شود. گروه «هنر و تجربه» هم در ایران پخش فیلم را برعهده دارند. کار دیگری که بیش از یک سال طول کشید، صحبت با مسئولان «موزه لوور» برای نمایش عکس‌های «به من نگاه کن» بود.

 

صحبت درباره نمایش این کارها در لوور چهار، پنج سال پیش توسط خود پدرم شروع و با عوض‌شدن مدیریت «موزه لوور» متوقف و کنسل شد. بعد از فوت پدرم من دوباره حدود یک سال با «موزه لوور» صحبت کردم. اول قرار بر این بود که چند کار در تهران و چند کار در نمایشگاهی درباره «هنر خاورمیانه» در لوور پاریس انجام شود. هماهنگی با «موزه ملی» توسط لوور فرانسه انجام شد، ولی بعدا به دلایل بودجه (و احتمالا سیاسی) نمایش بخش فرانسه کنسل شد و با تقاضای موزه ملی کارهای بیشتری از این مجموعه در تهران به نمایش درآمدند. البته مجموعه کامل این کارها بیشتر از کارهایی است که در موزه ملی به نمایش درآمدند.

 

  تقسیم‌بندی کارها چگونه صورت می‌گیرد؟ همکاران شما در بنیاد چه کسانی هستند؟

درحال‌حاضر کارهای کلی توسط خود من انجام می‌شود. در هر پروژه از دوستانی برای کارهای اجرائی آن پروژه کمک گرفته می‌شود. ضمنا من از دوستانی برای پیوستن به هیئت‌مدیره بنیاد دعوت کرده‌ام که در تصمیم‌گیری‌های اصلی کمک می‌کنند. مارین کارمیتز سال‌ها تهیه‌کننده فیلم‌های پدرم و خیلی به او نزدیک بود. سایر اعضای هیئت‌مدیره هم علاوه‌بر اینکه هرکدام در کار خود بسیار صاحب‌نام و معتبر هستند، همه با کارهای پدرم آشنایی کامل و دقیق دارند.

 

شخص دیگری که باید در هیئت‌مدیره می‌بود و به من کمک می‌کرد بهمن فرمان‌آراست که متأسفانه به دلیل محدودیت‌های موجود در روابط ایران و آمریکا امکان دعوت از ایشان را نداشتم. اگرچه که می‌دانم به شکل غیررسمی همیشه می‌توانم روی دوستی و راهنمایی آقای فرمان‌آرا حساب کنم. امیدوارم یا محدودیت‌ها کمتر شود یا من بتوانم راهی پیدا کنم تا از حضور ایشان به شکل رسمی در بنیاد بهره‌مند باشم.

 

  یکی از کارهای مهم شما آماده نمایش‌کردن فیلم  «۲۴ فریم» بود. با توجه به تألمات روحی‌تان در فقدان پدر چگونه این پروژه را به سرانجام رساندید؟

راستش به‌پایان‌رساندن «۲۴ فریم»، هم از نظر کاری و هم از نظر احساسی بسیار کار سخت و سنگینی بود. اول از همه من با همه کسانی که فکر می‌کردم به‌نوعی از فکرهای پدرم در این پروژه اطلاع دارند صحبت و سعی کردم تا می‌توانم اطلاعات جمع کنم. در هنگام کار روی هر فریم سؤال این نبود که ما چطور کار را می‌دیدیم. سؤال همیشگی این بود که بتوانیم تصور کنیم پدرم چطور فکر کرده و به اینجا رسیده بود و اگر بود چطور کار را تمام می‌کرد‌ و برای این کار کسانی که با پدرم کار کرده بودند بهترین مرجع بودند.

 

علی کمالی که در طول سال‌ها مسئولیت اجرای این پروژه را داشت بسیار کمک کرد. معصومه لاهیجی که سال‌ها مترجم پدر بود و هرجا نمایشی بود او را همراهی می‌کرد، خیلی اطلاعات به من داد. انسیه ملکی کار فوق‌العاده‌ای برای صداگذاری فیلم انجام داد که حقیقتا فیلم را نجات داد. سام جوانروح و تیمش در تورنتو به مدت سه ماه کارهای Post Production فیلم را انجام دادند. چارلز گیلیبرت تهیه‌کنندگی و پخش فیلم را برعهده گرفت. به‌غیر از سام که از دوستان قدیمی من است، تمامی این افراد کسانی بودند که با پدرم کار کرده بودند و بدون کمکشان قطعا کار به انجام نمی‌رسید.

 

با صحبت‌های مفصلی که با مسئولان «کن» انجام شد قرار بر این شد که فیلم در سالن اصلی کن نمایش داده شود. تا جایی که من می‌دانم این اولین‌باری بود که یک فیلم تجربی در «کاخ اصلی» به نمایش درآمد و نقدهای فیلم به‌طور شگفت‌انگیزی مثبت بودند. این فیلم یک فیلم تجربی با مخاطب خاص است و حتی هنگامی که خود پدرم بخش‌هایی از آن را نمایش داده بود، عکس‌العمل‌ها به این اندازه مثبت نبودند. به گمانم فقط خودش می‌دانست مجموعه فریم‌ها کنار هم چقدر قوی و تأثیرگذار خواهند بود.

 

ضمنا صحبتی با پیتر بکر (از شرکت Criterion) بعد از نمایش «کن»، سرنوشت فیلم را عوض کرد. تا آن‌موقع تصور ما بر این بود که فیلم فقط امکان نمایش در موزه‌ها را خواهد داشت، ولی پیتر معتقد بود این فیلم باید در سینما و به صورت کامل دیده شود و ابراز تمایل کرد که پخش‌ فیلم در آمریکا و کانادا و انگلیس را برعهده بگیرد. شاید خوانندگان شما بدانند که Criterion یکی از معتبرترین مؤسسات پخش فیلم‌های باارزش سینماست و من جایی بهتر از Criterion برای پخش فیلم نمی‌شناختم.

 

 

فرانک آرتا

 

 

 

sharghdaily.ir
  • 10
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش