جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۵۰ - ۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۲۰۰۶۰۱
فیلم و سینمای ایران

نگاهی به فیلم جهان با من برقص؛ مرگ با چاشنی زندگی [

فیلم جهان با من برقص,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

مرگ موضوع غریبی در سینمای ایران است و «جهان با من برقص» سروش صحت شاید یکی از بهترین نمونه فیلم‌های داخلی با محوریت این موضوع باشد.

 

جهانگیر (علی مصفا) که خود را در ماه‌های پایانی عمرش می‌بیند، برای زندگی سالم‌تر، ویلایی در شمال کشور را برای اقامت انتخاب کرده است. یکی از دوستان جهانگیر (کاظم سیاحی پور) از همین فرصت استفاده کرده و تمام دوستان قدیمی خود و جهان را برای گذراندن تعطیلاتی با او به این ویلا دعوت می‌کند. با گذشت زمان، همه این دوستان به نوبت سر می‌رسند و با موضوع مرگ جهانگیر روبرو می‌شوند؛ موضوعی که تاثیر مهمی روی زندگی هر کدام از این شخصیت‌ها می‌گذارد.

 

در این مدت کوتاهی که این شخصیت‌ها کنار یکدیگر هستند، سروش صحت به عنوان کارگردان و نویسنده فیلم، سعی کرده تا با محوریت موضوع مرگ، زندگی و باهم بودن انسان‌ها را با خوشی‌ها و سختی‌هایش به تصویر بکشد.

 

این موضوع که می‌دانیم شخصیت اصلی در انتهای فیلم قطعا خواهد مرد، در ابتدا باعث می‌شود فضای فیلم برای مخاطب کاملا تار و بدون امید به نظر برسد اما سروش صحت که بیشتر از همه آن‌ را به خاطر کارهای طنزش می‌شناسیم، در همین موقعیت دردناک مرگ آنتاگونیست استفاده کرده تا شوخی‌هایش را هم باز گو کند.

 

این شوخی بار طنز فیلم را زیادتر کرده و فضای آن را زیباتر می‌کنند. مهم‌تر از همه این موارد، این شوخی‌ها و تلخی‌ها کارگردان را برای رساندن هدف اصلی فیلم به خوبی یاری می‌کنند. صحت در جهان با من برقص می‌خواهد خاکستری بودن زندگی و بالا و پایین داشتن آن را نشان بدهد که این فیلم به خوبی از عهده این موضوع بر می‌آید.  فیلم هیچ‌وقت اجازه نمی‌دهد که شما در تاریکی مطلق غرق شوید و هر از گاهی موقعیت‌های کامیکی (حتی در تاریک‌ترین نقاط قصه) خلق می‌شود که از گرایش داستان فیلم به ناامیدی جلوگیری می‌کند.

 

برای دور شدن از سیاهی، دکور صحنه‌ها و لوکشینی که جهان با من برقص در آن‌جا فیلم‌برداری شده، نقش مهمی را ایفا می‌کند. صحنه‌های پر تعداد فیلم با فیلترهای رنگ غلیظ، میزانسن‌های متعددی که جلوه دلنشینی دارند همگی زنگ‌های تفریحی هستند که هم روی خوش زندگی جهان در ماه‌های پایانی عمرش را نشان داده و هم از تلخ و زننده شدن داستان جلوگیری می‌کند.

 

فیلم جهان با من برقص,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

موضوع «مرگ» به اندازه کافی هر شخصیتی را منفعل می‌کند و در نتیجه اکثر فیلم‌هایی که چنین مضمونی دارند، انگیزه‌های گوناگونی را برای شخصیت اصلی تعین می‌کنند که داستان فیلم به سمت جلو حرکت کند. این اتفاق به هیچ عنوان در جهان با من برقص رخ نداده و کاراکتر جهانگیر هیچ انگیزه خاصی ندارد که مخاطب را به همراه خود بکشاند. هیچ چالش خاصی برای او تعریف نشده که با آن برخورد داشته یا حتی آن را دور بزند. البته که فیلم پیام مشخصی دارد و همان‌طور که گفتیم‌، در انتها به خوبی آن را برای مخاطب بازگو می‌کند اما هیچ عنصر حرکت دهنده‌ای برای شخصیت اصلی وجود ندارد و همین مسئله در بسیاری از موارد فیلم را دچار شلختگی و بی هدف بودن می‌کند.

 

فیلم جهان با من برقص,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

جدا از این بی هدفی، قرار گرفتن جهانگیر به عنوان شخصی که با مرگ باید روبرو شود در موقعیت‌های مختلف باعث خلق لحظه‌های جالبی شده که همان راستای بیان هدف اصلی فیلم است. مثلا، جهانگیر که هر روز انرژی کمتری دارد، با خاطر خواه دختر خود روبرو می‌شود که یک جوانی ورزشکار و تنومند است. یا برای مثال این سوال برای او مطرح می‌شود که وقتی فردی بمیرد، چه بلایی سر اکانت اینستاگرام آن‌ فرد خواهد آمد. مهم‌تر از همه، جهان با من برقص واکنش افرادی که می‌دانند یکی از عزیزانشان را از دست خواهند داد را به تصویر می‌کشد.

 

در بسیار از بخش‌های فیلم، چه با تمی طنز و چه به صورت جدی، کاراکترها تاثیر مرگ احتمالی جهان بر دنیای اطرافشان را نشان می‌دهند. این واکنش‌ها نسبت به موقعیت هر کدام از این افراد متفاوت است. مثلا کاراکترهای فرخ (رامین صدیقی) و احسان (جواد عزتی) که تحت شرایط عادی به خاطر مشکلاتی که باهم دارند، همدیگر را ملاقات نخواهند کرد اما به خاطر موقعیت دراماتیک مرگ جهانگیر، در کنار و مقابل یکدیگر قرار می‌گیرند.

 

فیلم جهان با من برقص,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

در کل این فیلم چند زوج داستانی گوناگون دارد که هر کدام از آن‌‌ها یک قصه کوتاهی را تجربه می‌کنند؛ قصه‌های کوتاهی که سروش صحت و ایمان صفایی آن‌ها را تحت تاثیر مرگ شخصیت اصلی طراحی کرده و به سرانجام می‌رساند.

 

جدا از این موارد، نمادگرایی جالب فیلم در نشان دادن عکس و عکس‌العمل‌های تئاتری بازیگران در موقعیت‌های کاملا نمایشی و نوازنده‌هایی که به طور زنده در موقعیت‌های عجیب و غریب موسیقی جهان با من برقص را می‌نوازند، جلوه خاصی به این اثر سینمایی داده‌اند.

 

فیلم جهان با من برقص,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

جهان با من برقص، بیشتر از همه، قصه تلاش انسان‌ها برای باهم بودن حتی در شرایط سخت را به تصویر می‌کشد. بازیگران شناخته شده فیلم، مخاطب را تا آخرین لحظه پای این اثر نگه می‌دارد و فیلم حتی با وجود آن که قصه درست و درمانی ندارد، هدف نهاییش را به خوبی در انتها بیان می‌کند و به همین دلیل هم که شده نباید تماشای آن را در شرایط فعلی سینمای ایران از دست داد.

 

  • 12
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش