دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۱:۵۸ - ۲۰ خرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۳۰۴۷۷۹
فیلم و سینمای جهان

نگاهی به فیلم «رئیس» با بازی شاهرخ‌خان

شرافت یک تبهکار

سلطان بالیوود شاهرخ‌خان به‌ندرت در نقش یک تبهکار ایفای نقش می‌کند. شاهرخ‌خان که می‌توان به جرات او را مشهورترین بازیگر هندی حال حاضر جهان نامگذاری کرد، تخصص زیادی در ایفای نقش شخصیت‌های عاشق‌پیشه و مثبت دارد. اما در فیلم «رئیس» اثر راهول دولاکیا این شرایط تغییر کرده است.

 

تازه‌‌ترین نقش‌آفرینی شاهرخ‌خان شاید یکی از متفاوت‌‌ترین آثار کارنامه وی را رقم زده باشد زیرا او در قالب یک شخصیت شریر در قلب فیلم «رئیس» ایفای نقش می‌کند. رئیس، قاچاقچی مشهوری است که میان مردم شهرش از شهرت زیادی برخوردار است. رئیس قلبی از طلا دارد و سعی دارد با درآمدی که از راه قاچاق نوشیدنی‌های الکلی دارد برای اهالی شهر فقیرنشین خود اعمال مثبتی انجام دهد.

 

او که از کودکی کار خود را در عالم قاچاق و زیر نظر رئسای بی‌رحم و قدرتمندی آغاز کرده است به‌مرور زمان شهرتی به دست می‌آورد که وارد عرصه سیاست می‌شود. بی‌تردید «رئیس» با موضوع جالبی که در هسته مرکزی قصه خود دارد می‌تواند توجه مخاطبان سینما، حتی اشخاصی که علاقه زیادی به آثار بالیوود ندارند را نیز به خود جلب کند.

 

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان,شاهرخ‌خان

ماجراهای اثر تازه شاهرخ‌خان در دهه ۸۰ تا ۹۰ اتفاق می‌افتد، جایی که فساد پلیس، سیاستمداران و دیگر ارگان‌های دولتی شهرهای کوچک و بزرگ تمام هندوستان را در بر گرفته است و نزاع میان هندوها و مسلمانان در اوج بحران‌های خونین خود قرار دارد.

 

در چنین شرایطی شرافت دزدان در اعمال خلاف قانونی که انجام می‌دهند بیشتر به چشم می‌آید، زیرا افرادی چون رئیس با نقش‌آفرینی شاهرخ خان از دل مردم فقیر شهری چون گجرات سربرآورده‌اند و در کنار سود شخصی که از اعمال شریرانه خود می‌برند به شدت طرز تفکری ناسیونالیستی دارند و رشته‌های بسیاری از عواطف خود را در گرو مردم فقیر و بی‌گناه شهر خود می‌بینند.

 

رئیس با این جهان بینی کار خود را به‌عنوان یک قاچاقچی خرده پا آغاز می‌کند، او که کودکی با چشم‌هایی ضعیف است، عینکی به اصطلاح ته‌استکانی به چشم زده و بجای دفتر و کتاب شیشه‌های نوشیدنی‌های الکلی را در کیف مدرسه خود جا به جا می‌کند. این شیوه با مرور زمان حالتی جدی‌تر به خود می‌گیرد زیرا رئیس که دیگر به دوران بزرگسالی پا گذاشته است تمام پیچ‌و‌خم کار قاچاق را آموخته است و مسئول اصلی باج‌دهی به افسران مفسد پلیس گجرات شده است.

 

او که فردی بلند پرواز است تصمیم می‌گیرد کاروکاسبی خود را به راه انداخته و درآمد بیشتری به‌دست آورد. این تصمیم مشخصا با مخالفت روئسای دیگر قاچاق در شهرش مواجه می‌شود ولی رئیس موفق می‌شود نظر یکی از سران مافیای بمبئی را به خود جلب کند و با کمک او به‌صورت مستقل کار قاچاق در گجرات را آغاز کند. یکی از نکات جالب توجه در قصه فیلم «رئیس» رویکرد پوپولیستی یا عوام فریبانه شخصیت اصلی این اثر است.

 

در این که او علاقه زیادی به مردم فقیر شهرش دارد شکی نیست ولی نگاه سیاستمدارانه رئیس در حقیقت باعث به شهرت رسیدن و ماندگار شدن وی در این منطقه می‌شود، او از همان ابتدای کار با تمام پلیس‌ها و سیاستمداران فاسد شهر پیمان دوستی می‌بیندد و به‌مرور زمان با کمک‌های بسیار زیاد و قابل توجهی که به مردم شهرش می‌کند در دل تمام آن‌ها جا باز می‌کند.

 

این دلیلی است که قانون شکننده هندوستان و تمام افرادی که قصد سرنگونی این قطب بزرگ قاچاق نوشیدنی‌های الکلی در هند را دارند هیچ‌گاه توان نزدیک شدن و دستیابی به او را نداشته باشند. فلسفه رئیس که بارها در فیلم بیان می‌شود این است که؛ انجام هرکاری تا زمانی که به مردم آسیب نرساند مجاز است و انسان نباید از آن روی‌گردان باشد.

 

شخصیت رئیس در طول یک دهه حکومت غیر رسمی‌‌اش در گجرات دست به قتل‌های زیادی زد و حتی صاحبکار پیشین خود و رئیس مافیای بمبئی را با خونسردی به قتل رساند این اعمال در تناقض کامل با اعمال خیرخواهانه وی قرار می‌گیرد، زیرا از سویی دیگر رئیس باعث اشتغال بسیاری از مردان و زنان فقیر شهرش شد و حتی کمپانی کوچکی برای خیاطی زنان پا به سن گذاشته این منطقه به‌وجود آورد.

 

یکی دیگر از کارهای قابل‌توجه رئیس مربوط به ساخت شهرکی بسیار بزرگ و بخشیدن خانه به تمام افراد تهی دست است. رویایی که با دخالت سیاستمداران فاسد شهر به سرانجام نرسید و همین اتفاق باعث گردید که او تصمیم بگیرد وارد عرصه سیاست شود. تصمیمی که با حمایت بی‌سابقه مردم شهرش مواجه شد و او را به فاتح کارزار انتخاباتی گجرات مبدل کرد.

 

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان,شاهرخ‌خان

یکی از سکانس‌های به‌یادماندنی فیلم «رئیس» مربوط می‌شود به حمله شخصیت رئیس به مدیر کارخانه‌ای که نسبت به عاقبت کارگردانش بی‌تفاوت است. این سکانس در مکانی رخ می‌دهد که مردم در ماشین‌های خود در حال تماشای فیلمی از آمیتاباچان در سینمایی سرباز هستند و تدوینگر کار به‌خوبی موفق شده خشم و خون‌خواهی جوانان عصیانگر هندی را در دو اثر متفاوت و با فاصله زمانی نزدیک به نیم قرن با همدیگر تطبیق بدهد.

 

فیلم تا حد و اندازه‌ای که سینمای بالیوود اجازه می‌دهد جرم و تباهی را در سطح کشور هند در سال‌های مذکور به نمایش می‌گذارد؛ از این منظر که شاید مخاطبان سینمای هند کمتر اثری را به‌خاطر می‌آورند که شخصیت محوری آن کاراکتری شریر است و اعمال خلافکارانه‌‌اش بیشتر از هر مسئول دولتی دیگری به درد مردم فقیر این کشور می‌خورد. شخصیت رئیس که به‌خوبی توسط شاهرخ‌خان ایفا شده است با وجود اعمال عوام فریبانه‌‌اش کمک شایانی به وضعیت اقتصادی شهر فقیرنشینی چون گجرات کرده است.

 

او جبر جغرافیایی گرفتار آمده در آن را نمی‌‌پذیرد و حاضر است با توسل به هر عمل غیرقانونی وضعیت محیط زندگی خود را تغییر بدهد. رئیس باتوجه به این‌که یک مسلمان است از انجام خلاف‌های شخصی برای خود و خانواده‌‌اش روگردان است و نیازهای مردم شهرش را با مبلغی که از راه قاچاق به دست می‌آورد برآورده می‌کند.

 

او برای مدت مدیدی که بر سر قدرت بود وعده‌های غذایی تمام مردم شهرش را به‌صورت رایگان در اختیار آن‌ها قرار می‌داد. چنین رویکردی در فیلم باتوجه به عاقبت شومی که در پایان اثر شاهد آن هستیم وجوه سیاسی اثر را بسیار پررنگ کرده است زیرا پیش از هر تحلیلی بر اثری هنری باید توجه داشته باشیم که فیلم‌ها بازتاب‌دهنده وضعیت یک خطه خاص در برهه‌ای خاص هستند و وجود صداقت لازم در این پیغام‌رسانی اولین نکته مثبتی است که «رئیس» را از دیگر همتایان هندی‌‌اش متمایز می‌کند.

 

یکی از نکات مهمی که باید در مورد این اثر به آن اشاره داشت بازمی‌گردد به ترکیب بازیگرانی که در کنار شاهرخ‌خان به هنرنمایی پرداخته‌اند، سانی لئون که از عالم آثار مستهجن به شهرت رسیده است به‌صورت عجیبی و مشخصا با هدفی خاص در این اثر هندی ظاهر شده است و ترانه‌ای کوتاه را اجرا می‌کند.

 

این تصمیم‌گیری عجیب مدیران بالیوودی می‌تواند جنبه‌های مختلفی داشته باشد، برای مثال بالیوود سال‌هاست که درحال رقابت با محصولات هالیوود است و این عمل را می‌توان تقلیدی از عملکرد هالیوود در سال‌های اخیر به حساب آورد.

 

اما در نقطه نظری دیگر بالیوود قصد دارد مرزهای بسته و سیاست‌زده هندوستان را شکسته و با شرایط بحرانی منطقه‌‌اش مبارزه کند؛ در این مورد می‌توان دیگر گزینش بازیگر سئوال برانگیز فیلم «رئیس» را مثال زد، ماهیرا خان؛ بازیگر پاکستانی که نقش همسر شاهرخ‌خان را در فیلم ایفا می‌کند با وجود تمام ممنوعیت‌هایی که پاکستان در سال گذشته برای سینمای هند به‌وجود آورد حاضر به انجام این عمل شده است.

 

این در حالی است که مسئولان پاکستانی پس از اکران فیلم نیز حاضر به همکاری با پخش‌کننده‌های اثر نشده و پس از مدتی اکران فیلم در پاکستان را ممنوع اعلام کردند. اتفاقی که بی‌ربط به پیام اصلی فیلم «رئیس» نیست و متاسفانه قدرت سیاست را همچنان برتر از کالای فرهنگی نشان می‌دهد.

 

درنهایت باید گفت فیلم «رئیس» شاید اثری قابل مقایسه با آثار قدرتمند سینمای روز جهان نباشد ولی تماشای آن باتوجه به پیام‌های سازنده‌ای که در دل روایت خود دارد و رویکردهای هدفمند تولیدی که سازندگان اثر در ذهن داشته‌اند، خالی از لطف نیست و می‌توان آن را نمونه شرافتمندانه‌ای از سینمای صادق در سینمای صنعتی رو به پیشرفت بالیوود به شمار آورد. اثری که می‌تواند آغازگر راهی جدید برای آثار بالیوودی و حتی سلطان آن شاهرخ‌خان باشد.

 

آرش واحدی

 

 

khabargozarisaba.ir
  • 9
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش