شنبه ۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
۲۱:۵۰ - ۱۸ اسفند ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۱۲۰۳۱۶۵
موسیقی

گفت‌و‌گو با «اردال ارزینجان» نوازنده مطرح ساز «باغلاما»

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی,اردال ارزینجان

اردال ارزینجان(Erdal Erzincan) چه درعرصه موسیقی سنتی ترکیه و چه درحوزه نوازندگی ساز باغلاما در دنیا شناخته شده است. این هنرمند تا به امروز بیش از٣٠ آلبوم منتشر و گروهی به نام خودش تأسیس کرده است که در همراهی با ١٨ نفر از شاگردانش با آن در سراسر جهان به اجرای موسیقی می‌پردازند.

 بی‌تردید آنچه از گذشته تا به امروز توانسته پلی میان کشورهای شرق و غرب و دیگر سرزمین‌ها باشد فرهنگ و هنر است نه سیاست و اقتصاد.الحان موسیقی و نغمه‌های شرقی اگرچه به لحاظ ریشه‌ای با موسیقی ملل مغرب زمین   متفاوت است اما می‌توان به روشنی دید که موسیقی شرق با اصول درست و صحیح در کنار موسیقی غرب قرار گرفته است و به یک همزیستی مسالمت‌آمیز با یکدیگر ادامه می‌دهند. اما در موسیقی خاورمیانه و شرقی این اتفاق و نزدیکی پررنگ‌تر است و دلیل آن هم اشتراکات سازهای موسیقی است.این اتفاق چند سالی است که درکشورما وازسوی استادان بزرگ موسیقی ایران انجام گرفته است.از محمد رضا شجریان تا کیهان کلهر و حسین علیزاده و کامکارها و‌پور ناظری‌ها.

هنرمندانی که با رعایت اصول درست موسیقی توانسته‌اند پیوند بین موسیقی ایرانی با شرق و غرب باشند. این اتفاق به بهترین شکلش، درکنسرت مشترک آذرماه سال‌جاری کیهان کلهر و اردال ارزینجان صورت گرفت؛ بداهه نوازی براساس مقام‌های کردی غرب ایران و موسیقی علویه شرق ترکیه. اردال ارزینجان(Erdal Erzincan) چه درعرصه موسیقی سنتی ترکیه و چه درحوزه نوازندگی ساز باغلاما در دنیا شناخته شده است. این هنرمند تا به امروز بیش از٣٠ آلبوم منتشر و گروهی به نام خودش تأسیس کرده است که در همراهی با ١٨ نفر از شاگردانش با آن در سراسر جهان به اجرای موسیقی می‌پردازند. گفت‌و‌گو با این هنرمند را درادامه می‌خوانید:

موسیقی علویه شرق ترکیه به لحاظ فرهنگی اشتراکات فراوانی با منطقه غرب ایران(کردستان غرب) دارد، ابتدا درخصوص این موسیقی واجرایی که با استاد کلهر داشتید برایمان بگویید؟

من منتسب به جریان علویه هستم وبیشتر اجراهای موسیقی‌ام مرتبط با این  جریان بوده ومردم هم براین قول متفقند که هرآنچه می‌نوازم مربوط به موسیقی علویه است اما دراصل تنها بخشی ازاجرای این کنسرت که به همراه آقای کلهر اجرا شد از رپرتوار موسیقی علوی‌ها بوده ومابقی قطعات موسیقی غیرشهری آناتولی (شرق و مرکز) و ازآثار مشترک من و آقای کلهر انتخاب شده بود.

اما درخصوص شناخت و تعریف از زیربنای این موسیقی ابتدا باید ادبیات آن را بررسی کرد؛ ادبیاتی که درموسیقی علویه به‌کاربرده می‌شود عرفانی است وبا ادبیات سایرموسیقی‌های غیرشهری تفاوت دارد. درواقع باید گفت ادبیات موسیقی غیرشهری معمولاً برمبنای عشق مجازی استواراست و ارتباط چندانی با عرفان و درون انسان ندارد اما در موسیقی علویه مخاطب کلام، درون انسان است و حال و هوایی عرفانی دارد.

کلامی که هیچ گاه شما را به حالت مجازی و دنیوی مجبور نمی‌کند همچنین ازدیدگاه موسیقایی مطلق، موسیقی علویان جزئی ازموسیقی «عاشقی غرب خاورمیانه» است که خود بخشی غیر قابل تفکیک از موسیقی روایی خنیاگران آسیای مرکزی و قفقاز است. ازدیگرخصوصیات خاص موسیقی علویه این است که هیچ گاه موجب ایجاد حس لهو و لعب در انسان نمی‌شود بلکه انسان را به عبادت دعوت می‌کند.

موسیقی علویه یک موسیقی عرفانی است، با این تفاسیر این موسیقی چه قرابت و نزدیکی با خانقاه‌های کردستان ایران دارد؟

من به لحاظ فرهنگی مرزی بین ایران و ترکیه مشاهده نمی‌کنم و به عقیده من دراصل همه دریک خاک ساکن هستیم. انسان‌هایی که درداخل این خاک به هم پیوسته زندگی می‌کنند مانند بذرهایی هستند که دراین خاک پاشیده شده‌اند؛ حال می‌توانند ارمنی، ترک یا کرد باشند ولی خاک یکی است و معمولاً محصولی که از یک خاک تولید می‌شود ثابت است ولی چون بذرها متفاوت است طبیعتاً از برخی نظرها تفاوت‌هایی هم در بین آنها خواهد بود. اما درخصوص وجه اشتراک موسیقی علویه با موسیقی خانقاهی باید بگویم وجه اشتراک آنها ارتباط آنها با دنیای درون است؛ موسیقی علویه درمقایسه با موسیقی دراویش  یک خصوصیت خاص دارد.

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی,اردال ارزینجان

تصوف اسلامی براساس آنچه تبلیغ می‌شود، مُبلغ جدایی ازسیر طبیعی حیات است و به مانند هندوها جدا شدن مطلق از زندگی و ورود کردن به جنبه‌های الهی است ولی تفکر علویه این چنین نیست و شامل همه وجوه زندگی و مرتبط با آن است از عروسی، عزا تا غذا خوردن و... در موسیقی علویه منعکس می‌شود بنابراین درکنارزندگی و تفکر و علویه که خود عرفان است یک علوی عارف متولد می‌شود و عارف هم از دنیا می‌رود در حالی که خود شخص انقطاعی در فعالیت‌های روزمره‌اش اتفاق نمی‌افتد و این تفاوت بسیار زیادی با تصوف کلاسیک  که خرقه می‌پوشند و ریاضت می‌کشند دارد.

اشاره کردید از نظر فرهنگ، مرزی بین موسیقی سنتی (کلاسیک ایرانی) با موسیقی ترکیه وجود ندارد با این اوصاف چرا همنوازی شما محدود به استاد کلهر بوده و با دیگر استادان و خواننده یا نوازنده فعالیت نداشته‌اید؟

به هرحال یک مرزسیاسی وجود دارد و این مرز سیاسی قطعاً درروابط فرهنگی تأثیرگذارخواهد بود اما اگریک روز(که آرزوی من نیزاست) مرزهای سیاسی از بین اهل فرهنگ و هنر برداشته شود یقیناً صدها اردال ارزینجان و کیهان کلهر می‌توانند با هم طرح‌هایی نو متولد کنند.

علاقه‌مند هستید با کدمیک از هنرمندان یا خوانندگان موسیقی کلاسیک ایرانی همکاری داشته باشید؟

 با آنکه یک خیال و رؤیا برای من خواهد بود اما بسیارعلاقه دارم با آقای محمدرضا شجریان یک کنسرت برگزارکنم. البته بنده یک باردرکنسرت ایشان که دراستانبول برگزار شد حضور داشتم و بسیار منقلب شدم. امیدوارم آقای شجریان هر چه زودتر سلامتی خود را به‌دست بیاورند و به روی صحنه بازگردند.

موسیقی ایرانی مقام‌ها و دستگاه‌های مختلفی دارد نگاه شما به موسیقی ایرانی چگونه است؟

ایران به لحاظ حفظ سنت واصالت موسیقی، نسبت به ترکیه اوضاع بهتری دارد.آنچه امروزدربخش هنروموسیقی ایران دیده می‌شود وضعیت ۳۰-۴۰ سال قبل کشورترکیه است؛ آن زمان هنرموسیقی ازاصالت بیشتر و وضعیت جدی‌تری برخوردار بود و من امروزحس می‌کنم مشابه همان اتفاقات که در ترکیه افتاد درایران درحال وقوع است و ایران به سمت تخریب فرهنگی می‌رود. یعنی فرهنگ ایران ازخلوص خارج شده ودرحال وام‌گیری ازفرهنگ‌هایی است که نباید به سمت آنها بروند درحالی‌که دربین ما فرهنگ‌های مشابهی وجود دارد که می‌بایستی ازهم وام بگیریم.

بازهم تأکید می‌کنم فرهنگ ایران به سمت  آسیب می‌رود واین موضوع بسیارخطرناکی است و قطعاً این اتفاق موجب حذف اصالت‌ها در عرصه موسیقی خواهد شد.البته لازم به ذکراست حفظ فرهنگ، اصالت و سنن به معنای مقابله با فرهنگ غرب نیست یا اینکه هرکارفرهنگی آن قابل پذیرش نباشد بلکه باید بدین معنا باشد که هرموسیقی غربی که به‌دست ما می‌رسد بخوبی آن را بشناسیم و استفاده صحیحی از آن داشته باشیم به مانند تکنولوژی که باید آن را شناخت و به نفع فرهنگ خودمان ازآن بهره ببریم.

چرا فکر می‌کنید فرهنگ ایران درمعرض آسیب جدی است؟ این استنباط به لحاظ آلبوم‌های موسیقی است یا کنسرت‌ها؟

خیلی ساده است؛ باگوش دادن به آلبوم‌های موسیقی که درایران تولید می‌شود این نتیجه به‌دست می‌آید که گرایش به موسیقی غرب درآن مشهود است و این نوع تمایل درتنظیم‌ها بخوبی قابل حس بوده که کلاً براساس منطق غربی شکل گرفته است؛ منطقی که ریشه دارنیست وگرایش تنظیم‌کننده‌ها بیشتربه موسیقی پاپ است تا آنکه منطق موسیقی کلاسیک ایرانی باشد.

البته این اتفاق کاملاً طبیعی است؛ زمانه ما درصدد شنیدن یک صدای نو و جدید است اما این دوستان برای به‌دست آوردن این صدای نو راحت‌ترین راه را انتخاب کرده‌اند و طبیعتاً راحت‌ترین راه همیشه موجب آسیب رساندن به فرهنگ می‌شود نه آنکه راه حلی مناسب برای ابداع صوت ونوگرایی، بنابراین بهتراست با استفاده ازفهم ومنطق غربی و براساس ریشه‌های موسیقی ایرانی راهی نو بسازیم و ازپایه‌های مشترک موسیقی شرقی‌ها به کارگرفته شود.

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی,اردال ارزینجان

درخصوص موسیقی تلفیقی یا فیوژن (به اصطلاح ترکیه سنتز) توضیح دهید. به‌طور مثال همکاری استادانی چون حسین علیزاده یا کیهان کلهر با هنرمندان خارجی که حاصل آن یک محصول زیبا خواهد بود.

به نظرمن به‌کارگیری موسیقی فیوژن هیچ ایرادی ندارد به شرط آنکه انتخاب صحیح و درستی درآن صورت گرفته باشد. این نوع موسیقی‌ها حداقل باید یک پیوند ارگانیک وطبیعی با هم داشته باشند نه تصنعی ودیگراینکه ضرورت ندارد پیوند ارگانیک حتماً ازموسیقی کشورهای همسایه صورت گیرد، به‌طور مثال موسیقی آقای کلهرومن. بلکه این موسیقی‌ها می‌توانند ازمناطق بسیار دورو با تشابهات بسیارانجام شود و زمانی که درکنارهم قرار بگیرند متوجه خواهید شد این موسیقی‌ها می‌توانند با یکدیگر ترکیب شود.

اما نکته قابل توجه این است که وجود چنین اتفاقی نیازمند یک متخصص وکارشناس است کاری که آقای علیزاده یا آقای کلهرانجام می‌دهند براساس یک شناخت و آگاهی حاصل شده است. به‌طورمثال موسیقی بخشی ازمنطقه آناتولی تشابه بسیارزیادی با موسیقی هندی دارد و وقتی به آن گوش می‌دهید با خود می‌گویید ای کاش این دوموسیقی درکنار هم قرار بگیرند و اجرای مشترک داشته باشند اما گاه بعضی ازمناطق با وجود همسایه بودن تطابق وپیوند موسیقایی در آنها وجود ندارد، این موضوع ممکن است به سبب مهاجرت‌هایی باشد که در طول تاریخ اتفاق افتاده است.

البته ناگفته نماند مخالف ترکیب موسیقی‌ها با یکدیگر نیستم اما ترجیحم براین است که براساس پیوند‌های ارگانیک صورت بگیرد.

آیا دیگرسازهای ایرانی هم ظرفیت این ترکیب را دارند؟

طبیعتاً سازها ظرفیت‌های خودشان را دارند واین موضوع چندان اهمیتی ندارد، مهم نوازنده واجرا‌کننده سازها هستند که درک موسیقایی آنها به حدی رسیده باشد که نوای ساز وصدایی که آن را تعقیب می‌کند تشخیص بدهند و گاه کنارهم قرار گیرند، درواقع موازی بودن اهمیت دارد. به‌طور مثال کیهان کلهرهرسازی بنوازد من می‌توانم با اوهمنوازی داشته باشم و بالعکس، به این علت که ایشان به آن درک وشعورموسیقایی رسیده‌اند.

درترکیه ما به ساز(انسترومان) آلت موسیقی می‌گوییم وآلت دراصل یک ابزاراست نه کلیت، بنابراین نوازنده است که باید بداند چگونه ازاین ابزار استفاده کند.

کمانچه ایرانی با کمانچه ترکیه چه تفاوتی دارد؟

درترکیه کمانچه‌ای به آن شکل که درایران می‌شناسند وجود نداشته وبا برداشت از موسیقی آذربایجان وبخصوص موسیقی ایران افزوده شده است ولی سازهایی مشابه کمانچه که در ایران می‌شناسند وجود دارد به‌طورمثال کمانچه یا درواقع یک کمانه به نام «قاباق» (کدوتنبل کوچک) درآنجا نواخته می‌شود، نوع دیگرآن درجنوب دریای سیاه نواخته می‌شود به‌نام «کارادنیزکمانچه سی» به معنای کمانچه دریای سیاه و دیگری درموسیقی کلاسیک ترکیه قابل استفاده است که به آن کلاسیک کمانچه می‌گویند. نوازندگی این کمانچه بسیارمشکل است و با پشت ناخن دست برروی سیم انجام می‌گیرد. بهتر است بدانید کمانچه‌هایی که در ترکیه نواخته می‌شود روی خارجی آنها ازچوب است نه پوست. نوع دیگر کمانچه‌نوازی درترکیه وجود دارد که به‌صورت ویولنی است و دردنیا نیز رایج است.

به این صورت که ویولن را به‌روی زانو می‌گذارند و می‌نوازند. فلسفه نواختن این نوع کمانچه به این صورت است که درگذشته ویولن درشهرهایی که مهم بود ومرکزیت داشت نواخته می‌شد. دراین شهرها آشنایی مردم با موسیقی از طریق دربار بود و چون نتوانستند به آن صورت بنوازند درنتیجه ویولن را به‌روی زانو گذاشتند ونواختند. این پاسخ به سؤال قبلی شما است که ابزارچندان اهمیت ندارد بلکه نوازنده مهم است که چگونه ازکاربرد سازبهره ببرد و یک سیستم نو را ابداع کند.

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی,اردال ارزینجان

درخصوص کمانچه ایرانی هم باید بگویم کمانچه موسیقی کلاسیک ایرانی بسیارپیشرفته و مدرن‌ترازکمانچه‌هایی است که درترکیه وجود دارد درواقع به نوعی توسعه یاقته آن است.کمانچه درقدیم سه سیم بوده واین پیشرفتی که درکمانچه ایران ایجاد شده نسبت به ترکیه بیشتراست ودلیل آن هم این بوده که بعد ازجنگ جهانی اول و تبدیل شدن ترکیه به یک کشور مستقل سبب شد بیشترتمرکزمردم برروی ساز باغلاما باشد وآن را توسعه بدهند بنابراین روی ساز کمانچه اتفاق چندانی رخ نداد ولی موسیقی کلاسیک ایرانی روی کمانچه بسیار خوب کارکردند.

درخصوص آشنایی خود با استاد کلهر و تعداد آلبوم‌های مشترکی که تا به امروز منتشر کرده‌اید کمی توضیح می‌دهید؟

حدود ۵ آلبوم منتشر کرده‌ایم که دوآلبوم آن درآلمان منتشرشده، یک آلبوم در ترکیه و آلبوم دیگرکه مشابه آن هم در ایران انتشار یافته و درآخریک عدد آلبوم تصویری.

آشنایی من و آقای کلهر به سال ۲۰۰۴ برمی‌گردد. استاد کلهرعلاقه‌مند بودند با یک موزیسین خارجی طرحی را آغاز کنند بنابراین زمانی که به استانبول آمدند حدود نیم ساعت با هم ساز زدیم و تصمیم گرفتیم تا پایان فعالیت هنریمان باهمدیگر طرح داشته باشیم وکنسرت برگزار کنیم.

آیا تمایل دارید به غیرازآقای کلهر با دیگرنوازنده‌های ایرانی همکاری داشته باشید؟

بله.البته که بسیارعلاقه‌مند هستم اما برای این کارلازم است با هم سازبزنیم و به حس مشترکی دست‌یابیم. من معتقدم این لحظه به شکلی ناگهانی وبدون آنکه دنبال آن باشیم اتفاق می‌افتد.مواردی اینچنینی تا آخرعمر تبدیل به یک طرح و یک امرمثبت می‌شوند. این مسأله شبیه عشق است نه یک کار  ناگهانی و بدون پیش زمینه.

مردم ترکیه چقدر با استاد کلهر و هنر نوازندگی ایشان آشنایی دارند؟

بسیار زیاد. بعد از همکاری با آقای کلهر در پروژه‌های مختلف، حال دیگرشناخت از ایشان به اندازه آشنایی مردم ترکیه با  من است همانگونه که درایران کسی من را نمی‌شناخت اما امروز مردم ایران با من آشنایی دارند. البته این دعوت وهمکاری تنها ازسوی ایران صورت نمی‌گیرد بلکه درترکیه هم این اتفاق می‌افتد وهمانگونه که گفتم نخستین برگزاری کنسرت و ضبط آلبوم دراستانبول انجام گرفته است.

با دیگر موزیسین‌های ایرانی چطور؟

مردم ترکیه با استادان ایرانی چون شجریان، حسین علیزاده، علی اکبر مرادی و شهرام ناظری تقریباً آشنایی دارند.

ازنگاه شما موسیقی بی‌کلام چگونه توانسته به این خوبی با مخاطبان ارتباط برقرارکند و اینچنین ازکنسرت‌هایی چون شما و آقای کلهر استقبال شود؟

من معتقدم نخستین چیزی که روی انسان تأثیرمی گذارد موسیقی است نه کلام. درواقع آنچه درنخستین برخورد درانسان اثرگذاراست موزیک و صوت است. در ترکیه به آهنگ هاوا می‌گویند یعنی دم و بازدم؛ بنابراین هاوا مرتبط با چیزی است که عرفا سال‌ها پیش درمورد آن صحبت کرده‌اند و درلحظه اتفاق می‌افتد به مانند نگاه کردن، درواقع آنچه چشم انتقال می‌دهد زبان نمی‌تواند(زبان می‌تواند دروغ بگوید چشم هرگز) بنابراین اقناع مخاطب از طریق موسیقی و بخصوص در جمع نشین‌ها اتفاق می‌افتد.

با این تفاسیر باید گفت برای آرامش روح ودرون انسان موسیقی بیشتر از کلام تأثیر می‌گذارد به این علت که کلام نیازبه دریافت یا گذراندن مرحله‌ای دارد اما برای موسیقی نیازبه چنین مرحله‌ای نیست و تأثیرمستقیم آن روی قلب است به همین علت طبیعت موسیقی اگر درست و صحیح انتخاب شود می‌تواند تمامی احساس را منتقل کند ولی هیچ کلمه‌ای را نمی‌توان بااحساس انتقال داد.

درخصوص ساز باغلاما بفرمایید؛ این سازبه لحاظ قرارگیری انگشت و مضرابی شباهت بسیاری با تنبور ایرانی دارد.

خانواده سازباغلاما روی سه قاره قراردارد وتنبورهم یکی ازاعضای این خانواده است اما اجرا، نوازنده و فرهنگ آن متفاوت است. در ترکیه‌سازی به نام «روزبا» وجود دارد که مورد استفاده علویه است و علویه کرد به آن «خمزا» می‌گویند واین ساز به مانند تنبوری است که درایران استفاده می‌شود و در گروه نوازی‌ها همراهی می‌کند اما باغلامایی که من استفاده می‌کنم شهری شده این ساز است نه اورجینال آن. به‌عنوان مثال ساز«دامبورا» قزاقستان، دوتار خراسان، ازبک، ترکمن و تنبور، روزبا و خمزا  همه یک سازهستند اما باغلاما و سه تارتقریباً شهری شده سازهایی‌است که درروستاها و مناطق خاص زندگی بشری بوده است.

آیا علاقه دارید این ساز را درایران تدریس کنید؟

بله.اگرفرصتی برای این کارفراهم شود حتماً در ایران مسترکلاس برگزار خواهم کرد.

به نظر شما جایگاه موسیقی ایرانی درعرصه بین‌الملل چگونه است؟ در واقع درخارج از ایران چه نگاهی به موسیقی ایرانی دارند؟

به عقیده من ایران، آناتولی، عراق ودراصل کل خاورمیانه محل تولد، گهواره و محل رشد فرهنگ بشری هستند که موسیقی آنها درهرگوشه دنیا اجرا می‌شوند و قابل تشخیص برای همه خواهد بود وتشخیص هویت جغرافیایی آنها به سهولت مقدوراست. این موسیقی‌ها درواقع برای خود یک مشخصه بارز دارند که اگرمدرنیسم اجازه بدهد نسل آینده آن را حفظ و گوش خواهند کرد و وجود آن برای بشریت ضرورت دارد.

باید به این نکته توجه داشت که موسیقی مدرن جزو احتیاجات بشر است وباید آن را به مردم معرفی کرد به مانند آن موسیقی که آقای شجریان یا آقای کلهر اجرا می‌کنند به این علت که پایه موسیقی آنها سنت‌ها و اصالت است و نسل امروز و آینده باید بدانند وآگاه باشند که اساس این موسیقی چه بوده، با چه پیوند خورده ودرکدام بستررشد کرده است!

اشکی که هنگام اجرای آقای کلهر در چشمان مردم جمع می‌شود به سبب درک این ریشه‌ها است نه سرعت اجرا و مهارت ساز زدن ایشان! به‌طورمثال همانگونه که اشاره کردم خاک این مناطق یک خاک تقریباً هموار است وبذری که دراین خاک کاشته می‌شود باید بذری باشد که در این خاک قابلیت پرورش داشته باشد بنابراین موسیقی‌هایی که به نام مدرن معرفی می‌شوند بذری نیست که در خاک ما محصول بدهد بلکه باعث آلودگی خاک و روح و درون انسان می‌شود.

با این تفاسیر باید بگویم مدرن شدن اصل وخصوصیتی بسیارمهم دارد وآن یادآوری است یعنی هرزمان که آن موسیقی به گوش می‌رسد باید خاطره‌ای درشما برانگیخته شود. با وجود اینکه درطول روز صدها موسیقی گوش می‌دهیم اما فقط یک موسیقی درون ما را به وجد می‌آورد و این موضوع نه درسالیان نزدیک بلکه می‌بایست ازسال‌های دور که فاقد مسائل سیاسی بودیم شکل گرفته باشد.

حرف آخر...

از اینکه با روزنامه نگاری آشنا شدم که به فرهنگ اصیل وهویت جامعه خودش بها می‌دهد خوشحالم وازشما تشکر می‌کنم. متأسفانه درترکیه بیشتر روزنامه‌نگاران با فرهنگ گذشته خود بیگانه شده‌اند و کمتر خبرنگاری هست که با گذشته خود آشنا باشد و نمی‌توانیم با آنها ازعمق ودرون موسیقی صحبت کنیم و خوشحالم ازاینکه توانستم حرف‌های دلم را با شما بیان کنم. روزنامه نگارانی که ازهویت خودشان خجالت نمی‌کشند وگذشته خود را افتخار می‌دانند درهمه دنیا کمیاب واندک شمار است و تبریک می‌گویم که به هویت گذشته خودتان ارزش قائل هستید.

iran-newspaper.com
  • 15
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش