پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۰:۳۵ - ۲۳ اسفند ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۱۲۰۳۹۴۲
موسیقی

قدیمی ترین ساز ایرانی چگونه فراموش شد

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی,قدیمی ترین ساز ایرانی
ساز دف در بیشتر کشورها نواخته می‌شود مثلا در عربستان و مصر و تونس و سوریه... . هر مملکتی به شیوه خودش ساز را می‌نوازد اما در ایران دف از کردستان شکل گرفته. این ساز قدمت تاریخی دارد و مسلمانان روی این ساز خیلی تعصب دارند ولی قبل از دین اسلام این ساز ساخته شده است. در ادیان مختلفی در مورد دف صحبت شده است.

گفتگو با مهربانو ابدی‌دوست:

آشنایی شما با این ساز به چه زمانی برمی‌گردد؟

متولد سنندج هستم. از بچگی و از دوران پنج سالگی از خانقاه‌های سنندج پرورش یافتم و با دف آشنا شدم و چون از همان کودکی علاقه خاصی به سازهای کوبه‌ای (تمبک، دایره، ضرب‌ آهنی، تیم‌پو و...) داشتم چون طنین آن صدای الله را می‌داد بسیار جذب این ساز شدم.

جایگاه دف‌نوازی چطور بود؟

دف را بیشتر عارفان و اهل سلوک در مجالس ذکر خداوند استفاده می‌کنند و برای ساز دف یک تقدس خاص قائل هستند که حتی هنگام پاره شدن پوست می‌گویند که دف شهید شده، به خاطر صوت طنین الله و امامان است که اهل عرفان نام «دف شهید شده است» را به این ساز لقب داده‌اند.

از چه زمانی به‌طور جدی کار را دنبال کردید؟

در سال ۷۱-۷۰ در تهران با استاد محمدرضا لطفی آشنا شدم و در همان زمان به دعوت استاد لطفی در آموزشگاه مکتب خانه میرزا عبدالله شروع به تدریس کردم و ثمره همکاری‌ام با گروه شیدا آلبوم «یادواره» استاد نورعلی برومند بود.

شما در نوازندگی سبک چه کسی را دنبال می‌کنید؟

من استادی نداشتم. فقط با چشم و دل خود این کار را یاد گرفته‌ام. مدرسی آن زمان نبود. ما در خانقاه به دست خلیفه‌ها نگاه می‌کردیم، آنهایی که نوازنده‌های قدیمی بودند. فقط با نگاه کردن می‌توانستم یک چیزی را یاد بگیرم و بعد تمرین می‌کردم. این مساله باعث شد من همان سبک اصیل خانقاه را به تهران بیاورم و همان تکنیک و چارچوب را با تکنیک خاصی که اضافه کردم آموزش دهم ولی اصالت را از بین نبردم.

چطور شد که دف از خانقاه درآمد و در تئاتر‌ها و نمایش‌ها از آن استفاده کردند؟

تاریخچه این موضوع از سال ۱۳۵۶ به بعد شروع شد که استاد لطفی با خانواده کامکارها آشنا می‌شود و در سنندج هم دف را در خانقاه می‌بیند و بعد با خودش به تهران می‌آورد. در اولین اجرا ساز را به بیژن کامکار دادند و این ساز در گروه نواخته شد و از آنجا استارتش زده شد و بعد این ساز به دنیای موسیقایی آمد و بعد در تئاتر و حتی سینما هم دارد از آن استفاده می‌کنند.

حضور و گسترش ساز دف در موسیقی ردیف – دستگاهی به نسبت موسیقی محلی و خانقاهی چطور بود؟ و چه اتفاقی افتاد که از دف در کارهای هنری استفاده کردند؟

ساز‌های کوبه‌ای ردیف‌نوازی ندارد. ریتم‌های مقامی دارد. چارچوب اسکلت و ساختار موسیقی را ریتم می‌سازد و بعد باید ساختمان آن ساخته شود. ساز دف چون همه‌اش ریتم است این باعث می‌شود که در کارهای هنری از آن استفاده شود.

ساز دف از معدود سازهایی است که در رسانه ملی حق پخش دارد. آیا تا به حال در برنامه‌ای دعوت شده‌اید که اجرای زنده داشته باشید؟

بله. در شبکه سوم و شبکه برون‌مرزی اجرا داشته‌ام.

شما سرپرستی گروه مشتاق را هم برعهده دارید، آلبوم «حلقه رندان» هم که به تازگی با نوازندگان همین گروه منتشر شده است. یک مقدار در مورد آلبوم جدیدتان بگویید و همچنین این چندمین آلبوم شما است؟

زمانی که شروع کردم ساز دف را آموزش دهم سبک نواختن دف، سبک دایره‌نوازی بود، سبک مرحوم فرنا بود. من ساز دف را از خانقاه با اصالتی که داشت آوردم در تهران و شروع کردم به تعلیم و آموزش شاگردان. شاگردانی را آموزش دادم و در سال ۷۵ گروهی را تشکیل دادم به نام مشتاق. و این گروه اولین گروه دف‌نوازان در ایران بود که تشکیل شد. همه از شاگردان خودم بودند. و برای اولین بار به مدت ۶ شب در فرهنگسرای ارسباران اجرا داشتیم.

چهار تا آلبوم دف‌نوازی دارم. در آلبوم «حلقه هستی» از سبک اصیل استفاده کردم و حلقه هستی را برای نوازندگانی که می‌خواهند تک‌نوازی بکنند آماده کرده‌ام. آلبوم «حلقه مقام» را به یادواره خلیفه میرزا اغه غوشی که وقتی فوت کردند لقب پیر دف‌نوازان را به او دادند، تهیه کردم. من این ریتم‌ها را برای اجرای گروهی ساختم. در آلبوم «حلقه سودایی» یک‌ انگیزه‌ای به وجود آمد که من طوری کار کردم که کسی که در چهار مرکز ثقل می‌نشیند بتواند صدای این ساز را بشنود.

این آلبوم را فقط برای این ساختم که بتوانم توانایی این ساز را نشان دهم چون ساز دف همیشه در کنار گروه‌ها می‌نشست اما حالا یک ارکستر و گروه دف‌نوازی شده است. پایه گذارش خودم هستم اما هستند کسانی که دارند خیلی زحمت می‌کشند و کار دیگر من «حلقه رندان» بود که بعد از چند سال زحمت قطعاتی را آماده کردم که برای کار گروه‌نوازی باشد. کاری دیگر هم در دست دارم که در ۶ ماه آینده در بازار منتشر می‌شود.

شما دو تا کتاب دارید که دوره مقدماتی دف‌نوازی است آیا در کتاب‌های دیگرتان تصمیم دارید مقاطع بالاتر را آموزش دهید؟

کتاب آیین دف‌نوازی یک و دو و کتاب «نوای دف» هم در دست چاپ است که بعد از عید در بازار عرضه می‌شود. در کتاب اول و دوم دوره مقدماتی ساز دف را گفته‌ام و کتاب سوم دوره متوسطه دف است و کتاب چهارم که مشغول کارهایش هستم مراحل عالی نوازندگی دف است که سال آینده منتشر می‌شود.

آیا می‌توانیم مدعی باشیم که ساز دف ایرانی است؟ برای ثبتش در یونسکو هم اقدامی شده است؟

ساز دف در بیشتر کشورها نواخته می‌شود مثلا در عربستان و مصر و تونس و سوریه... . هر مملکتی به شیوه خودش ساز را می‌نوازد اما در ایران دف از کردستان شکل گرفته. این ساز قدمت تاریخی دارد و مسلمانان روی این ساز خیلی تعصب دارند ولی قبل از دین اسلام این ساز ساخته شده است. در ادیان مختلفی در مورد دف صحبت شده است. مثلا زمانی که حضرت موسی و یارانش از رود نیل رد می‌شوند و وقتی فرعون دنبالش می‌رود و رود نیل به حالت عادی برمی‌گردد و فرعون و یارانش از بین می‌روند.

مریم خواهر هارون به همراه زنان با دف به شادی می‌پردازند، پس قبل از دین اسلام این ساز وجود داشته است و حتی برخی روایات حاکی از آن است که در عروسی فاطمه زهرا(س) نواخته شده. در جنگ‌های حضرت محمد(ص) نواخته شده، پس این ساز هم شادی و هم غم و هم حماسی بوده است. در مورد ثبتش تا آنجا که در جریانم اقدامی صورت نگرفته است.

newspaper.fdn.ir
  • 18
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش