پنجشنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۴
۱۰:۰۱ - ۰۴ دي ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۱۰۰۰۹۴۴
موسیقی

علیرضا افتخاری:به خاطر مردم است که کمتر به تلویزیون می‌روم

علیرضا افتخاری,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی

از آن سال‌هایی که آلبوم «نیلوفرانه» ساخته شد ۲۲ سال می‌گذرد، اثری به آهنگسازی عباس خوشدل و خوانندگی علیرضا افتخاری، آلبومی که به ۶ میلیون تیراژ دست یافت و توانست عنوان پرفروش‌ترین آلبوم تاریخ موسیقی ایران را کسب کند. آن روزها و سال‌های بعد آن علیرضا افتخاری همچنان درعرصه موسیقی یکه تاز بود اما به یکباره مسیر هنری او تغییر کرد و دیگر نتوانست فروغ گذشته خود را به‌دست آورد. شاید به گفته خودش آن زمان عاشق استادش بود و با همان عشق و احساس می‌خواند و امروز مسائلی که برای او طی این سال‌ها پیش آمده سبب شده انگیزه‌های قبلی‌اش را نداشته باشد. افتخاری دلخور است، دلخور از مردمی که او را رها کرده‌اند و دیگرکم لطف شده‌اند.گفت‌و‌گوی «ایران» با علیرضا افتخاری را در ادامه می‌خوانید.

 

در خبرها بود که قرار است مکتب آوازی اصفهان ثبت جهانی شود؛ با توجه به تجربیات و تلمذتان درمحضر استاد تاج اصفهانی در ابتدا بگویید مکتب اصفهان دارای چه ویژگی‌هایی است که عده‌ای آن را خاص‌تر از دیگر مکاتب موسیقی چون تبریز و تهران می‌دانند؟

مکاتبی چون اصفهان، تبریز، تهران یا شیوه‌های آوازی خراسان و شیراز چندان تفاوتی با یکدیگر ندارند؛ و حتی به عقیده من برتری هم نسبت به یکدیگرندارند، تنها تفاوت آشکار اجرای اصولی و زیبای قواعد موسیقی است به گونه‌ای که هیچ آسیبی به اصل موسیقی وارد نشود، در این صورت می‌توانیم بگوییم این سبک در نوع خود عالی است.استادان بزرگی چون حسین طاهرزاده، جلال‌الدین تاج اصفهانی، ادیب خوانساری، اقبال آذر و... هرکدام به زیبایی آواز می‌خواندند و آثار بسیاری از آنها در تاریخ موسیقی ثبت شده است. من متولد شهر اصفهان هستم و یکی از شاگردان تاج اصفهانی و طبعاً به شیوه آوازی ایشان بسیارعلاقه‌مندم اما عقیده دارم هر کدام از این شیوه‌ها ارزشمند و قابل احترام هستند و هر کدام از این سبک‌ها می‌توانند به ثبت جهانی برسند.

 

من اگرچه در مکتب اصفهان رشد کردم و به آن علاقه دارم اما با تمام این تفاسیر باید بگویم هرچه رو به جلو حرکت می‌کنیم فعالیتم در این شیوه آوازی کمرنگ‌تر می‌شود، چاره ای هم نیست کارهای قدیم به گذشته پیوسته و امروزه خواسته جامعه چیز دیگری است و باید کارهایی را بخوانیم که رضایت شنوندگان را جلب کند.البته عده‌ای از همین مخاطبان که اطلاعات چندانی هم ازموسیقی ندارند تقاضاهایی می‌کنند که اصلاً قابل درک نیست و گاهی باعث آزار یک خواننده هستند و بیشتر شبیه حرمت شکنی و دل شکستن است تا یک تقاضا و پیشنهاد. من در هیچ کجای ایران رنجیده خاطر نشدم جز در شهر خودم. انتظارم از مردم و هنرمندان اصفهان چیز دیگری بود.

 

شاید این مسأله به دلخوری سال‌های گذشته برمی گردد؟

نمی دانم! شما باید بگویید؛ برخی هنرمندان اصفهان آزار دهنده هستند. حدوداً ۹ سال است نمی‌توانم در بزرگداشت استادم تاج اصفهانی که در تاریخ ۱۳ آذرماه در اصفهان برگزار می‌شود شرکت کنم. شاید در موسیقی حقیر باشم چون در این عرصه طلبه هستم اما اجازه نمی‌دهم کسی مرا تحقیر کند. شنیده بودم در مراسم امسال تعدادی از شاگردان استاد تاج به دورهم جمع شده بودند و بحث این را داشتند که هر کدام نسبت به یکدیگر برتری دارند. این دوستان بیشتر تلاششان این است مراسم بزرگداشتی برای خود برگزار کنند تا استاد تاج اصفهانی. آنها مرا تهدید می‌کنند که در فلان شبکه ماهواره ای آبرویت را خواهیم برد اما من از تهدید نمی‌ترسم و بر این نظرم ۵۰ سال دیگر باید در مورد من یا هر هنرمند دیگری نظر بدهند. من جای کسی را نگرفته‌ام و متأسفانه شهر من به من کم لطفی می‌کند. هنوز هم اتفاق سال ۸۸ را بازگو می‌کنند اما می‌گویم شما هم اگر جای من بودید به هر فرد مسئولی احترام می‌گذاشتید. من علیرضا افتخاری هستم و اثرانگشتم با دیگری فرق می‌کند، دوست داشتم احترام متقابل بگذارم و از این مسأله ناراحت نیستم اما این سؤال را از دوستانی دارم که حرف و حدیث‌های بسیاری برای من ساخته‌اند آیا شما معنای احترام متقابل را می‌دانید؟

 

فکرمی کنید سیاست چقدر بر فرهنگ و هنر تأثیر‌گذار است؟

متأسفانه سیاست برهمه چیز نفوذ کرده حتی در مواد غذایی که مصرف می‌کنیم. بسیاری از دوستان هنرمند هستند که به هر ارگان و نظامی متصل شده‌اند و زد و بندهای بسیاری دارند اما ظاهر خود را حفظ کرده‌اند و به روی خود نمی‌آورند اما من نتوانستم مثل آنها چند رو بازی کنم. سیاست سال‌های بسیاری است در موسیقی ما وارد شده و تصمیم گیرنده است، در گذشته تنها یک موسیقی بود که حرف اول را می‌زند آن هم موسیقی اصیل و سنتی ایران اما امروزه جوان‌ها این نوع موسیقی را نمی‌پسندند و استقبال نمی‌کنند. بلیت‌های موسیقی پاپ در دو ساعت به فروش می‌رسد اما کنسرت‌های موسیقی سنتی به زور صندلی‌های سالن را پر می‌کند.

 

فعالیت‌های آغازین شما درعرصه موسیقی، آواز خوانی بود هنری که از استاد خود به میراث برده بودید اما سال‌های بسیاری است که بیشتر تصنیف می‌خوانید و بهتر است بگوییم آرام آرام همپای همین جوان‌ها و جامعه شده‌اید؟

متأسفانه از آوازخوانی استقبال نمی‌شود شاید مردم حوصله شنیدن آن را ندارند. ناگفته نماند اجرای تصانیف به لحاظ مادی برای ما بسیار پرهزینه‌تر است چرا که آواز را می‌توانید با یک ساز هم اجرا کنید اما در آلبوم «نیلوفرانه» در هر تصنیف از ۲۵ ساز استفاده شده است. ما باید بپذیریم خواسته جامعه ما این است و غرور را از خودمان دور کنیم و بدانیم امروز لباس فصل این است که باید برتن کنیم و به این فکر هم نباشیم انتقاداتی خواهد بود. من بسیار علاقه‌مند هستم کار نو اجرا کنم. استاد فضل‌الله توکل در گذشته آثار بسیاری ساختند اما اکنون تصمیم می‌گیرند فضای کاری خود را تغییر بدهند، من خواننده هم احترام بسیاری برای ایشان قائل هستم و همکاری می‌کنم. اما کار ضعیف نساخته‌ام و سعی داشتم با تمام احساس بخوانم.

 

البته چند سالی است که کم کارتر شده‌اید؟

من کم کار نشده‌ام.یک تعداد کار با همکاری استاد خوشدل ساخته شده که نیاز به اسپانسر دارد و نمی‌توانیم آنها را به‌صورت تک ترک منتشر کنیم.البته پیشنهاد از آهنگسازان جوان هم بوده اما هنگام همکاری از دست من دلخور می‌شوند و اعتراضشان به این است که زیادی حساس هستم؛ من ۴۰ سال است درعرصه موسیقی کار می‌کنم و در حد خودم شناخت درستی از موسیقی پیدا کرده‌ام بنابراین باید کار خوب و بد را تذکر بدهم.وقتی مردم این‌گونه می‌پسندند باید با سلایق آنها حرکت کنیم. یک خواننده خوب ابتدا باید شهامت داشته باشد، دوم اینکه اکتفایی به گفته‌های دیگران نکند و پایبند تعهد خود که انسانیت است بماند، سن و سال هم ملاک نیست.

 

آیا شما هم پای هنرتان ایستادید؟

 من پای مردم کشورم ایستادم و آثاری خوانده‌ام که تا به امروز منتشر نشده است و در این مورد هم یک مقدار کم لطفی شده است. من هم دوست دارم پیش خانواده‌ام سربلند باشم، به هرحال گذران زندگی هنرمندان از طریق موسیقی است و بهتر است کمی هوای هنرمندان را داشته باشند.

 

فعالیت شما با رسانه ملی هم کمتر شده، این موضوع هم دلیل خاصی دارد؟

خواسته مردم است آنها می‌خواهند کمتر به تلویزیون بروم.البته رسانه ملی حق الزحمه چندانی هم پرداخت نمی‌کنند.۴۰سال است مسئولان رسانه ملی آثار مرا پخش می‌کنند و هیچ حق مؤلفی پرداخته نمی‌شود، اگرتا به امروز برای هر کدام از آثارم یک ریال پرداخت شده بود شرایط مالی من این‌گونه نبود. باید به هنرمند کمک شود وعزت بیشتری به او بگذارند اما متأسفانه کمتر توجه می‌شود چرا که خود موسیقی هم هنوز بلاتکلیف است، نمی‌دانند حرام است یا حلال. تلویزیون سیاست خود را دارد و راه خود را می‌رود کاری هم به کارمردم ندارد. یک هنرمند باید با آثارش به تلویزیون راه یابد نه با واسطه‌ها و ضابطه‌ها. وظیفه هنرغفلت زدایی است و کمک به خوب زندگی کردن و خوب زیستن است اما متأسفانه کمترتوجه می‌شود.

 

همکاری دوباره با ارکستر ملی خواهید داشت؟

بله آقای شهبازیان گفته‌اند ان‌شاءالله در بهار آینده.اما بسیار خوشحالم این فرصت برای جوانان هم فراهم شده و می‌توانند در ارکستر ملی حضور داشته باشند. اگراین جوانان زمان خود را از دست بدهند شکست خواهند خورد. قدر جوانان را باید بیشتر بدانیم و آنها باید با شهامت و بدون هیچ ترس و واهمه‌ای در عرصه موسیقی فعالیت کنند.

 

بشخصه تصمیم گرفتم دیگر نه برای ارگانی بخوانم و نه برای سیاسیون و تنها برای کسانی می‌خوانم که رنج کشیده هستند و از تنگناهای سخت زندگی به سختی گذرکرده‌اند. می‌خواهم آزاد و رها باشم.طبیعت که بی‌رحم است اما در حق همدیگر هم بی‌رحمی نکنیم و همدیگر را ببخشیم و دوست بداریم.

  • 16
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش