جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
۱۰:۰۷ - ۰۵ مهر ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۷۰۱۱۶۷
موسیقی

محمد گلریز: کارهای جدیدم را به صداوسیما داده‌ام اما بازهم قبلی‌‌ها را پخش می‌کنند

محمد گلریز,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی
گلریز می‌گوید: از عدم توجه به کارهایم متعجبم. همواره نسبت به این موضوع ابراز تاسف کرده‌ام. واقعا چرا آثاری که برای تولیدشان هزینه‌های بسیاری شده و با همکاری بهترین هنرمندان تولید شده‌اند، پخش نمی‌شوند!

به گزارش ایلنا، جنگ هشت ساله ایران و عراق یکی دیگر از مقاطع مهم و تاریخی است که در آن زمان هنرمندان عرصه‌های سینما، تئاتر، هنرهای تجسمی و موسیقی را به حرکت واداشت. البته به دلیل عدم وجود قوانین و سیاست‌های مشخص در سال‌های ابتدایی پس از انقلاب، موسیقی (به خصوص موسیقی پاپ) تعریف مشخصی نداشت و همین کاستی باعث شده بود افراد کمی در عرصه موسیقی فعالیت کنند. در دوران ملتهب سال‌های پیش از انقلاب که به قتل و ترور شخصیت‌های مطرح سیاسی و دینی منجر شد و طی دوران هشت ساله جنگ تحمیلی خوانندگان معدودی به تولید آثار حماسی پرداختند که محمد گلریز یکی از آنهاست.

گلریز درباره همکاری هنرمندان برای تولید آثاری با موضوع انقلاب و جنگ می‌گوید: یکی از شایعات این بود که من و همکارانم را برای تولید آثار مجبور کرده‌اند در صورتیکه اصلا اینگونه نبود. آقای فریدون شهبازیان و زنده‌یاد میرزاده با خواست و تمایل خودشان به فعالیت پرداختند. اکثر سرودهایی که در سال‌های پس از انقلاب ضبط شد با نظارت و کمک آقای شهبازیان که ناظر ضبط بود، به سرانجام رسید. آقای راغب تمایل بسیاری برای همکاری داشت و آقای حمید سبزواری نیز جانش را برای انقلاب می‌داد. اینکه می‌گویند ایشان پدر شعر انقلاب درست است. در آن مقطع زنده‌یاد سبزواری را بسیار اذیت می‌کردند و یادم هست یک بار به قصد کشت ایشان را کتک زدند.

از همان ابتدا قصدتان این بود که در زمینه تولید آثار انقلابی فعالیت کنید یا فضای سال‌های پس از انقلاب شما را به این راه کشاند و به تولید سرودهای مناسبتی واداشت؟

من پیش از انقلاب در زمینه موسیقی ایرانی و سنتی فعالیت می‌کردم. به طور دقیق‌تر فعالیت موسیقایی خود را از سال ۱۳۵۵ با برنامه «گلچین هفته» آغاز کردم. به هرحال رشته تحصیلی من موسیقی ایرانی و آواز و ردیف‌های آوازی بوده و دکترای این رشته را دارم. در آن سال‌ها بااینکه در زمینه موسیقی ایرانی فعالیت می‌کردم اما تلاشم این بود که به سراغ آثار عرفانی بروم و شعرهایی را از عارف قزوینی و علی‌اکبر شیدا بخوانم، زیرا به هر حال آنها از انقلابیان دوران مشروطه هستند. آثار بسیاری در این زمینه دارم و که در حال حاضر موجودند و می‌توانید آنها را بشنوید. در برنامه یک ساعته «گلچین هفته» که به موسیقی ایرانی و موسیقی حماسی دوران مشروطیت می‌پرداخت، ده تا پانزده اثر را اجرا کرده‌ام. اگر در اینترنت جستجو کنید آن آثار را خواهید یافت. اما خب از مقطعی به بعد انقلاب شد و تحولاتی در کشور ایجاد شد که موسیقی را نیز تحت تاثیر قرار داد و من نیز (اگر شایسته باشم) به عنوان پیشتاز فعالیت و تولید آثار حماسی را آغاز کردم. در دو سال اول پس از انقلاب واقعا موسیقی تولید نمی‌شد. یادم هست در خیابان‌های اطراف رادیو واقع در میدان ارگ یا میدان پانزده خرداد درگیری و کشت و کشتار خونریزی بود و ما برای ضبط اثر به استودیوی شماره ۸ رفتیم. در آن سالها افراد کاربلدی در عرصه موسیقی فعال بودند که حال نامی از آنها نیست.

شما در مناسبات مختلف و بر اساس وقایع سیاسی و اجتماعی آثار متعددی خوانده‌اید. تعریفتان از موسیقی حماسی چیست؟

موسیقی حماسی همانطور که از نامش پیداست به حماسه‌ها و اتفاقات ملی - میهنی می‌پردازد. متاسفانه ما در مقطعی درگیر جنگی شدیم که به ما تحمیل شد و به این ترتیب دفاع مقدس ما آغاز شد. این اتفاق در روند موسیقی ما تغییر ایجاد کرد و باعث شد این هنر تعریف دیگری پیدا کند. به عبارت بهتر در آن سال‌ها موسیقی ما تبدیل به موسیقی مقاومت شد. در آن دوران تلاشمان این بود که با مقاوت و ایثار و فداکاری و از خود گذشتگی از کشور عزیزمان دفاع کنیم. همه این اتفاقات باعث شد دست‌اندرکاران فرهنگ و هنرمندان ما به تولید آثار مرتبط بپردازند. برخی از فعالان عرصه موسیقی نیز به تولید آثار حماسی پرداختند که اصطلاحأ به آن موسیقی دفاع مقدس می‌گوییم. آن هنرمندان در دهه شصت بسیار موفق عمل کردند.

تولید آثار در دهه شصت کار بسیار سختی بود زیرا عملا موسیقی نداشتیم و هنوز سیاست‌ها و قوانین مشخصی وضع نشده بود.

بله همینطور است اما ما همیشه در شرایط سخت ثابت کرده‌ایم که مرد میدان هستیم و هنرمندان ما همیشه در این زمینه پیشتاز بوده‌اند و در آن مقطع نیز آثار ماندگاری از خود به جا گذاشته‌اند. من نیز توفیق آن را داشتم تا آثاری را در رابطه با جنگ و وقایع مرتبط با آن بخوانم.

در این میان «خجسته باد این پیروزی» اثر ماندگاری شد.

«خجسته باد این پیروزی» را به مناسبت آزادسازی خرمشهر خواندم. البته آثار بسیاری را برای جنگ خوانده‌ام. «ظفر مبارک»، «وطنم» و «من ایرانی‌ام آرمانم شهادت» برخی از آثاری هستند که درباره جنگ خوانده‌ام.

چند اثر حماسی خوانده‌اید؟

آثار زیادی خوانده‌ام. اتفاقا یک بار آن آثار را شمردم متوجه شدم برای دفاع مقدس ۴۳ اثر خوانده‌ام.

با این حساب می‌توان گفت بسیاری از آن آثار اصلا شنیده نشده‌اند یا شاید ماندگار نبوده‌اند.

«خجسته باد این پیروزی» همه آن آثار را تحت تاثیر قرار داد. به طور مثال چندین اثر برای بسیج خوانده‌ام که برخی از آنها اصلا پخش نشده‌اند تا شنیده شوند. اتفاقا طی سال‌های گذشته نیز آثاری را خوانده‌ام که پخش نشده‌اند. به طور مثال برای شهید بابایی، شهید همدانی، شهید باکری و آثاری را خواندم که پخش نشدند. به مناسبت شهادت آقای تهرانی‌مقدم اثری دیگر ارائه کردم که آن هم پخش نشد. همه اینها در حالی است که برای تولید آثارم با آهنگسازان مطرح همکاری کرده‌ام. مثلا آهنگساز اثری که برای شهید تهرانی‌مقدم خواندم آقای فرید سعادتمند بوده است که جزو هنرمندان مطرح و به‌روز است. همان اثری که برای شهید بابایی خوانده‌ام اثر بسیار خوبی است. یکی دیگر از آثارم «خجسته باد ۲» است که برای نیروهای مقاومت و مدافعان حرم با همکاری آستان قدس رضوی تولید شده است که خدا را شکر پخش شد. این اثر همان «خجسته‌باد» است کلام آن برداشته شده و شعر آن تغییر پیدا کرده است. بارها در مناسبات مختلف از مسئولان خواستم اثری را برای شهید محسن حججی تولید کنند. همه می‌گفتند چشم اما در عمل کاری نکردند.

دلیل عدم پخش اغلب آثارتان چیست؟

واقعا نمی‌دانم و از این عدم توجه متعجبم. من همواره نسبت به این موضوع ابراز تاسف کرده‌ام. واقعا چرا آثاری که برای تولیدشان هزینه‌های بسیاری شده و با همکاری بهترین هنرمندان تولید شده‌اند، پخش نمی‌شوند! اتفاقأ برخی از اطرافیان نیز در این‌باره به من خرده می‌گیرند که این همه اثر در کارنامه داری اما چرا بسیاری از آنها پخش نشده است؟

خودتان طی این سال‌ها پیگیر این موضوع نبوده‌اید؟

در پاسخ به شما و اطرافیان باید بگویم که شخصا پیگیر ماجرا هستم و آثار جدیدم را به دوستان و مسئولان صداوسیما ارائه دادم اما آنها بازهم آثار قبلی را پخش می‌کنند.

در سال‌های دهه شصت با وجود فضای بسته آن مقطع چه کسانی از تولید آثار حماسی و مرتبط با جنگ حمایت می‌کردند؟

در آن دوران اتفاقی کلیدی رخ داد و آن حمایت حضرت امام (ره) بود. ایشان نقش بسزایی در تولید آثار حماسی داشتند. به یاد دارم زمانی که توفیق پیدا کردم و در رابطه با سرود شهید مطهری حضور امام خمینی رفتم. یکی از موضوعاتی که ایشان بر آن تاکید بسیاری داشتند تولید آثار موسیقایی حماسی بود. این اتفاق یکی از کمک‌های بزرگ حضرت امام (ره) به موسیقی آن سال‌ها بود. به هرحال در آن دوران موسیقی هنری بسیار محدود بود و محدودیت‌های شدیدی در زمینه تولید آثار وجود داشت. هنرمندان در آن زمان تکلیف خود را نمی‌دانستند در این میان وجود و صحبت‌های حضرت امام بسیار راهگشا بود.

در آن سال‌ها از پتانسیل و قابلیت‌های موسیقی و دانش هنرمندان به اندازه کافی استفاده شد؟

سوال خوبی است. به نظرم در آن مقطع از پتانسیل‌های موجود استفاده‌های خوبی شد، اما از اوائل دهه هفتاد به بعد موسیقی ما تحت تاثیر آثاری که آنها را لس‌آنجلسی می‌نامم، قرار گرفت. به هرحال دشمن نیز بیکار نمی‌نشیند و در دهه‌های قبل نیز این رویه وجود داشته است. دشمنان زمانی که دیدند ما در عرصه فرهنگ و تولید آثار حماسی و موسیقی مقاومت پیشرفت کرده‌ایم، دست به کار شدند و از لحاظ فرهنگی بر ما تاختند که حال نتیجه آن را می‌بینیم. البته بخشی از این کاستی بر گردن برخی از مسئولان فرهنگی ماست. به هرحال در زمینه تولید آثار حماسی و ملی میهنی روند خوبی آغاز شده بود که ادامه پیدا نکرد. ما این قابلیت را داریم تا موسیقی حماسی و موسیقی روز را باهم و درکنار هم داشته باشیم. بی‌شک برای تولید آثار درخور هنرمندان شایسته‌ای  داریم که اصالت را در کارشان حفظ می‌کنند. متاسفانه برخی از مسئولان فرهنگی از این افراد و قابلیت‌های آنها استفاده نکردند. البته یکی از دلایل این اتفاق این بود که عوامل خارجی بخصوص آمریکا با تمام قوا بر ما تاختند. یعنی هزینه کردند و پول خرج کردند و حتی برخی از عوامل داخلی خود را برای تخریب بیشتر به کار گرفتند و به این وسیله سیستمی گسترده ایجاد کردند. یادم هست در سال‌های پیش از انقلاب همین آمریکا موسسه‌ای را ایجاد کرده بود که «cbs» نام داشت.

موسسه «cbs» در چه زمینه‌ای فعالیت می‌کرد و کارش چه بود؟

اعضای این موسسه همان کاری را می‌کردند که دلالان موسیقی امروز انجام می‌دهند؛ کارهایی از قبیل شکار خوانندگان و بازیگران. گاه می‌بینید که شرکت‌ها و موسسات، مثلا هر دوهفته یکبار فرد جدیدی را به جامعه هنری و مردم معرفی می‌کنند. در حالی که ما نمی‌دانیم آن شخص کیست و کجا بوده و چه فعالیت‌هایی کرده و چه آثاری در کارنامه دارد. این رویه در سال‌های پیش از انقلاب علنی و آشکار بود و حال دست‌اندرکاران و متولیان دراین زمینه محتاط عمل می‌کنند. تاسف‌برانگیزتر اینکه این موسسات و اعضای آنها حمایت می‌شوند. باور کنید از کنار همین کنسرت‌های که به وفور برگزار می‌شود، سودهای میلیاردی به جیب دلالان می‌رود. بارها بر اساس وظائف شرعی و اجتماعی این مسائل را مستقیما به برخی از مسئولان بلندپایه فرهنگی گوشزد کرده‌ام و درباره مسائل موجود با آنها صحبت کرده‌ام و متاسفانه آنها نیز گوش نمی‌کنند. اتفاقأ چند وقت پیش مقام معظم رهبری نامه‌ای را به صداوسیما نوشتند و طی مراسمی از آن رونمایی شد. محتوای آن نامه به طور کلی این بود که به سرودهای انقلابی، حماسی و دفاع مقدسی و آثاری درباره جانبازان و شهدا بیشتر توجه شود. متاسفانه هنوز اتفاق مثبتی در این زمینه رخ نداده است. نمی‌دانم دلیل این بی‌توجهی چیست شاید هم تحت تاثیر تبلیغات قرار گرفته‌ایم.

نظرتان درباره موسیقی امروز ایران چیست؟

متاسفانه خوانندگان و آثار سطحی برخی از آنها همواره مورد حمایت است و این افراد حرف اول را در موسیقی امروز می‌زنند و هیچ قدرتی نمی‌تواند از فعالیت آنها جلو گیری کند. به نظرم در حال حاضر دو مافیای بزرگ در کشور جریان دارد که هیچ قدرتی حریف آنها نمی‌شود، در حال حاضر موسیقی و عرصه خودرو و بازار مرتبط با آن به شدت تحت تاثیر مافیای موجود هستند و هیچ قدرتی نمی‌تواند جلوی آنها را بگیرد؛ زیرا پول‌های کلان دارند و پول خرج می‌کنند و در نهایت مخالفان را نیز با همان پول به سکوت وامی‌دارند. در حال حاضر حتی نحوه پوشش و ظاهر جوانان ما نیز تحت تاثیر موسیقی امروز است و این روند آدم را به تاسف وا می‌دارد.

شما در سال‌های پس از انقلاب با افرادی چون زنده‌یاد مجتبی میرزاده، احمدعلی راغب و حمید سبزواری تیمی را تشکیل دادید. آیا اعضای این تیم دانسته گزینش انتخاب شدند یا برحسب اتفاق با هم همکاری کردید؟

اعضای آن تیم به صورت خودجوش گرد هم آمده بودند. اصلا اجباری وجود نداشت. اتفاقا یکی از شایعات این بود که من و همکارانم را برای تولید آثار مجبور کرده‌اند در صورتیکه اصلا اینگونه نبود. آقای فریدون شهبازیان و زنده‌یاد میرزاده با خواست و تمایل خودشان به فعالیت پرداختند. اکثر سرودهایی که در سال‌های پس از انقلاب ضبط شد با نظارت و کمک آقای شهبازیان که ناظر ضبط بود به سرانجام رسید. آقای راغب تمایل بسیاری برای همکاری داشت و آقای حمید سبزواری نیز جانش را برای انقلاب می‌داد. اینکه می‌گویند ایشان پدر شعر انقلاب درست است. در آن مقطع زنده یاد سبزواری را بسیار اذیت می‌کردند و یادم هست یک بار به قصد کشت ایشان را کتک زدند. نمی‌خواهم اجر فعالیت‌های خودم و همکارانم را از بین ببرم اما واقعا مرارت‌های بسیاری کشیدیم و در شرایط بسیار سخت به تولید آثار پرداختیم. البته بزرگان دیگری نیز در زمینه تولید آثار انقلابی زحمات بسیاری کشیدند. اشخاصی چون زنده‌یادان شاهرخی و مشفق کاشانی و بسیاری دیگر برای موسیقی و تولید آثار درخور تلاش‌های بسیاری کردند. بسیاری دیگر نیز بعدا به جمع ما پیوستند. به دلیل وجود آن بزرگان است که آثار چهل سال پیش هنوز حرفی برای گفتن دارند و قابل شنیدن هستند.

شما در «خجسته باد این پیروزی» از موسیقی دستگاهی ایرانی بهره برده‌اید. ایده این اتفاق چگونه حاصل شد؟

تخصص آقای راغب موسیقی ایرانی است و خودشان تار و عود می‌نوازند. اتفاقا اینکه موسیقی حماسی را بر اساس دستگاه آوازی بسازیم کار سختی است. آواز بیات ترک گوشه‌ای دارد به نام «روح‌الارواح» که زنده‌یاد موذن‌زاده اذانش را در آواز بیات ترک و بر اساس همین گوشه گفته که اتفاقا حرکت به جایی بوده است. «خجسته باد» نیز بر همین اساس ساخته شده که البته گوشه‌های دیگری نیز دارد.

شاید یکی از دلایل ماندگاری «خجسته‌باد» ساخت آن بر اساس دستگاه‌های آوازی ایرانی است.

بله همینطور است. البته دلیل محکم‌تر این اتفاق تنظیم بسیار خوب زنده‌یاد مجتبی میرزاده است. او با تنظیم درست و استفاده از سازهای مختلف و مناسب ابهت عجیب و غریبی به این اثر داد. اگر کلام اثر را بردارید این اثر بازهم شنیدنی است و ابهتش قبلی را دارد. آقای میرزاده در تنظیم آثار دیگرم نیز بسیار قدرتمند عمل کرده‌اند. آثاری که برای شهیدان بهشتی، مطهری و رجایی خوانده‌ام همه تنظیمات درستی دارند.

قرار نیست در آینده‌ای نزدیک اثری تولید کنید؟

آهنگ «بانگ آزادی» هر روز ساعت ۱۳:۵۵ پیش از اخبار از رادیو پخش می‌شود و حال چهل سال است این روند ادامه دارد. این اثر نیز توسط زنده‌یاد میرزاده تنظیم شده و به نظرم یکی از آثار ماندگار است. حال قرار است این اثر را با گروه کُر بخوانم. یکی از دوستان پیشنهاد خوبی داد و حال قرار است بر اساس آن، اثر را به صورت بخش بخش بخوانیم. یعنی بخشی را من بخوانم و بخش دیگر را گروه کُر بخواند؛ آن هم به صورت جدا. اعضای گروه کُر نیز بچه‌ها و نوجوانان هستند. این پیشنهاد مطرح شده و من نیز استقبال کرده‌ام. قطعه‌ای نیز به آهنگسازی آقای هادی آرزم برای ماه محرم و با استفاده از اشعار محتشم کاشانی ساخته‌ایم. البته این پروژه چند قطعه است که یکی از آنها را من خوانده‌ام و آقای محمد اصفهانی و دیگر خوانندگان نیز خواننده دیگر قطعات هستند. این مجموعه به صورت آکاپلا و بدون استفاده از ساز تولید شده و تلاش من و دیگر همکاران این بوده که اثری فاخر را به مخاطب ارائه دهیم. این اثر در فضای مجازی منتشر شده و مورد استقبال قرار گرفته است. در پایان باید بگویم، مردم ما آثار حماسی و ملی میهنی را دوست دارند. حتی در یکی از کنسرت‌های خارج از کشورم که بین سال‌های ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۵ در آلمان برگزار شد، زمانی که «ای ایران» را خواندم همه بلند شدند و ایستادند و اثر را با من خوانند که در میان آنها افراد غیر ایرانی هم حضور داشت. در آن کنسرت خیلی‌ها گریه می‌کردند و با من می‌خوانند و شعر را از بر بودند. منظورم این است که آثار حماسی اگر با کیفیت باشند مورد توجه مردم و مخاطبان قرار می‌گیرند.

  • 10
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش