پنجشنبه ۰۹ فروردین ۱۴۰۳
۱۱:۲۶ - ۳۱ مرداد ۱۴۰۱ کد خبر: ۱۴۰۱۰۵۳۱۲۶
رادیو و تلویزیون

«پانیذ فرحناک»؛ زنی که گزارشگر فوتبال شد

پانیذ فرحناک,مصاحبه خواندنی با پانیذ فرحناک
یک زن در صداوسیما یک مسابقه فوتبال را گزارش کرد؛ با او به گفت و گو نشستیم و از تجربه‌اش می‌گوید.

به گزارش شهروندآنلاین؛  اگرچه پخش مسابقات فوتبال زنان از تلویزیون امری است که تاکنون اتفاق نیفتاده اما سازمان صداوسیما در راستای توجه به ورزش بانوان مدتی است در رادیو چنین اتفاقی را رقم زده است.

از حدود دو ماه قبل شبکه ای رادیویی تحت عنوان ورزش بانوان تاسیس شده و کار خود را شروع کرده است. این شبکه رادیویی به صورت مستقل به ورزش زنان می‌پردازد و البته که زیر نظر رادیو ورزش است. یکی از ماموریت های ویژه این شبکه رادیویی پخش مسابقات ورزش زنان به صورت زنده است. در هفته های گذشته پخش مسابقات رشته‌هایی مثل هندبال، والیبال و… در دستور کار بود اما درباره بازی های فوتبال چنین مساله ای را شاهد نبودیم.

اگرچه در گذشته بخش هایی از مسابقات فوتبال یا فوتسال زنان در رادیو ورزش به صورت مستقیم پخش شده اما اینکه یک مسابقه به طور کامل مستقیما از رادیو پخش شود و البته گزارشگر آنهم یک خانم باشد، موضوعی جالب و قابل توجه است.

مسابقه فوتبال دو تیم خاتون بم به عنوان نماینده ایران در لیگ قهرمانان زنان آسیا با سوگدونیای ازبکستان فرصت مناسبی بود تا شبکه رادیویی ورزش زنان به طور زنده یک بازی فوتبال زنان را کاملا و با صدای یک گزارشگر خانم پوشش بدهد. دیداری که در دور رفت با تساوی یک بر یک به پایان رسید.

اگرچه چند سال قبل فرنوش جعفری اولین خانمی بود که صدایش پای گزارش فوتبال زنان شنیده شد اما حالا بعد از مدت ها این قضیه تکرار شده است.

پانیذ فرحناک از خبرنگاران ورزشی خانم که چند سالی است در حوزه ورزش زنان فعالیت می‌کند بازی مذکور را به صورت زنده ۹۰ دقیقه از رادیو گزارش کرد تا به نوعی جزو اولین گزارشگرهای زن فوتبال در صداوسیما لقب بگیرد‍. فرحناک در گفت و گو با خبرنگار ما از این تجربه جالب صحبت کرده است.

فکر می‌کردم از پس گزارشگری برنمی‌آیم

پانیذ فرحناک صحبت‌های خود در خصوص این گزارش اینطور شروع می‌کند: «در سال‌های گذشته چند بار پیشنهاد گزارشگری و ضبط گزارش های فان(طنز) به من شده بود، اما خودم خیلی دنبال این داستان نبودم و استنباطم این بود که از پس این کار برنمی‌آیم. در عین حال محدودیت هایی که برای خانم ها وجود دارد، کار را سخت تر می‌کند و به همین خاطر دنبال این مساله نرفتم.»

او ادامه داد: «ماجرا به این رسید که چند روز قبل خانم رستمی مدیر شبکه رادیویی ورزش بانوان تماس گرفتند و خواستند که مرا ببینند. نمی‌دانستم که قرار است پیشنهاد گزارشگری به من بدهند و وقتی این را متوجه شدم سریعا گفتم که از پس این کار برنمی‌آیم. با این حال ایشان به من لطف داشتند و اصرار زیادی کردند تا این مسئولیت را برعهده بگیرم. حتی قرار شد که یک صدای تستی برایشان ارسال کنم اما سعی می‌کردم از زیر آن در بروم چون واقعا تصور می‌کردم گزارشگری کار سختی است و نمی‌توانم انجامش بدهم. البته که هنوز هم چنین تصوری را دارم. با اینحال وقتی اصرار های ایشان و حمایت های برخی دوستان خوبم که در حوزه گزارشگری فعالیت می‌کنند را دیدم تصمیم گرفتم کار را انجام بدهم.»

حمایت ها را که دیدم، استرسم کم شد

از فرحناک پرسیدیم که چگونه به استرس خود غلبه کرد و پیشنهاد گزارشگری مسابقه فوتبال زنان را پذیرفت؟ او اینطور پاسخ داد: «در جلسه ای که خانم رستمی را دیدم و با ایشان صحبت کردم، به من اطمینان دادند که کمک حالم خواهند بود. ایشان گفتند که در کنار من به عنوان گزارشگر بازی کارشناس می‌گذارند تا استرسم کمتر شود. ماجرا پیش رفت تا اینکه چند روز قبل از رادیو تماس گرفتند و گفتند مسابقه خاتون بم با نماینده ازبکستان در لیگ قهرمانان زنان آسیا را باید گزارش کنم!»

این خبرنگار باسابقه ورزشی همچنین گفت: «وقتی این تماس با من گرفته شد، پشت تلفن درجا استرس گرفتم، ولی خجالت می‌کشیدم نه بگویم. با اینحال به خودم گفتم وقتی همه حمایتم می‌کنند این تجربه را داشته باشم. خیلی مشورت ها گرفتم و در نهایت کار را جلو بردم.»

سعی کردم لرزش صدایم به مخاطب نرسد

اولین گزارشگر زن یک مسابقه فوتبال در رادیو در بخش بعدی صحبت‌های خود اینگونه لب به سخن می‌گشاید:«اطلاعاتم را جمع کردم و به استودیو رفتم تا بازی را گزارش کنم؛ بر خلاف انتظارم و البته صحبت های قبلی نه کارشناسی در استودیو بود و نه لیست بازیکنان دوتیم را در اختیار داشتم! فهمیدم ۹۰ دقیقه بدون وقفه خودم باید حرف بزنم و بازی را گزارش کنم! البته واقعا تهیه کننده برنامه خیلی کمک کردند. ۵ دقیقه اول خیلی استرس داشتم و در صدایم لرزش مشخص بود اما سعی کردم این لرزش صدا به مخاطب نرسد.با این حال رفته رفته از استرسم کم شد و به خودم آمدم و دیدم یک مسابقه فوتبال را روی آنتن زنده گزارش کرده‌ام!»

همه گفتند که خوب گزارش کردی

او در ادامه افزود: «بعد از اتمام بازی اولین سوالی که از دست اندرکاران برنامه پرسیدم این بود که خوب گزارش کرده ام یا نه؛ جالب اینکه همه گفتند برای تجربه اول خیلی خوب بوده و در کل بازخوردهای خوبی گرفتم. حتی بخش هایی از گزارش من در رادیو ورزش هم پخش شد. جالب اینکه فردای آن روز نیز زنگ زدند و برای بازی برگشت که هفته بعد برگزار می‌شود، دعوت کردند تا دوباره گزارش مسابقه را انجام بدهم.»

از این اتفاق خوشحال هستم

فرحناک در پاسخ به این پرسش که به عنوان یک زن گزارش مسابقه فوتبال در رادیو چه حسی به شما می‌دهد، تاکید کرد:‌«ما در رادیو گزارشگر زن برای مسابقات رشته های دیگر داشته ایم. در فوتبال هم خانم فرنوش جعفری تجربیات گرانبهایی در این عرصه دارند و حالا من به صورت کامل یک بازی را گزارش کردم.»

این خبرنگار خانم افزود: «خوشحالم که چنین تجربه ای به نام ثبت شد. اعتقادم بر این است دختران ایرانی توانایی انجام هر کاری را دارند و امیدوارم که تجربه ثبت شده برای من در آینده گسترده تر شود و شاهد موفقیت‌های هرچه بیشتر زنان ایرانی در این عرصه باشیم. از دست اندرکاران رادیو ورزش و همچنین صدای ورزش زنان تشکر می‌کنم که این فرصت را در اختیارم قرار دادند و بابت اعتمادشان ممنونم.»

  • 13
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش