جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
۲۲:۵۴ - ۰۱ تير ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۴۰۰۱۶۵
رادیو و تلویزیون

گزارشی از پشت صحنه سريال «لژيونر»

روایت عشق در مستطیل سبز

اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون,لژيونر

علاقه مردم و به خصوص جوانان به فوتبال و حواشی آن باعث شد تا مسعود آب پرور در جدیدترین سریالش شوخی با آن را دستمایه فیلمنامه اش قرار داده و از این طریق داستان آدم هایی را تعریف کند که مردم چندان با آنها بیگانه نیستند. آدم هایی که در جامعه به وفور یافت می شوند و از موقعیت های بدست آمده همواره به نفع خود استفاده و گاهی سوء استفاده می کنند.

 

گرچه این سریال می تواند بهانه ای نیز برای وی باشد که ژانر جدید و متفاوتی را هم تجربه کند. ژانری که به گفته خودش تا به حال به این شکل کار نکرده بود. «لژیونر» با نام قبلی «افسر نمونه» داستان بهمن و توفیق دو دوست قدیمی است که قرار است فرزندانشان با یکدیگر ازدواج کنند، اما درگیر مسائلی می شوند که بی ربط با ورزش و حاشیه های آن نیست. موضوعی که شاید در زمان پخش با حواشی روبرو شود. چرا که در کشور ما هر زمان که با شغل و آدم هایی در سریال ها شوخی می شود، عده ای آن را مورد اعتراض قرار می دهند. اما نکته جالب این مجموعه حضور یک بازیکن فوتبال به نام اشتیفیم آرفی است که در این سریال ایفای نقش کرده است. بازیکنی که اهل آلبانی است و مدتی هم برای پرسپولیس بازی کرده است. از این رو در یکی از روزهای بهاری به پشت صحنه این سریال رفته و گزارشی تهیه کرده ایم که می خوانید:

 

ورزشگاه امام رضا (ع) واقع در یافت آباد یکی از لوکیشن های این مجموعه است که محمدرضا شریفی نیا و آذین رئوف در این لوکیشن مقابل دوربین می روند. گروه از ساعات اولیه صبح در این مکان مستقر شده و مشغول ضبط پلان های شریفی نیا مقابل در اصلی ساختمان هستند. برخی از اهالی سحر خیز این منطقه نیز از پشت دیوارهای ورزشگاه کنجکاوانه شاهد ضبط بخشی از این سریال هستند. اما بدون اینکه مزاحمتی برای گروه به وجود بیاورند. مقابل ورزشگاه یک ایستگاه آتش نشانی است که هر آن ممکن بود آژیر خطرش به صدا درآمده و آتش نشانان به ماموریت بروند و این باعث ایجاد خلل در کار شود. اما گروه در کمال خونسردی و بی توجه به موانعی از این دست، سخت مشغول کار خود بودند. بعد از برداشت هر پلان که مورد تأیید کارگردان قرار می گیرد، جای دوربین ها تغییر کرده و در این مدت، شریفی نیا گوشه ای می نشیند و دیالوگ هایش را مرور می کند. بچه های صحنه نیز در حال چیدن صحنه برای پلان های بعد می شوند و با چسب روی زمین جای بازیگران را مشخص می کنند. کارگردان و آذین رئوف در حال مرور فیلمنامه هستند و تغییرات کوچکی هم کارگردان سر صحنه روی فیلمنامه اعمال می کند. در این بین حسن پورشیرازی نیز از راه می رسد و برای تعویض لباس و گریم آماده می شود. اتابک نادری و لاله صبوری نیز بازیگران دیگری هستند که وارد ورزشگاه شده و خود را برای بازی مقابل دوربین آب پرور آماده می کنند. آذین رئوف در این سکانس با شریفی نیا بازی دارد. بنابراین فیلمنامه را با یکدیگر مرور کرده و دور خوانی می کنند. پلان های این دو نفر ضبط شده و بازی شریفی نیا در این لوکیشن به پایان می رسد. گروه در حال جمع آوری وسایل و رفتن به لوکیشن بعدی هستند تا در پارک جوانمردان واقع در دهکده المپیک مستقر شوند.

 

مسعود آب پرور: حواشی فوتبال بستر قصه اصلی ما نیست

پس از گپ کوتاهی که با لاله صبوری درباره سریال زدیم، به سراغ کارگردان که در رأس این سریال است، رفتیم. وی تجربه ساخت آثار خوب و موفقی را داشته است. مسعود آب پرور می گوید که همیشه دوست داشته ژانرهای مختلف را تجربه کند. اما او در گفت وگو با بانی فیلم پیرامون موضوعی که دستمایه سرمایش قرار داده و حواشی احتمالی که در زمان پخش با آنها روبرو خواهد شد، عنوان کرد: به نظرم این که خیلی خوب است. به هر حال چالش برانگیز است. ورزشی مثل فوتبال مورد استقبال مردم است و جزو ورزش های محبوبی است که بسیار هم پرحاشیه است. بنابراین از این بابت خیلی نگرانی ای ندارم. ضمن اینکه فوتبال در حاشیه قصه ماست و بستر اصلی داستان نیست و با زبان طنز این مسائل بیان شده است.

 

ضمن اینکه من سراغ این سوژه نرفتم. موضوع فیلمنامه به شبکه ارائه شده و تصویب شده بود و چند قسمت هم نوشته شده بود و من هم به این کار دعوت شدم و کار به من سپرده شد.

 

وی همچنین ادامه داد: هنوز به نیمه کار نرسیده ایم، اما تا اینجا که خوب پیش رفته ایم و امیدوارم بتوانیم تا پایان کار را به خوبی به سرانجام برسانیم.

 

آب پرور درباره انتخاب بازیگران این مجموعه افزود: تقریباً تا جایی که امکان داشت توانستیم به کست موردنظر برای نقش ها برسیم و دوستانی را انتخاب کنیم که با نقش ها همخوانی داشته باشند.

 

وی درباره پیش بینی که از اقبال مردم در زمان پخش سریال خواهد داشت، بیان کرد: امیدوارم این اتفاق بیفتد. چون به عوامل بسیاری بستگی دارد و صرفاً به خود کار بر نمی گردد. ما هم تلاش خودمان را می کنیم. امیدوارم به اندازه کافی برای مخاطبان جذاب باشد. چون به زمان، شبکه و تبلیغات تلویزیون هم بر می گردد و همه چیز دست ما نیست و از حوزه اختیار ما خارج است.

 

وی در پایان نیز درباره سریال «هوش سیاه» و ادامه آن نیز گفت: ادامه اینکار خیلی دست من نیست. ضمن اینکه به هر حال جزو تولیداتی است که به بودجه بسیاری و به همتی نیاز دارد که این مجموعه را دور هم جمع کند که از یک مدیریت پر قدرت در تلویزیون بر می آید که با مشکلاتی که تلویزیون در حال حاضر دارد، فکر نمی کنم فعلاً شرایط برای ساخت این مجموعه مهیا باشد.

 

مهدی فرجی: «لژیونر» یک سریال مفرح خانوادگی است

مهدی فرجی تهیه کننده این مجموعه درباره نخستین تجربه تهیه کنندگی سریال تلویزیونی به بانی فیلم می گوید: پیشنهاد این کار از طرف مدیر محترم شبکه پنج آقای زین العابدین به بنده شد و من هم پذیرفتم. البته تهیه کنندگی مجموعه تلویزیونی سختی های بسیاری دارد، اما کار با ارزشی است.

 

وی در خصوص حواشی احتمالی به وجود آمده در زمان پخش با توجه به مضمون فیلمنامه عنوان کرد: تصور نمی کنم در زمان پخش با مشکلی در این زمینه روبرو شویم. به این دلیل که به نکاتی در ساخت توجه داشتیم تا بتوانیم کار محکم و پرمخاطبی را ارائه بدهیم. البته با توجه به مجموع شرایط و بودجه پیش بینی شده، توانستیم هم در انتخاب عوامل پشت صحنه و هم بازیگران به ایده آل هایمان دست پیدا کنیم. گرچه برخی از دوستان درگیر کارهای دیگر بودند و فرصت نشد تا با آنها همکاری کنیم. اما در مجموعه شرایط و انتخاب ها راضی کننده است.

 

فرجی درباره ویژگی های این مجموعه تلویزیونی افزود: در این کار برای جوانان پیام های مهم و با ارزشی وجود دارد. در خصوص اینکه شهرت در وهله اول بسیار جذاب است و البته آسیب هایی هم دارد. از آنجایی که قهرمانی در سطوح مختلف ورزشی جذابیت دارد، اما به مراقبت هایی نیز نیاز دارد که باید مدنظر داشت. بنابراین «لژیونر» پیام هایی از این دست برای مخاطبان خواهد داشت. همچنین به موضوع خانواده و ازدواج هم در آن پرداخته می شود و می توان گفت این سریال یک کار مفرح خانوادگی است که امیدوارم در زمان پخش هم با استقابل خوبی از جانب مخاطبان روبرو شود.

 

محمدرضا شریفی نیا: دلال فوتبالیست «لژیونر» هستم

فرصتی مهیا شد تا با شریفی نیا درباره نقش توفیق و همکاری اش با آب پرور صحبت کنم. وی در این باره به بانی فیلم می گوید: من نقش یک دلال فوتبالیست را در این سریال بازی می کنم. البته پیش از این کار قرار بود که من و‌ آقای آب پرور در یکی دو کار همکاری کنیم که نشد. یک کار سینمایی و یک سریال. تا اینکه در این کار با هم همکاری کردیم. توفیق در این مجموعه دوستی دارد که بسیار با هم صمیمی هستند و مثل برادرند که او گزارشگر برنامه های ورزشی است، اما توفیق کار دلالی فوتبالیست ها را انجام می دهد. وی همچنین افزود: توفیق شخصیتی است که از مسائل پشت پرده فوتبال به نفع خودش استفاده می کند تا موقعیت کسب کند.

او در پاسخ به این سوال که چرا همکار، ایفاگر نقش های منفی آثاری است که بازی می کند، توضیح داد: به نظرم توفیق شخصیت منفی صرف نیست. اما زمانی که این کار به من پیشنهاد شد، هر دو نقش را خواندم. یعنی من و آقای پورشیرازی قرار شد هر دو نقش را بخوانیم و هر کدام را که دوست داشتیم، انتخاب کنیم. اما در نهایت این شد که من نقش توفیق را بازی کنم. به هر حال برای بازیگر نقش هایی که مثبت مثبت و یا منفی منفی نیست جذابیت و جای کار بیشتری دارد و برای مردم هم به همچنین. چون چنین نقش هایی فراز و فرود بسیاری در بازی دارد و جذاب تر است. توفیق هم جزو آدم هایی است که از مناسباتی که در جامعه است، به نفع خودش استفاده می کند و گاهی هم سوء‌ استفاده. اما برای کارهایی که انجام می دهد، استدلال دارد.

 

وی درباره ویژگی های داستان هم افزود: این مجموعه به معضلات و مشکلات فوتبال و باشگاه و مشکلات بودجه ای که دارند، می پردازد و از این رو ممکن است در زمان پخش با حواشی ای هم همراه باشد. وی درباره آشنایی اش با فضای ورزشی این کار عنوان کرد: در مناسبات و پشت پرده فوتبال ورود کردن به هر حال سخت است. اما در ارتباط با ورزش من قبلاً ورزشکار بودم و الان ورزشکاران را دوست دارم. یکی از رشته های تحصیلی من تربیت بدنی است و در زمینه بسکتبال و شنا هم کار کردم و با ورزش بیگانه نیستم. به هر حال این هم تجربه ای جدید و جذاب خواهد بود.

پس از گفت و گو با شریفی نیا با صدابردار این مجموعه اصغر آبگون در رابطه با کارش گپ زدیم. درباره مشکلات صدابرداری در سینما و تلویزیون و کمبود بودجه ای که به این بخش از کار اختصاص داده می شود. درباره آدم هایی که تخصص این کار را ندارند، اما متاسفانه در این زمینه فعالیت می کنند و مشکلات صدا در صحنه های خارجی. ساخت و سازها و صداهایی که مزاحم فیلمبرداری در خط لوکیشن های خارجی شده و کار را برای صدابرداران سخت تر می کند.

 

بعد از آن بود که همه گروه راهی دهکده المپیک می شوند. آن هم در روزی که پرسپولیس و پدیده به مصاف هم رفتند. پرسپولیس جشن قهرمانی گرفت. در طول مسیر پرچم های قرمز و صدای بوق های طرفداران پرسپولیس از گوشه و کنار شنیده می شد.

 

به محض رسیدن و مستقر شدن در گوشه ای از پارک، صبوری و نادری و پورشیرازی فیلمنامه را دورخوانی کرده و تمرین می کنند. در این سکانس قرار است که پورشیرازی و صبوری که نقش شوهر خواهر و خواهر زن یکدیگر را بازی می کنند، از اتومبیل پیاده شده و روی نیمکت بنشیند. در حالی که بحث کردن راجع به ازدواج فرزندانشان هستند. صحنه چیده شده و دوربین ها سر جای خود قرار گرفته و این سکانس از زوایای مختلف ضبط می شود.

 

 

اتابک نادری: شرایط تصویر خوب نبود، خودم را با تئاتر مشغول کرده ام

در این بیــن فرصتی مهیــــا می شود تا بـــــا اتابـــــــک نادری درباره حضــورش در این سریال و همکاری با مسعود آب پرور صحبت کنیم. نادری نیز که به مانند برخی از همکارانش این روزها حضور کم رنگی در عرصه تصویر دارد، در این باره به بانی فیلم می گوید: به هر حال تولیدات که به نسبت گذشته کمتر شده است و به همان نسبت پیشنهادات هم کمتر شده و همان کارهایی هم که پیشنهاد شده به گونه ای بوده که من چندان خودم را در آن سریال ها نمی دیدم. از طرفی هم وقتی با چنین شرایطی روبرو شدم، خودم را با تئاتر مشغول کردم. سال گذشته دو اجرا داشتم و در مسائل اجرایی فجر هم فعالیت می کنم. بنابراین خودم را با تئاتر بیشتر سرگرم کرده ام.

 

او درباره نقشی که در «لژیونر» ایفا می کند نیز توضیح داد: من نقش دکتر آذین را در این سریال بازی می کنم و پزشکی است که در ستاد مبارزه با دوپینگ ورزشکاران فعالیت می کند و رابطه فامیلی هم با شخصیت جوان اصلی داستان با بازی زهیر یاری را دارد. قصه،‌ قصه شیرینی دارد و من هم سعی کردم کاراکتر هم در بازی کاراکتر شیرین تری باشد. امیدوارم خروجی کار هم مورد توجه مردم قرار بگیرد.

 

نادری درباره تجربه همکاری اش با کارگردان و فضای کارهایش را چنین توصیف کرد: من در «هوش سیاه ۲» حضور کوتاهی در بخش های ترکیه داشتم. اما آقای آب پرور را به واسطه کارهایشان می شناختم. به نظرم روی کارشان بسیار تسلط و نگاه نویی نیز در کار دارند. اتفاقاً بارها در تئاترهایم از ایشان دعوت کرده ام و در ورک شاپ هایی که داشتیم، با هم فیلم می دیدیم و نقد و بررسی و بحث می کردیم. از این نظر وقتی پیشنهاد این کار شد، با توجه به فیلمنامه ای که داشت، دوست داشتم حضور پیدا کنم و امیدوارم خروجی کار هم قابل قبول باشد و مخاطبان دوست داشته باشند. بعد از گفت و گو با اتابک نادری درباره سریال، شاهد بخش های دیگری از سریال بودم. بخش هایی که مربوط به بازی اتابک نادری می شد. کارگردان هم با توجه به دقت و حساسیتی که روی کارهایش دارد، با ظرافت خاص خودش پلان ها را بررسی کرده و کار را پیش می برد.

 

 

لاله صبوری: سریال ها فقط بین افراد خاصی تقسیم می شود

اما در این میان با لاله صبوری در این باره گپ زدیم. بازیگری که او نیز این روزها در کمتر فیلم و سریالی حضور دارد. وی در این باره به بانی فیلم می گوید: به هر حال می توان گفت که تقریباً همه از این موضوع باخبر هستند که کارها کمتر شده و از آن طرف پیشنهادها هم کمتر شده است. من گاهی فکر می کردم شاید بازیگر خوبی نبودم که این اتفاق افتاده! اما وقتی با دوستان صحبت می کنیم، متوجه شدم که همه همین مشکل را دارند. متاسفانه کارها فقط بین عده خاصی تقسیم می شود! او درباره نقشی که در این سریال ایفا می کند، عنوان کرد: من نقش یک پزشک را در این سریال بازی می کنم. نقش همسر دکتر آذین که خودش هم پزشک است. نقش جالبی است که من در این کار نقش خاله زهیر یاری را بازی می کنم.

 

وی درباره حواشی که در زمان پخش به وجود خواهد آمد افزود: من پیش از این هم در کاری که تم ورزشی داشته باشد، بازی کرده ام. اما اینکه درباره دوپینگ باشد،‌ برای من تجربه جدیدی است و فکر می کنم سوژه جالبی باشد و بتواند با مخاطبان ارتباط برقرار کند. به هر حال بعد از مدتی که من کار نکرده بودم و بیشتر روی فیلمنامه نویسی متمرکز بودم،‌ در این سریال بازی می کنم و امیدوارم مردم هم در زمان پخش کار را دوست داشته باشند.

 

 

 

 

banifilm.ir
  • 13
  • 2
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش