جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
۱۵:۲۲ - ۱۵ آبان ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۸۰۳۲۴۱
رادیو و تلویزیون

«گیله وا» می تواند یک کلاس تاریخی باشد/ بازی در نقش دختر ارمنی

پریا مردانیان,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون
بازیگر نقش آرویک در سریال «گیله وا» از ورود خود به دنیای بازیگری و حضور در این سریال سخن گفت.

به گزارش صبا، سریال «گیله‌وا» به کارگردانی اردلان عاشوری که این شب‌ها شاهد پخش آن از تلویزیون هستیم روایتگر ماجرای عاشقانه‌ای است که در برهه‌ای حساس از تاریخ کشورمان روایت می‌شود.

آرویک دختری ارمنی است و در سال‌های قحطی در ایران که مصادف بود با جنگ جهانی اول به همراه پدرش میهمان خانواده‌ای گیلانی می‌شوند. احمد پسر خانواده و آرویک به هم علاقمند می‌شوند اما تنفوذ نیروهای انگلیسی به ایران و تصمیم احمد برای ملحق شدن به نهضت جنگل بین این دو دلداده جدایی می‌اندازد و… .

پریا مردانیان بازیگر جوان سینما و تلویزیون که پیش از این نقش آفرینی‌اش را در فیلم «چهل‌ سالگی» دیده بودیم در سریال «گیله‌وا» نقش آرویک را بازی کرده است.

در ادامه گفتگو با این بازیگر را می‌خوانید.

فکر می‌کنم اولین حضور سینمایی و تجربه بازیگری‌ شما به فیلم «چهل سالگی» به کارگردانی علیرضا رئیسیان باز می گردد. چگونه وارد دنیای بازیگری شدید؟

-«چهل سالگی» اولین حضور من به عنوان بازیگر نبود اما با این فیلم دیده شدم. اولین تجربه بازیگری‌ام بسیار اتفاقی بود و به سریال «داستان پاییزی» برمی گردد. خانه ما یکی از لوکیشن‌های این سریال بود و آقای اسماعیل فلاح‌پور که کارگردان آن سریال بودند به والدین من پیشنهاد کردند که در سریال بازی کنم. بازیگری را از سن پایین و این سریال آغاز کردم و بعد از آن نیز در کارهای مختلفی حضور داشتم.

چطور شد برای بازی در فیلم «چهل سالگی» انتخاب شدید؟

-برای نقش بهار در آن فیلم حدود صد کاندید داشتند. از طرف گروه با ما تماس گرفتند و خواستند برای تست بازیگری به دفترشان بروم. آقای رییسیان چند بار از من خواستند به دفترشان بروم و در مورد نقش با من صحبت کردند و در نهایت برای بازی در نقش بهار انتخاب شدم.

چندسال‌تان بود؟

-۱۰ سال داشتم.

تقریبا بیشتر سکانس‌های حضورتان در این فیلم در کنار لیلا حاتمی می‌گذرد. بازی در کنار ایشان چطور بود؟

-بسیار عالی. خانم حاتمی در بازیگری فوق‌العاده هستند و یکی از شانس‌های من در بازیگری این بود در آن فیلم در کنار ایشان و آقای محمدرضا فروتن بازی کردم. همچنین در زمان بازی در آن فیلم چند بار آقای عزت‌الله انتظامی را دیدم و از همه این عزیزان بسیار آموختم. همه‌شان به من کمک کردند تا از پس نقش بربیایم.

گفتید بسیار اتفاقی وارد دنیای بازیگری شدید. آیا به بازیگری علاقمند هم هستید یا این کار را به دلیل آنکه سرنوشت شما را به این سمت کشانده است، ادامه می‌دهید؟

-در ابتدا علاقه‌ای به بازیگری نداشتم. البته سن و سالم هم کم بود و درک درستی از کار نداشتم اما بعد از آشنا شدن با فضای سینما عاشق بازیگری شدم.

چگونه به گروه ساخت سریال «گیله‌وا» پیوستید؟

از دفتر آقای عاشوری زنگ زدند و چون دو سال بود بخاطر تحصیل در هیچ کاری حضور نداشتم از من پرسیدند که آیا تمایل دارم بازی کنم یا نه. جواب من مثبت بود و با آقای ابراهیم امینی که مسئول انتخاب بازیگران بودند صحبت کردیم و قرار شد در این سریال بازی کردم.

ویژگی‌های نقش آرویک چه بود؟

-برایم خیلی جالب بود که نقش دختری ارمنی را بازی کنم چون کاری متفاوت بود هر بازیگری علاقمند به بازی در نقش‌های متفاوت است. وقتی هم که قصه را برایم تعریف کردند به حضور در کار بیشتر علاقمند شدم. فیلمنامه را که خواندم عاشق نقش شدم. قصه روایتی عاشقانه بود که در ژانر تاریخی می‌گذشت و بسیار جذاب نوشته شده بود.

بازی با لهجه ارمنی احتمالا یکی از چالش‌های بازی در این نقش بوده است. آیا در این زمینه مشاور داشتید؟

-اولین بار بود که با لهجه بازی می‌کردم اما آنقدر نقش را دوست داشتم که سختی کار به چشمم نمی‌آمد. سر کار مربی داشتم. عمو ادموند در طول کار در کنار گروه بودند و من دیالوگ‌هایم را با راهنمایی ایشان تمرین می‌کردم. مشکل این بود که زمان زیادی برای تمرین در اختیار نداشتیم. معمولا هر روز دیالوگ‌های روز بعد را با ایشان تمرین می‌کردیم.

 بازیگرانی از نسل‌های مختلف در این کار حضور دارند. تعامل‌تان با آن‌ها چگونه بود؟

-گروه بازیگری سریال «گیله‌وا» واقعا فوق‌العاده بودند. مخصوصا آقای امیرحسین صدیق بسیار در اجرای نقش من را یاری کردند. همکاری با این گروه برایم آموزنده و شیرین بود.

در مورد آن دوران از تاریخ کشورمان و ماجرای مردم قحطی‌زده اطلاعاتی داشتید؟

-در مدرسه و در درس تاریخ در مورد میرزا کوچک خان جنگلی و دلیل قیام او خوانده بودم اما از عمق ماجرا و سال‌های قحطی و مرگ مردم چیزی نمی‌دانستم و از آقای عاشوری خواستم برایم توضیحاتی در این مورد بدهند. خودم هم در این مورد مطالعاتی کردم که با حال و هوای آن دوران آشنا شوم. ضمن اینکه با خواندن فیلمنامه کلی اطلاعات تاریخی دریافت کردم که در ایفای نقش به من کمک کرد.

با وجود آنکه در رشته غیرسینمایی تحصیل کرده اید،  آیا بازیگری را ادامه خواهید داد؟

-بله حتما. بعد از نقش‌هایی که در دوران کودکی بازی کردم چند سالی در کارم وقفه افتاد و «گیله‌وا» برایم شروعی دوباره در بازیگری محسوب می‌شود. بعد از بازی در این کار وارد یک پروژه سینمایی شدم و امیدوارم روند کاری‌ام همینطور با آثار خوب ادامه داشته باشد.

الگوی خاصی در بازیگری دارید؟ بازیگران مورد علاقه‌تان چه کسانی هستند؟

-من هم مثل همه عاشقان سینما بازیگران مورد علاقه دارم و دوست دارم از آنها بیاموزم از تجارب‌شان استفاده کنم. برخی از آنها از نظر بازیگری سرآمد هستند و برخی هم از نظر اخلاقی برایم قابل احترامند اما هیچوقت برای خودم اسطوره‌سازی نمی‌کنم و دوست ندارم شبیه کسی باشم.

برای مخاطبان سریال «گیله‌وا» صحبتی دارید؟

-«گیله‌وا» سریالی زیباست و بنظرم هر ایرانی باید این سریال را تماشا کند. دیدن این سریال هم می‌تواند جنبه سرگرمی داشته باشد و هم می‌تواند برای مخاطب همانند یک کلاس تاریخی باشد. می‌دانم این سریال در کارنامه کاری‌ام یکی از بهترین‌ها خواهد بود و در آینده به حضور در آن افتخار خواهم کرد. از آقای عاشوری بابت اعتمادی که به من داشتند تشکر می‌کنم.

  • 18
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش