سه شنبه ۰۹ دی ۱۴۰۴
۱۲:۳۴ - ۱۷ تير ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۴۰۴۶۱۸
کتاب، شعر و ادب

بچه‌های دهه ۵۰ و ۶۰ چه کتاب‌هایی می‌خواندند؟

کتاب شازده کوچولو,اخبار فرهنگی,خبرهای فرهنگی,کتاب و ادبیات
برای بچه‌های اواخر دهه ۵۰ و دهه ۶۰ که کودکی‌شان را در جنگ و با صدای موشک‌باران گذرانده‌اند، سرگرمی زیادی وجود نداشت؛ حداقل نه به اندازه کودکان امروزی. زمانی که فقط شبکه یک و دو وجود داشتند، کتاب خواندن و غرق شدن در ماجراهای شگفت‌انگیزشان راهی بود برای تجربه هر آنچه که در زندگی واقعی کودکان وجود خارجی نداشت ...

به گزارش ابتکار، سال ۱۳۹۲ به پیشنهاد شورای عالی انقلاب فرهنگی، ۱۸ تیر ماه را به عنوان روز «ادبیات کودک و نوجوان» در تقویم رسمی ثبت شد. این روز مصادف است با سال‌ مرگ مهدی آذر یزدی، نویسنده مطرح کودک و نوجوان. «قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب» شاید معروف‌ترین او باشد.

 

آذر یزدی در سال ۱۳۴۳ برای نگارش همین مجموعه از سوی «سازمان جهانی یونسکو» جایزه‌ای را دریافت کرد. زمانی که تفریح بچه‌ها بازی توی کوچه‌های خاکی بود و دنیای‌شان تنها در محله‌شان خلاصه می‌شد، افرادی مانند آذر یزدی تلاش می‌کردند تا بچه‌ها دنیای دیگری را لابه‌لای صفحات کتاب‌ها تجربه کنند. اما نظر بچه‌های آن سال‌ها درباره کتاب‌هایی که می‌خواندند چیست؟ بچه‌های دهه ۵۰ و ۶۰ اصلا کتاب خواندن را دوست داشتند؟ با خواندن آن کتاب‌ها چه حس و حالی را تجربه می‌کردند؟ اصلا کتاب‌های محبوب‌شان چه بود؟

 

از «شازده کوچولو» تا «گلستان سعدی»

علی متولد میانه‌های دهه ۵۰ است. مردی جا‌ افتاده با موهای جوگندمی که وقتی می‌خواهد از کتاب‌های دوران کودکی‌اش صحبت کند، در چشمانش برق نگاه یک پسر ۱۰ ساله دیده می‌شود. او کمی مکث می‌کند و می‌گوید: اولین کتابی که خواندم، یک سری کتابچه بود به نام «قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب». از آن کتاب چیزهای محوی خاطرم مانده است. یادم می‌آید که آن قصه درباره مجید بود که درس نمی‌خواند. بعد از مدتی اتفاق بدی برایش افتاد و به همین دلیل شروع کرد به کتاب خواندن. آن کتاب را مادرم از کانون پرورش فکری برایم خریده بود. 

 

علی درباره کتاب‌های محبوبش در کودکی می‌گوید: قطعا محبوب‌ترین کتاب دوران نوجوانی‌ام که هنوز هم بسیار دوستش دارم «شازده کوچولو» سنت اگزوپری است، همچنین مجموعه چند جلدی «قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب».

 

کانون پرورش فکری هم یک مجموعه کتاب با نام «به من بگو چرا» منتشر کرد که برایم بسیار جذاب بود. یک سری ترجمه هم برای کودک و نوجوانان از رمان‌های کلاسیک مطرح دنیا انجام شده بود، مثل دیوید کاپرفیلد و تام‌سایر که خیلی دوست‌شان داشتم. ولی مسیر زندگی من را یک کتاب اشعار کلاسیک شاعران متقدم فارسی عوض کرد. در این کتاب، علاوه بر شعرها، ترجمه‌ای به زبان کودکانه وجود داشت. اگر اشتباه نکنم با نام «گزیده» منتشر می‌شد. مثلا گزیده گلستان سعدی یا گزیده دیوان حافظ.

 

او در پاسخ به این سوال که چطور از کوچه و شیطنت‌هایش جدا می‌شد تا کتاب بخواند، می‌گوید: خیلی وقت‌ها با بچه‌ها در کوچه کتاب می‌خواندیم. البته شیطنت‌ها هم سر جای خودشان بود.

 

علی برای کتاب‌ خواندن بسیار از پدر و مادر و معلمانش تاثیر می‌گرفت. او می‌گوید: از دوره راهنمایی به بعد معلمانم بسیار روی من تاثیر داشتند که چه کتابی بخوانم. ولی پیش از آن هم به کتاب علاقه داشتم چون پدرم با کمد کتاب‌هایش برخوردی بسیار رازآمیز داشت و همیشه برای من به سراغ این کمد رفتن همراه با ترس و لرز و توام با حس کشف و شهود بود. برای پدرم این کتاب‌های خیلی مهم و عزیز بودند و همان رفتارش باعث به وجود آمدن علاقه شدید به کتاب شد.

 

محبوب‌ترین کتابم، تاریخ سوم راهنمایی بود!

محمد اوایل دهه ۶۰ به دنیا آمده و امروز مشغول کارهای مطالعاتی است. اولین کتابی که خوانده برمی‌گردد به سال سوم ابتدایی. او می‌گوید: اولین کتابی که خواندم، «میشل استروگف» ژول ورن است. از عکس روی جلدش خوشم آمد و شروع کردم به خواندنش، برایم بسیار جذاب بود. اما از آنجایی که به تاریخ علاقه عجیبی داشتم، در نوجوانی محبوب‌ترین کتاب برایم، کتاب «تاریخ سوم راهنمایی» بود که دو سه بار هم آن را خواندم. 

 

محمد ادامه‌ می‌دهد: تا اوایل راهنمایی کتاب‌هایی مثل «نبرد من» هیتلر برایم خیلی جذاب بود. پسرعمه‌ام کتاب‌های زیادی داشت که از او امانت می‌گرفتم، البته او هم به سختی کتاب‌هایش را به من می‌داد چون به‌نظرش من کتاب‌ها را نمی‌خواندم. مثلا جلد اول کتاب «خواجه تاجدار» را که خواندم، جلد دوم را به من نمی‌داد چون باور نمی‌کرد که کتاب را خوانده باشم. آن موقع سیزده سالم بود. یکی از کتاب‌هایی که در نوجوانی خواندم و هنوز هم بعد از گذشت سال‌ها تاثیرش را احساس می‌کنم «تاریخ مشروطه» احمد کسروی است. وقتی آن را می‌خواندم انگار واقعا گوشه‌ای ایستاده بودم و از نزدیک همه چیز را می‌دیدم. من از کودکی دوست داشتم ویترین کتابفروشی‌ها را نگاه کنم، دوست داشتم کتاب‌ها را ورق بزنم. 

 

کتاب‌هایی که دوست داشتم را به کتابخانه پس نمی‌دادم

مسعود، متولد اواخر دهه ۵۰ است و حالا یک دختر ۸ ساله دارد. او می‌گوید وقتی اولین کتاب‌ها را مادرش برای او خریده است. مسعود می‌گوید: دقیق یادم نیست ولی حدس می‌زنم «قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب» اولین کتابی بود که خواندم. البته چون تمامش حالت نصیحت‌گونه بود، جذابیت چندانی نداشت. ولی «تن‌تن» را خیلی دوست داشتم.

 

اما یک مقطعی کلا کتاب نخواندم تا دبیرستان که باز هم شروع کردم، تمامش هم کتاب‌های عاشقانه فهمیه رحیمی بودند. عاشق کتاب‌های ژول ورن بودم، «رابینسون کروزوئه» را هم خیلی دوست داشتم، انقدر آن‌ها را دوست داشتم که حتی چندتای‌شان را که از کتابخانه امانت گرفته بودم، دیگر برنگرداندم!

 

او درباره تاثیر کتاب‌هایی که در کودکی و نوجوانی خوانده است، می‌گوید: «قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب» واقعا تاثیری نداشت اما «تن‌تن» روی من خیلی تاثیر داشت. تحت تاثیر این کتاب یاد گرفتم کارهایی که بسیاری از افراد انجام نمی‌دهند را انجام دهیم و کنجکاو باشیم. تصویری بودن این کتاب تاثیرش را چند برابر کرده بود. عصرهای جمعه که تلویزیون فیلم‌های سینمایی پخش می‌کرد، من با کتاب‌هایم در عالم دیگری بودم.

 

او حالا برای دخترش هم کتاب‌های زیادی می‌خرد و سعی کرده که او را به کتاب علاقه‌مند کند. مسعود می‌گوید: قبل از اینکه دخترم به دنیا بیاید، برایش کتابخانه درست کردیم. برای دخترم از زمانی که فهمید داستان چیست، هر شب کتاب خواندیم و او امروز خیلی کتابخوان‌تر از من است. 

 

خوره کتاب بودم

مریم، متولد میانه‌های جنگ است، گرچه کودکی او و سن کتابخوانی‌اش به بعد از جنگ می‌رسد اما حال و هوای کتاب‌ خواندنش مانند خیلی از بچه‌های دهه ۵۰ و ۶۰ عجیب است. او می‌گوید: یادم نیست اولین کتابی که خواندم چه بود اما از وقتی که یاد می‌آید خوره کتاب بودم، ساعت‌ها گوشه‌ای از اتاق دراز می‌کشیدم و کتاب می‌خواندم، اصلا نه گرسنه می‌شدم نه تشنه، آنقدر که گاهی یکباره با صدای مادرم از عمق داستان‌ها پرت می‌شدم در زمان حال و کمی طول می‌کشید که خودم را با دنیای واقعی تطبیق بدهم.

 

عاشق خیال‌بافی بودم. کتاب را که باز می‌کردم خودم را قهرمان داستان می‌دیدم، با او در سرزمین عجایب سفر می‌کردم، گاهی دخترک کبریت فروش بودم که از سرما می‌لرزد و گاهی دانشمند دیوانه کتاب‌های آسیموف. شاید تمام آثار آسیموف که به فارسی منتشر شده بود را خوانده باشم. چند وقت پیش در مطب دکتر «شبانگاه» را دیدم، پرت شدم به ۱۴-۱۵ سالگی. 

 

او ادامه می‌دهد: دنیای اعجاب‌انگیز مصر باستان برایم رمزآلود بود. خواهرم از کتابخانه کتاب‌های مربوط به آن سال‌ها را امانت می‌گرفت؛ «سینوهه»، «نفرتیتی»، مجموعه کتاب‌های «رامسس» و «کلئوپاترا». داستان‌های کلاسیک ایرانی را هم دوست داشتم. داستان سیاوش و گذشتنش از آتش برایم جادویی بود. دبیرستانی هم که بودم «لیلی و مجنون» نظامی را به نظم خواندم. چقدر موقع کشته شدن لیلی و مجنون گریه کردم. دوران کودکی و نوجوانی من با کتاب‌ها بسیار شیرین گذشت.

 

کتاب‌ها خیال‌بافی‌ام را قلقلک می‌داد

سعید، متولد اوایل دهه ۶۰ کودکی‌اش را در اهواز گذارنده است. او که در کودکی خوره کتاب بوده، درباره کتاب‌خواندن و حال و هوایش در کودکی می‌گوید: خوشبختانه من سه منبع خیلی خوب برای کتاب خواندن در اختیار داشتم؛ کتابخانه کودک و نوجوان نفت ، اشتراک کتاب های کانون پرورش فکری و کتابخانه پدرم ! کتاب‌های زیادی را دوست داشتم. اما دیگران من را به خاطر چندباره خواندن آثار ژول ورن و ایزاک آسیموف می‌شناختند.

 

«سفر به ماه» ژول ورن برایم خیلی جذاب بود. یادم می‌آید کلاس چهارم دبستان بودم که سعی کردم داستانی شبیه این کتاب که در ایران اتفاق می افتاد ،‌ بنویسم. کمی بزرگ‌تر که شدم آثار پرویز دوایی برایم تاثیرگذار بود. «افسانه هزار و یک شب»، «افسانه‌های اروپایی» و مجموعه کتاب‌های کانون پرورش فکری یا کتاب‌های صمد بهرنگی از کتاب‌هایی بودند که خیلی دوست‌شان داشتم. کتاب‌های رولد دال هم برایم خیلی جذاب بودند. من به شدت خیال‌باف بودم و هر چیزی که خیالم را قلقلک می‌داد، برایم جذاب بود. همین موضوع من را به تئاتر و سینما علاقه‌مند کرد.

 

امروز دیگر کمتر کتاب‌هایی مثل آسیموف و ژول ورن را در دستان بچه‌ها می‌بینیم. شاید جذابیت فیلم‌ها، شاید بازی‌های کامپیوتری یا هزاران دلیل دیگر آن‌ها را از کتاب‌ خواندن دور کرده باشد. ای کاش بچه‌های امروز می‌دانستند چه دنیای خیال‌انگیز و رمز‌آلودی را با کتاب نخواندن از دست می‌دهند ...

 

فاطمه امین‌الرعایا

 

 

  • 17
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۶
غیر قابل انتشار: ۱۱
جدیدترین
قدیمی ترین
با تشکر از شما که با این مطالب با ارزش ، ما را به سال های کودکی و نو جوانی بردید . دورانی که دیگر تکرار نخواهد شد .
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه

حکایت های اسرار التوحید اسرار التوحید یکی از آثار برجسته ادبیات فارسی است که سرشار از پند و موعضه و داستان های زیبا است. این کتاب به نیمه ی دوم قرن ششم هجری  مربوط می باشد و از لحاظ نثر فارسی و عرفانی بسیار حائز اهمیت است. در این مطلب از سرپوش تعدادی از حکایت های اسرار التوحید آورده شده است.

...[ادامه]
ویژه سرپوش