این برآورد که احسان حدادی بهخودی خود یک فدراسیون است و آن را به مجید کیهانی نسبت دادهاند، از یک منظر دور از حقیقت نیست اما ابتدا باید تأکید کرد که حدادی به هر متاع و فرآیندی که تبدیل شده باشد، در درجه اول محصول عملکرد همین فدراسیون دوومیدانی بوده و فدراسیون کیهانی با نحوه برخوردش با حدادی فردی را ساخته که حالا خودش در توصیه و توصیف او مشکل دارد و انگار با کشوری مستقل و متفاوت طرف است.
البته کیهانی فقط در سه سال اخیر در شکلگیری این طرز تصور از حدادی سهم و نقش داشته و مراحل و سهمهای قبلی بر عهده فدراسیونهای سابق دوومیدانی بوده و برخی مسوولان پیشین فدراسیون در تکوین این برداشت و طرز تلقی حتی از سهم و نقش کیهانی فراتر رفته و در این زمینه نقش بارزتری را ایفا کردهاند.
آیا «او» سزاوار بوده است؟
آیا حدادی شایسته این بذل توجه عمیق و کاملاً بیشتر از سایر ملیپوشان بوده است؟
آیا پول عظیمی که فدراسیون کیهانی و فدراسیونهای قبلی صرف جذب مربیان خارجی وی و اردوهای تمرینی خارجی او کردهاند، ثمراتی را به جا گذاشته که این اردوها و خرجها و اتفاقات را توجیه کند و منطقی جلوه بدهد؟ آیا حدادی به دستاوردی رسیده که هزینههای سرسامآور و سالانه وی را خرج کردن در مجاری منطقی نشان بدهد و این باور را به وجود آورد که هرچه خرج شده، بهرهاش را هم پس داده و بیش از آنکه از جیب ورزش ما رفته باشد، چیزی به لحاظ اعتبار و افتخار نصیب ورزش ما شده است.
تنها شانسدار واقعی
حدادی بهعنوان تنها برنده مدال المپیکها برای دوومیدانی ایران در المپیکها (نقره پرتاب دیسک در لندن ۲۰۱۲) به چیزی دست یافته که هرگز هیچ دوومیدانیکار دیگری به آن نزدیک هم نشده است و همین امروز که حسین کیهانی، حسن تفتیان و امیر مرادی حرف از امیدهای خود برای رسیدن به فینال مواد تخصصی خویش در المپیک سی و دوم (۲۰۲۰ توکیو) میزنند، نیک میدانند که این سقف پیشرفت برای آنها در این عرصه است و رسیدن آنها به مدال در ۳ هزار متر با مانع، ۱۰۰ متر و ۸۰۰ و ۱۵۰۰ متر اگر غیر ممکن نباشد، چندان هم تحققپذیر نیست و پیشتر به رؤیایی میماند که نباید کل زندگی را متمرکز بر آن کرد.
بالاترین توفیقهای ممکن
حسین کیهانی حتی اگر رکوردهایش در مسابقات قهرمانی آسیا ۲۰۱۷ و بازیهای آسیایی ۲۰۱۸ را در «توکیو ۲۰۲۰» تکرار کند، بالاتر از رتبه پنجمی برای او متصور نخواهد بود و اگر زمان حاصله خود را در پیکارهای قهرمانی آسیای ۲۰۱۹ از نو به ثبت برساند، شاید به فینال سههزار متر با مانع هم نرسد. تفتیان با بهترین رکورد شخصیاش نیز در ۱۰۰ متر حتی ششم و هفتم نیز نخواهد شد و خوشبینانهترین حالت برای او با ۰۳/۱۰ ثانیهای که در ۱۰۰ متر به ثبت رسانده، هشتم شدن است و شاید حذف یکی دو نامدار در شب پایانی و در جریان مسابقه نهایی ۱۰۰ متر هم او را چندان ارتقا نبخشد و اصولاً منطقیترین برآورد و رتبه برای تفتیان حذف شدن در نیمهنهایی است. امیر مرادی هم در ۸۰۰ یا ۱۵۰۰ متر که مواد تخصصی اوست، باید کولاک و از بهترین رکوردهای شخصی و کشوری عبور کند تا به فینال آنها برسد و در این صورت نیز حتی دهم شدن برای مرادی نزدیک به غیرممکن خواهد بود.
فدراسیون تأثیرپذیر
با این اوصاف لابد حدادی حق دارد که بیشترین مبالغ را از فدراسیونهای دوومیدانی ۱۰، ۱۲ سال اخیر در راه برپایی اردوهای تمرینی و جذب مربیان خارجی اخذ کرده باشد و مشابه این روند را در ارتباط با المپیک توکیو و در راه کسب رتبهای بالا در المپیک بعدی هم بخواهد و به فدراسیون بگوید هزینههای پیشتازی وی را در المپیک سی و دوم نیز بپردازد و بدیهی است که فدراسیون هم در این زمینه تأثیرپذیر و تسلیم خواسته وی شود زیرا همه میدانند اگر قرار است سال بعد یک مدال دیگر در رشته بسیار سخت و تخصصی دوومیدانی بهدست آوریم، آن مدال را باز باید از احسان طلب کرد و در حوزه اختیارات و در طیف عملکرد حدادی دانست و سایرین از این میزان نفوذ و تأثیرگذاری بیبهرهاند و برای دیگر پرتابگران دیسک یا وزنه و نیزه و چکش ما نیز این امر غیرممکن خواهد بود و حساب و امید مردان روی پیست ما از این نیز کوچکتر و اندکتر خواهد بود و بهتر است وقت خود را صرف چنان اهداف دور از دسترس و خارج از چارچوب منطقی نکنیم و چیزهایی را نخواهیم که حتی در روزهای خلق شگفتی نیز از اردوگاه ما جدا و دور نشان میدهد.
شائبهای که وجود دارد
در عین حال جا دارد فدراسیون دوومیدانی مسائل و نیازهای حدادی را مدیریت کند و این «تک کشور مستقل» و این «فدراسیون واحد و تنها» را به گونهای به پیش راند که فقط یک ماشین گرفتن پول و اعتبار و سرمایه از فدراسیون جلوه نکند و البته در ازای دریافت مخارج لازم به مرحلهای از خودکفایی و بهرهدهی برسد که فدراسیون نیز از مظان اتهامها دور بماند. اتهامهایی که حاکی از اختصاص یافتن بخش عظیمی از توجه و منابع مالی فدراسیون به حدادی و سلب توجه بایسته از سایرین و به تبع آن ایجاد شائبه قوی تبعیض است. تبعیضی که اگر وجود داشته است قابل فهم است اما چون «تبعیض» است، قلب متضررها و پول نگرفتهها و سایر دوومیدانیکاران زبده ما مجروح و جریحهدار و دامنههای قضاوت بین حدادی و سایرین را عریضتر و این کشور مستقل را بر کل دوومیدانی نهچندان کم استعداد ایران مستولی خواهد کرد.
سخت و آسان
در صورت غالب شدن چنین باور و ایجاد اینگونه تعبیرها دیگر کمتر کسی به این نکته توجه خواهد کرد که حدادی با کسب چهار مدال طلای بازیهای آسیایی و ۵ مقام اولی دوومیدانی قهرمانی آسیا در پرتاب دیسک به چنان نواری از فتوحات رسیده که هیچیک از سایر اعضای بارز این رشته در کشورمان به آن نایل نشدهاند، این فرآیندی است که فهم و درک و تأیید آن همانقدر سخت و رنجآور است که آسان و قابل توجیه نشان میدهد. این در حالی است که حدادی پس از چهار، پنج سال نزول محسوس از ۲۰۱۸ به بعد مجدداً ارتقا یافته و امسال نیز طوری دیسک را پرتاب کرده که در تورنمنتهای معتبر «دایا موند لیگ» او را به جایگاههایی آبرومندانه نشانده و برای کسب مدال در مسابقات دوومیدانی قهرمانی جهان ۲۰۱۹ هم صاحب بخت و اقبال نشان داده است.
- 16
- 3