سه شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۸:۴۴ - ۲۸ بهمن ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۱۰۷۰۷۴
فستیوال ها و جشنواره های هنری

نقدی بر جشنواره فیلم فجر

جشنواره فیلم فجر ساختاری محافظه‌کارانه، فربه و مدیریتی کهنه دارد

جشنواره فیلم فجر,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,جشنواره

به فاصله‌ یک هفته از پایان سی‌و‌ششمین جشنواره ملی فیلم فجر، همچنان جنگ و جدل بر سر اختتامیه این جشنواره، گفته‌ها، اعتراضات، سیمرغ‌های داده شده و جوایز داده نشده، برندگان و بازندگان و... ادامه دارد. به واقع پس از حضور دو تن از اعضای هیات‌داوران جشنواره سی ‌و ‌ششم، محمدرضا فروتن و رسول صدرعاملی در برنامه هفت، به حجم این اعتراضات افزوده شد؛ انگار که جمعی از معترضان مترصد گفته‌ای (هر گفته‌ای) از سوی هر کسی (از جمله) داوران بودند تا مطابق هر سال با حمله به برگزار‌کنندگان جشنواره (به‌ویژه ابراهیم داروغه‌زاده، دبیر این دوره) از بی‌عدالتی در حق خود بگویند و یکی تهدید به شکایت به دیوان عدالت اداری بکند و دیگری جایزه نبردنش را بی‌عدالتی کلی به یک شکل از سینما بنامد. اینکه هر دو داور حاضر در برنامه هفت از موضعی دفاعی صحبت کردند هم احتمالا معترضان را تحریک کرد تا بر تاخت و تاز خود در شبکه‌های اجتماعی مجازی و خبرگزاری‌ها بیفزایند.

 

به‌این‌ترتیب بود که دو تن دیگر از اعضای هیات‌داوران سی‌ و‌ ششمین جشنواره فجر در طول ۴۸ ساعت گذشته ضمن گفت‌وگو با رسانه‌ها تلاش کردند تا از موضعی دیگر گفته‌های مصلحت‌جویانه دو داور حاضر در برنامه هفت را تصحیح کنند. گفته‌های خسرو دهقان در برنامه «شهر فرنگ» که از شبکه خبر پخش می‌شد، هر چند باز هم تهاجمی نبود ولی تلاشی بود برای برگرداندن نظر مخالفان یا لااقل تشویق دیگران که تحت‌تاثیر نظرات مخالفان قرار نگیرند. گفته‌های فرشته طائرپور، دیگر داور جشنواره سی ‌و‌ ششم نیز کم‌و‌بیش از همان موضع بود و این داور نیز بیشتر کوشید تا معترضان را به سعه صدر بیشتر تشویق کند. موضعی که احتمالا به مخالفان امکان حملات بیشتر را خواهد داد.

 

آیا سی ‌و ‌ششمین جشنواره فیلم فجر، جشنواره ویژه‌ای بود؟ آیا این اعتراضات به دوران اخیر مربوط می‌شود؟ یا نشان از تغییر سطح و شکل جشنواره دارد؟ از زمانی که حجت‌الله ایوبی، رییس سابق سازمان سینمایی در دولت یازدهم طرح تفکیک دو بخش جشنواره فیلم فجر و برگزاری دو جشنواره مجزا را اجرا کرد، می‌شد به انتظار این روزها نشست، به واقع آنچه ایوبی کرد، به هم زدن یکی از قواعد اصلی بازی بود. جشنواره فیلم فجر که سال‌ها با جمله‌ و شعار محبوب «ویترین سینمای ایران» به حیاتش ادامه داده بود، حالا و بعد از گذشت سی و شش دوره در آستانه تغییر شکل است و تغییر شکل به معنی تغییر ساختار، الگو و البته شعار است. پس آنچه ایوبی کرد، بیش از آنکه صرفا تغییر در ساختار یک جشنواره باشد، کوششی برای تغییر یک الگو هم بود، الگویی که حالا و به فاصله چند سال، با تغییرات جدیدتر، به‌طور کلی شکل و الگویی تازه را برای خود طراحی کرده است که جدا از هر موضع و موضعی اهداف بلندپروازانه‌تری را در سر می‌پروراند ولی موفقیت‌اش هنوز در هاله‌ای از ابهام قرار دارد.

 

از همان روزی که با اعلام ابراهیم داروغه‌زاده، معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی و دبیر این دوره جشنواره تعداد فیلم‌های حاضر در جشنواره به حداقل (۲۵ فیلم) رسید، نه‌فقط شاهد این تغییرات جدید بودیم که باز هم باید به انتظار این روزها ‌باشیم؛ روزهایی که مخالفان و موافقان شکل جدید اجرایی جشنواره در مقابل هم بایستند، مخالفان در لباس مظلوم و موافقان در موضع مصلحت‌طلبی. آیا سینمای ایران در وضعیتی قرار دارد که نقش و شکل جدید جشنواره فیلم فجر را بپذیرد؟ آیا اصولا این شکل از برگزاری جشنواره درست است؟ پاسخ به هر دو سوال نیاز به بررسی چند نکته دارد. اول اینکه آیا جشنواره در شکل جدیدش بیان‌گر و تصویرگر چه چیزی است؟ جشنواره در شکل جدید قصد دارد به چه مخاطبی پاسخ دهد؟ اهداف آن برای سینمای ایران چیست؟ جشنواره‌ در شکل پیشین تا حدی مانند یک جشن بود، جشنی که با تمامی اشکال‌هایش محلی برای حضور همه اهالی سینما بود و تقسیم‌بندی‌های اکثرا مجعولش (سینمای اجتماعی، گروه هنر و تجربه و...» را نمایندگی یا لااقل پذیرایی می‌کرد. آیا قرار است در شکل کنونی این اتفاق نیفتد؟

 

جشنواره‌های معتبر جهانی نیز در کنار بخش اصلی یا مسابقه پذیرای بخش‌های جنبی هستند تا هم فیلم‌های متنوع‌تری را برای نمایش در نظر بگیرند و هم برای بینندگان بیش‌تری جذاب باشند. جشنواره فجر اما امسال ترجیح داد تا کلا و فقط یک بخش داشته باشد ولاغیر. به‌این‌ترتیب انتخابی دشوار را پیش‌پای داوران گذاشت. انتخابی که البته به مدد دو فیلم مستندی که پیش‌تر در دو جشنواره بین‌المللی جوایز بهترین فیلم را برده بودند، توجیح محکمه‌پسند هم داشت. آیا این وضعیت بیش از هر چیز ناشی از مشکلات مادی این دوره جشنواره بود؟ یعنی فقدان منابع مالی که در نهایت برج میلاد را از فهرست‌ تالارهای جشنواره حذف کرد، مانع از حضور تعداد بیشتر فیلم‌ها در جشنواره ملی فیلم فجر شد؟ هرچند سلیقه جشنواره فیلم در انتخاب فیلم‌ها (سلیقه‌ای که البته همچنان نامعین و نامشخص است) البته بسیار مهم و قابل احترام است ولی آیا این سلیقه به معنی حذف سایر فیلم‌ها (مستندها، فیلم‌های تجربی و. . .) از جشنواره است؟

 

آیا این به معنی جدایی شاکله سینما از هم نیست؟ آیا در کشوری که تمامیت سینما در نهایت دولتی است، امکان دیگری جز جشنواره فجر برای سایر شکل‌های سینمایی قابل تصور است؟ تاکنون که ساختار به شدت محافظه‌کار، فربه و کند مدیریت فرهنگی هیچ مفری برای این ساختار و شکل کهنه پیدا نکرده است. تغییر ساختار جشنواره ملی فجر و تلاش برای تبدیل آن به یک جشنواره استاندارد با معیارهایی مشخص انتخاب و سلیقه خاص البته یک نیاز اساسی و انتخابی درست است ولی شکل کهنه مدیریت فرهنگی در تمامی اشکال به مدد تغییر شکل ساختار جشنواره ممکن است؟ تا امروز این داوران بوده‌اند که باید پاسخ‌گوی تغییرات ساختار جشنواره باشند. درحالی‌که احتمالا تنها کسانی که لااقل تلاش کرده‌اند با کمال صداقت و حسن‌نیت در یک موقعیت مفروض دست به انتخاب بزنند، همین هفت نفر بوده‌اند. تنها کسانی که باید پاسخ‌گوی ساختاری باشند که خود کم‌ترین نقش را در شکل‌گیری، اداره و ضعف‌هایش دارند. شاید جمله رضا رشیدپور، مجری مراسم اختتامیه سی‌و‌ششمین جشنواره ملی فیلم فجر درست پیش‌بینی کرد که: «[داوران] سخت‌ترین ۴۸ ساعت زندگی خود را می‌گذارنند». با این تفاوت که ۴۸ ساعت فعلا به یک هفته کشیده است.

 

 

vaghayedaily.ir
  • 14
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش