یکشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۳:۴۶ - ۰۲ اسفند ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۲۰۰۳۵۸
فستیوال ها و جشنواره های هنری

درخشش ایتالیا در جشنوراه فیلم برلین با «پسرها گریه می‌کنند»

جشنواره بین‌المللی فیلم برلین آلمان,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,جشنواره
در پنجمیــــــــن و ششــــــــمین روز از شصت و هشتمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم برلین آلمان بیش از آنکه فیلم‌های بخش مسابقه خبرساز باشند، بعضی آثار پخش پانوراما (افق‌ها) نظرها را جلب کردند و یک بار دیگر سران برلیناله نشان دادند که به قسمت‌های ظاهراً جنبی این جشنواره هم توجهی ویژه دارند.

به گزارش ایران، پر سر و صدا‌ترین فیلم‌های به نمایش درآمده در بخش پانورامای «برلین ۲۰۱۸» طی روز‌های دوشنبه و سه‌شنبه «پسرها گریه می‌کنند» کار برادران دینوچنزو ایتالیایی، «پیدایش» ساخته ارپاد بوگدان مجاری، «جبرییل» به کارگردانی هنریکا کول آلمانی، «مالامبو، مرد خوب» کار سانتیاگو لوزای آرژانتینی و «لبه رودخانه» ساخته ایسائو یوکی سادای ژاپنی بودند و در میان آنها «پسرها گریه می‌کنند»

 

گوی سبقت را از همگان ربود و یک‌بار دیگر ثابت کرد سینمای ایتالیا به‌رغم فرو افتادن از برج عاج طی ۳۵ سال اخیر و دور افتادن از اعصار طلایی‌اش که سال‌های ۱۹۴۵ تا ۱۹۸۰ را پوشش داد، هنوز در برخی موارد بعضی حرف‌های رسا را برای گفتن دارد، به طوری که هیأت ژوری برلیناله ۲۰۱۸ به سرکردگی تام تیک ور آلمان به‌صراحت اعلام کرد از حضور نداشتن این فیلم در بخش مسابقه (آنجا که جایزه اصلی یعنی خرس طلایی اهدا می‌شود) غمگین است.

 

این در حالی است که از ۲۴ فیلم شرکت داده شده در این بخش فقط ۱۹ تا را وارد رقابت برای کسب جایزه کرده و به‌دلایلی مبهم اعلام کرده‌اند که ۵ فیلم دیگر به‌رغم پخش شدن در این قسمت جزو ملاحظات هیأت ژوری قرار نمی‌گیرند و در نتیجه جایزه‌ای برایشان متصور نیست.

 

جنایت‌های مافیایی در حومه شهر رم

«پسرها گریه می‌کنند» که می‌توانست جای هر یک از حاضران در بخش اصلی چه جایزه بگیرها و چه جایزه نگیرها را پر کند، درباره گمراهی‌ها و سختی‌های زندگی در ایتالیای کنونی است و داستانی قابل لمس و کارآکترهایی قابل همذات پنداری دارد. در این فیلم که آندریا کارپنزانو، متنئو اولیوتی، میله نا مانچینی، ماسیمیلیانو تورتورا، لوکا زینگاره‌تی، دیمیترا بلینا و میکلا دی روسی نقش‌های مهم‌تر را بازی کرده‌اند، دو نوجوان را در مرکز اتفاقات می‌بینیم. آنها میرکو و مانولو نام دارند و در حومه شهر رم و در شرایطی سخت زندگی می‌کنند.

 

یکی فقط پدرش بر جای مانده و دومی تنها از حمایت مادر برخوردار است و در نتیجه در دبیرستان نمرات خوبی نمی‌آورند و مجبورند تن به مشاغلی سطح پایین بدهند تا به‌گذران امور زندگی توسط والدین‌شان یاری برسانند. امید آنها رسیدن به یک زندگی بهتر است اما یک شب در تعقیب و گریز با مردی که امیدوارند با زدن پول او نان شب خانواده را جور کنند، وی را به قتل می‌رسانند و در نتیجه گذارشان ناخواسته به مافیای منطقه می‌افتد و مجبورند گماشته‌های آنان شوند و این به معنای تغییر دراماتیک مسیر زندگی آنها است.

 

درست است که از این پس کارهای تکلیف شده توسط سران مافیایی خود را انجام می‌دهند و فوران پول باعث باد کردن جیب‌هایشان می‌شود اما عملاً از زندگی شرافتمندانه دست می‌شویند و با سرعتی هرچه بیشتر به‌سوی تباهی می‌روند و چه چیزی بدتر از اینکه پس از اوجگیری مالی دست به قطع ارتباط با خانواده و دوستان سابق خود می‌زنند تا مبادا به دام پلیس بیفتند که رد آنها را زده و در پی بازداشت‌شان است و گریه درونی و پشیمانی فکری آنها از همین بابت است اما راهی برای بازگشت ندارند.

 

نشریه پرشمارگان واریه‌تی امریکا، دیروز (سه‌شنبه) «پسرها گریه می‌کنند» را از بهترین آثار جشنواره «برلین ۲۰۱۸» توصیف و تصریح کرد که برادران دینو چنزو که علاوه بر کارگردانی فیلم سناریوی آن را هم نوشته‌اند نمادی آشکار از نسل جدید سینماگران ایتالیا هستند. مردانی که هرگز به سطح غول‌های افسانه‌ای نئورئالیست مانند روبرتو روسه‌لینی، فده‌ریکو فلینی و لوچینو ویسکونتی نمی‌رسند اما لااقل برای روال فعلی سینمای ایتالیا که از کمبود ایده‌های نو رنج می‌برد، ‌آبرو‌داری می‌کنند.

 

دفرمه‌های سینمای لهستان

پیشتر از سایه انداختن فیلم‌های بخش افق‌ها بر سر آثار قسمت مسابقه در دو روز گذشته گفتیم اما سه‌شنبه نخستین مرتبه نمایش فیلم «Mug» کار مالگورنه‌اتا ژوموف‌کا لهستانی در جشنواره تحقق یافت و فیلمی که لهستان امیدوار است یکشنبه شب آینده گوشه‌ای از جوایز برتر جشنواره را به‌خود اختصاص دهد، مورد قضاوت داوران قرار گرفت. این فیلم با بازی ماتئوژ کوشی کیوویچ، آگنیژگا پودسیادلیک، رومن گانکاشیک و داریوژ ژیناکی در نقش‌های عمده درباره مردی است که دست به جراحی پلاستیک روی صورتش می‌زند اما تغییر محسوس سیمایش پس از عمل او را دچار آشفتگی روحی و بحران هویت می‌کند و نمی‌تواند با تبعات این قضیه کنار بیاید.

 

مالگورزاتا ژوموفکا کارگردان فیلم پس‌ از اتمام نمایش دیشب آن در برلین توضیح داد که اگر اکثر تصاویر او در وسط و عمق شفافیت دارند اما در گوشه‌ها محو و کشدار به‌نظر می‌رسند. برای رساندن این نکته به بینندگان است که چطور کاراکتر اصلی فیلم پس‌ از عمل جراحی نه فقط خود را دفرمه بلکه کل جهان را نیز تغییر شکل داده و مخدوش می‌بیند. این فیلم ۹۱ دقیقه‌ای از ۱۷ فروردین ۱۳۹۷ در اروپای غربی و از ۲۶ اردیبهشت این سال در قسمت‌هایی از امریکای شمالی اکران عمومی خواهد شد.

 

 

 

 

  • 10
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش