جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
۲۳:۱۸ - ۱۶ آبان ۱۴۰۰ کد خبر: ۱۴۰۰۰۸۱۳۵۰
فیلم و سینمای جهان

هری پاتر بازسازی می‌شود؟

هری پاتر,بازسازی فیلم هری پاتر
«کریس کلمبوس» با اشاره به فشار زیادی که برای ساخت اولین اقتباس سینمایی از مجموعه پرطرفدار «هری‌پاتر» متحمل شد، گفت: انتظار داشتم همان دو هفته اول اخراج شوم.

به گزارش ایرنا، دو دهه پیش محبوبیت مجموعه هری‌پاتر در اوج خود بود. آن دوران بود که تب داستان فانتزی جی. کی. رولینگ درباره یک پسربچه عینکی که می‌فهمد یک جادوگر معروف است در فیلم هری پاتر و سنگ جادو ترجمه شد. (اولین فیلم از مجموعه فیلم‌های معروف هری پاتر.)

این فیلم که ۱۶ نوامبر سال ۲۰۰۱ روی پرده سینماها رفت، فورا به یکی از پرفروش‌ترین فیلم‌های گیشه تبدیل شد و راه را برای ساخت یکی از موفق‌ترین مجموعه‌های سینمایی تاریخ و تبدیل دنیل رادکلیف، اما واتسون و روپرت گرینت به بازیگرانی شناخته شده باز کرد.

کریس کلمبوس کارگردان هری پاتر و سنگ جادو به تازگی به مناسبت بیست سالگی این فیلم با مجله آمریکایی ورایتی درباره اقتباس سینمایی دنیای جادویی هری‌پاتر مصاحبه کرده است. مصاحبه‌ای جذاب و خواندنی که در ادامه مشروح آن را می‌خوانید:

با توجه به محبوبیت کتاب‌ها، آیا برای ساخت اولین فیلم هری‌پاتر تحت فشار بودید؟

انتظار داشتم همان دو هفته اول اخراج شوم. نمی‌خواهم بگویم مضطرب بودم اما حواسم بود که اگر در ساخت این فیلم خرابکاری کنم، احتمالا کارم برای همیشه تمام است. میلیون‌ها طرفدار خشمگین جلوی در خانه‌ام صف خواهند کشید. می‌دانستم روی یک پروژه عظیم دست گذاشته‌ام و تابه حال روی فیلمی به این حساسیت کار نکرده بودم. اگرچه استودیو برادران وارنر مرا استخدام کرده بود، باید با جی. کی. رولینگ هم دیدار می‌کردم چون او کسی بود که حرف آخر را می‌زد.

برای دیدار با او به اسکاتلند سفر کردم و حدود دو ساعت و نیم یا شاید سه ساعت با هم حرف زدیم تا تصویر ذهنیم برای فیلم را به او توضیح دهم. (خانم نویسنده) خیلی چیزی نگفت و وقتی حرفهایم تمام شد گفت «من هم فیلم را دقیقا همینطور می‌بینم». با خودم گفتم: خدای من، از پسش برخواهم آمد. اول به وجد آمدم و بعد ترسیدم. می‌دانستم که باید فیلمی بسازم که نه تنها طرفداران هری پاتر را راضی کند، بلکه خودم را هم راضی کند چون خودم هم یک طرفدار بودم. همین طرز فکر بود که مرا تا پایان فیلمبرداری کشاند. به خودم می‌گفتم باید این فیلم را برای خودم بسازم. به میلیاردها چشمی که قرار بود این فیلم را ببینند، فکر نمی‌کردم.

کار کردن با دنیل رادکلیف، اما واتسون و روپرت گرینت در آن سن چطور بود؟

در فیلم اول سه بازیگر نقش اصلی تجربه حرفه‌ای چندانی نداشتند برای همین سر این فیلم دائم کات می‌دادم. در سه ماه اول بعد از این که یک کلوزآپ از یکی از بازیگران می‌گرفتم، تمرکزشان از دست می‌رفت. چند هفته اول همه بچه ها از این که بخشی از فیلم هری پاتر هستند خیلی هیجان زده بودند و دائم رو به دوربین لبخند می‌زدند. هرکار می‌کردم از لبخند زدن به دوربین دست برنمی‌داشتند و ساخت این فیلم برای من به عنوان کارگردان به تمرین و کلاس بازیگری تبدیل شد. وقتی ساخت فیلم دوم را شروع کردیم، توانستیم نماهای متحرک و مادر بگیریم و بچه‌ها توانستند در این صحنه‌ها دیالوگ را بگویند. (نمای مادر نمایی است که فضای عمومی صحنه را در برمی‌گیرد). وقتی هری پاتر و تالار اسرار را فیلمبرداری می‌کردیم آنها حسابی حرفه‌ای شده بودند و وقتی نوبت به فیلمبرداری هری پاتر و زندانی آزکابان رسید اگر می‎‌خواستید می‌شد کل فیلم را در ۱۵ برداشت تمام کرد.

فیلمبرداری کدام صحنه از همه سخت‌تر بود؟

همه‌شان سخت بودند. (در جواب این سوال) صحنه‌های کوییدیچ به ذهنم می‌رسد چون فیلمبرداری آنها مبتنی بر استفاده از پرده سبز بود و بچه‌ها چیزی نمی‌دیدند و صحنه برایشان ملموس نبود.

هری پاتر,بازسازی فیلم هری پاتر

آخرین بار کی «هری پاتر و سنگ جادو» را تماشا کردید؟

اولین روزی که در سینماها به نمایش درآمد. آن زمان در لندن بودم و کار فیلمبرداری تالار اسرار را شروع کرده بودیم. آن وقت بود که بالاخره نسخه کامل فیلم را دیدم و از آن زمان تاکنون به تماشایش ننشستم. البته این را بگویم که هر از گاهی صحنه‌هایی از آن را جسته گریخته در تلویزیون می‌بینم. خیلی به فیلم اول افتخار می‌کنم. این که می‌بینم با گذشت ۲۰ سال مردم هنوز این فیلم را تماشا می‌کنند، حس خوبی دارد.

صحنه موردعلاقه‌تان از این فیلم کدام است؟  

لحظه موردعلاقه‌ام سکانسی است که در پایان در ایستگاه قطار فیلمبرداری کردیم. اگر فیلم را ببینید خودتان متوجه می‌شوید که ما سعی داشتیم به این بخش از رمان که هرماینی دندان خرگوشی داشت وفادار بمانیم. چون این بخش مهمی از کتاب بود و این کاراکتر بارها به دلیل دندان هایش مورد تمسخر قرار می‌گرفت پس مهم بود که این مساله در فیلم نیز بازتاب داده شود. بنابراین برای اِما دندان مصنوعی درست کردیم و او در صحنه آخر آنها را در دهان گذاشت. حرف زدن با این دندانها برای اِما خیلی سخت بود بنابراین تصمیم گرفتیم هیچوقت دوباره از آنها استفاده نکنیم اما اگر خوب دقت کنید آنها را در این صحنه خواهید دید. بهرحال، در این صحنه لحظه‌ای هست که کسی به دنیل رادکلیف از خانه رفتن چیزی می‌گوید و او پاسخ می‌دهد: «من که خانه نمی‌روم» سر این صحنه به دیوید هیمن (تهیه کننده) نگاه کردم و کات دادم. هر دویمان اشک در چشممان حلقه زده بود. دن در این صحنه فوق العاده بود.

هنوز با بازیگران هری پاتر در ارتباط هستید؟

بله، با دن رادکلیف بیشتر از همه. با تام فلتون هم زیاد پیام ردوبدل می‌کنم. 

با توجه به پیش‌درآمدی که در مجموعه «جانوران شگفت انگیز» ساخته شده، فکر می‌کنید فیلم‌های بیشتری با محور داستان‌های هری پاتر ساخته شود؟

خیلی دوست دارم کودک نفرین شده را بسازم. این نمایشنامه فوق العاده است و بازیگران هم در رنج سنی مناسبی برای بازی در آن قرار دارند. فانتزی من این است.

کریس کلمبوس، تهیه‌کننده، کارگردان و فیلمنامه نویس مشهور آمریکایی، سه فیلم اول از مجموعه هری پاتر را کارگردانی کرد. جام آتش را مایک نیووال ساخت و فرمان ققنوس، شاهزاده دورگه و یادگاران مرگ به کارگردانی دیوید ییتس جلوی دوربین رفتند.

  • 12
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش