تیم ملی تکواندوی ایران راهی مسابقات گرندپری بلغارستان است که سفر مربوطه روز ۲۳ مهر تحقق مییابد و در پی آن تکواندوکاران راهی صربستان میشوند تا در گرندپری این کشور حضور به هم رسانند. هر دو رقابت فوق بخشی از پیکارهای انتخابی المپیک ۲۰۲۰ هستند و امتیازاتی را در این راه در بر دارند که تکواندوکاران ایرانی در صورت نیل به آنها مسافر «توکیو ۲۰۲۰» میشوند.
حداکثر سهمیه مقدور و ممکن برای تکواندوی ما در المپیک سی و دوم، سه مجوز است اما فدراسیون امید دارد که نفرات دوم اوزان مربوطه هم در رنکینگ به جمع ۲۰ نفر اول دنیا راه یابند تا اگر برای گیرندگان سهمیه مشکلی به وجود آمد، آن نفرات جای افراد خارج شده از صحنه را بگیرند و سهمیههای مربوطه (در صورت کسب) از دست ایران خارج نشود.
با همان نفرات قبلی
همان نفراتی به رقابتهای بلغارستان و صربستان گسیل میشوند که در تورنمنت اخیر در چیبای ژاپن شرکت کرده بودند و فریبرز عسگری معتقد است این سیاست به قصد اصرار و استمرار در کسب سهمیهها توسط افراد دارای امتیازات و رنکینگهای بالاتر صورت میگیرد و در شرایط فعلی که ردهبندیها شکل گرفته و شهرتها و اعتبارها مشخص و میزان شانس افراد نیز مشخص است، نمیتوان و نباید ریسک بیهوده کرد و با افرادی پا به میدان گذاشت که نه اندوختهای قابل توجه از قبل دارند و نه توانشان برای شگفتیسازی و نیل به سهمیهها به حدی بالا میرسد.
بر این اساس همان چهرههای آشنایی را در بلغارستان و سپس در صربستان روی شیاپچانگ خواهیم دید که در چیبای ژاپن و پیش از آن (آذرماه ۱۳۹۷) کم و بیش در تورنمنت چین روی صحنه حاضر دیده بودیم. این به معنای تست مجدد تواناییهای آرمین هادیپور و فرزان عاشورزاده است که هر دو «هموزن»اند و سجاد مردانی نیز در صورت رفع مصدومیت اخیرش از نو به صحنه میآید. به آنها اضافه کنید میرهاشم حسینی را که عسگری حسابی ویژه روی او باز کرده و این مربی معتقد است که چون وی یک تکواندوکار تحسین شده و دارای «رنک» مشخص است، فدراسیون بینالمللی تکواندو نیز هوای او را دارد و در راه حضور در المپیک به وی یاری خواهد رساند.
تأثیر مثبت حمایتها
با اینکه شرایط افراد یاد شده و بخصوص هادیپور، مردانی و حسینی برای کسب سهمیه المپیک توکیو روشن است، ولی برای سایرین هر اتفاقی متصور مینماید. عسگری میگوید در اوزان یک، دو و چهار در سایه حضور افراد یاد شده بسیار به «توکیو ۲۰۲۰» نزدیک شدهایم و اعتقاد دارد حتی مسابقات یونیورسیاد (دانشجویان جهان) که اواسط تابستان امسال برگزار و با کسب چهار مدال طلا برای ما همراه شد نیز قدمی مثبت برای کامل شدن کارها بوده است، این در حالی است که بیژن مقانلو سرمربی سابق تیم ملی میگوید عامل اصلی که کمک میکند سهمیهها دیر یا زود کسب شوند، حمایت فدراسیون از مربیان و تأیید روالهای کاری تعیین شده توسط آنها است.
وی میگوید: «در دوره ما حمایتی در کار نبود و از هر سو انتقاد میشنیدیم و شرایط لرزان بود اما الان پای مربیان میایستند و بنا بر حمایت است. اینچنین است که اشتباهات گذشته که اسباب رنج و زحمت فراوان ما میشد، اینک تأثیری بر جانشینان ما ندارد و مربیان قادرند روی اصول مورد نظرشان کار کنند و دیر یا زود نتیجه بگیرند.»
شانسداران اصلی
اگر هادیپور را که در رنکینگ اخیر فدراسیون بینالمللی نفر پنجم وزن خود است و میرهاشم حسینی را که در مسابقات جهانی امسال در منچستر قربانی ماجراهایی شد که میزبانان انگلیسی در راه صدور روادید برای ورزشکاران ایرانی خلق کردند، با ایستادن در جمع شش نفر اول وزنش، از اقبالداران اصلی حضور در المپیک بدانیم، سجاد مردانی مرد بعدی و یک مدعی جدی دیگر است.
از نظر فریبرز عسگری، لازمه کامل شدن کار ما ادامه حضور مستمر در تورنمنتهایی است که امتیازات راهیابی به المپیک را در بر دارند و به گفته او این راهی است که سایر کشورهای متقاضی حضور در المپیک ۲۰۲۰ طی میکنند و گریزی هم از آن نیست اما سوی دیگر ماجرا این است که اولاً در پیکارهای قهرمانی جهان امسال در خاک انگلیس نتایج ما هرگز به حد و اندازهای نرسید که در قوارههای بالای تکواندوی ما باشد و ناجوانمردی آشکار انگلیسیها در صدور روادیدهای ایران که سوهان اعصاب تیم اعزامی شده بود، فقط یکی از دلایل این تزلزل فنی بود. نکته دوم نیز این است که در گذشته سهمیههای المپیک را بسیار سریعتر و آسانتر از امروز کسب میکردیم و طولانیتر شدن قضیه و گیر و داری که اینک بر سر آن داریم، بیشک نشانگر تنزل درجات برخی مردان شاخص ما از نظر فنی و کم شدن میزان آمادگی و توان رقابتجوییمان در درازمدت است.
نگرانکنندهترین مسأله
اینکه در گذشته راحتتر و بهتر سهمیه میگرفتیم و با هادی ساعی به دو طلا و یک برنز المپیک میرسیدیم و سایر مدالآوران المپیکی و جهانی ما نیز کار خود را میکردند و از سکوهای افتخار راحتتر بالا میرفتند، به ما میگوید یک یا چند قسمت کار ما در حال حاضر میلنگد. امروز همان افراد و یا جانشینان آنها رنجی را در راه کسب مجوز متحمل میشوند که در عصر طلاییتر تکواندوی ما امکان نداشت به چشم ببینیم و هر چند دست به دست شدن دائمی پست مربیگری تیم ملی بین عسگری، بیباک و مقانلو طی سالهای اخیر اتفاق میمونی نیست و از پیوستگی کارها جلوگیری میکند اما وقتی یک تیم و کل یک ورزش میلنگند، باید فکری اساسی کرد و مربیان را برد و آورد تا سرانجام به ترکیب بهتری رسید و به بیلانهای برتر نایل شد.
فاصله دور و در عین حال نزدیک تکواندوکاران ما با مجوز حضور در المپیک ۲۰۲۰ به خاطر همان نزولی است که برشمردیم و فراموش نکردهایم که نسل مردان مورد استفاده مقانلو که تقریباً همین نفرات کنونی تیم ملی بودند، در المپیک ۲۰۱۶ در ریودوژانیرو به وضوح کم آورده بودند.
مقدمات راهیابی تکواندوکاران ما به المپیک توکیو لزوماً و به طور کامل با شرایط و دستاوردهای آن زمان یکسان نیست اما برخی تشابههای آن نیز آشکار است و همین موضوع نگرانکنندهترین قسمت مسأله است.
وصال روحانی
- 18
- 5